ابراهیم فاطمی

این روزها خبر اول و آخر بیشتر رسانه‌های جهان، وقایع تلخ غزه و جنایت علیه بشریت در این باریکه است. اما در ایران، دیروز یک خبر دیگر مرتبط با فلسطین هم، حسابی افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داد؛ تغییر تیم سازنده بهترین برنامه مرتبط با فلسطین در صداوسیما. برنامه‌ای که مهدی عرفاتی سردبیرش بود و محمدرضا شهیدی‌فرد هم، از کارگردانان آن. اما چرا این برنامه تعطیل یا تعدیل شد و چرا این ماجرا، چنین خبرساز شد؟ 

صداوسیمای   فشل

البته در ابتدا باید کمی عقب‌تر برگردیم. همین چند هفته پیش. یکی از روزنامه‌نگاران اصولگرا، کنایه‌ای به صداوسیما زد و نوشت: «در این چند روز، برای پیگیری اخبار غزه، چندباری به شبکه خبر مراجعه کردم و هر بار دیدم اخبارش پخش مستقیم شبکه الجزیره است. این درحالی است که شبکه الجزیره عربی حدود ١٨٠ کارمند دارد و صداوسیمای ما حدود ٣٠ هزار کارمند!»

این اظهارنظر در کانال «باشگاه روزنامه‌نگاران ایران» نیز منتشر و باعث شد تا صداوسیمایی‌ها از طریق کانال شبکه العالم، پاسخ دهند. در پاسخی که به این کانال ارسال شد، آمده بود: «در خصوص پستی که امروز در کانال منتشر شد و همکار گرامی آقای احسان تقدسی شبکه خبر و صداوسیما را با شبکه الجزیره مقایسه کرده بود، توضیحاتی عرض می‌کنم: در خصوص پوشش خبری شبکه خبر و خبرگزاری صداوسیما همکاران گرامی ما در این واحد باید نظر خودشان را عنوان کنند. اما در خصوص شبکه العالم که به نحوی متعلق به صداوسیماست، با توجه به بضاعت موجود، فعالیت‌های گسترده‌ای انجام شده از جمله به پوشش لحظه به لحظه و زنده تحولات غزه و جنوب لبنان پرداخته‌ایم.» بعد هم اشاره کرده که ما چند خبرنگار داشتیم و دفتر العالم در غزه تخریب شد و ... . 

استیصال  رسانه  ملی در   بزنگاه

بعد از تسویه‌حساب‌هایی که در صداوسیما صورت گرفت، بخش بزرگی از سلبریتی‌ها و برنامه‌سازان و مجریان نام‌آشنا و حرفه‌ای، این سازمان عریض و طویل را ترک گفتند. این‌ها، باعث شد تا صداوسیما بیش از پیش، دچار ضعف و استیصال شود. این ضعف در بزنگاهی چون تقابل حماس و اسرائیل و کشتارهای دسته‌جمعی در غزه، خود را بیشتر نشان داد. معروف است که یهودی‌های صهیونیست در رسانه‌های جهان نفوذ زیادی داشته و بخش بزرگی از بدنه رسانه‌ای جهان را در اختیار دارند. با عطف به قدرت اقتصادی و سیاسی این طیف، حتی رسانه‌های دیگر نیز غالبا به سمت آن‌ها غش می‌کنند تا اطلاع‌رسانی سوگیرانه داشته باشند. البته اخیرا شبکه‌هایی چون المنار، که واقف به اهمیت کار رسانه‌ای در جنگ شده‌اند، دارند خوب کار می‌کنند. اما در صداوسیما، ظاهرا هنوز در بر همان پاشته قدیمی‌اش می‌چرخد؛ مستقیم‌گویی و شعارزدگی و برنامه‌های سطح پایین. 

در حالی که صداوسیما ترک عادت کرده بود و بخش‌های مهمی از برنامه «به افق فلسطین»، هم به شدت وایرال می‌شد؛ ناگهان همان اتفاقی که انتظارش را هم داشتیم، افتاد: خداحافظی ناگهانی با عوامل برنامه و تغییر تیم تولید!

دیده شدن  در شبکه  کم بیننده

این البته به معنای نبود نیروهای حرفه‌ای در این مجموعه نیست. اخیرا برنامه «به وقت فلسطین»، از شبکه‌ای پخش شد که چندان هم پربیننده نبود؛ شبکه افق که مربوط به سازمان اوج و سپاه است. این برنامه به واسطه حضور افرادی حرفه‌ای، حسابی پربیننده و اثرگذار ظاهر شد. حتی حضور افرادی چون آذری جهرمی و ابطحی و ...، باعث شد تا حمله‌هایی هم توسط تندروها به صداوسیما صورت بگیرد. این برنامه به قدری خوب دیده شد که حتی پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما هم مهمان آن شد تا از نقش رسانه در چنین مواردی بگوید؛ که البته خود از عجایب روزگار بود. فردی که رسانه ملی را دچار چنین وضعیتی کرده، آمده تا برای‌مان از نقش رسانه بگوید!

اما در حالی که صداوسیما ترک عادت کرده بود و بخش‌های مهمی از این برنامه هم به شدت وایرال می‌شد، ناگهان همان اتفاقی که انتظارش را هم داشتیم، افتاد: خداحافظی ناگهانی با عوامل برنامه! بله، به همین راحتی. البته عرفاتی، خیلی محترمانه گفت که از آن‌ها خواسته‌اند برنامه را به تیم بعدی تحویل بدهند؛ اما در مجامع رسانه‌ای از واژه «اخراج» استفاده شده تا بگویند که به واقع این تیم، از شبکه افق اخراج شده‌اند تا این برنامه دیده شده و برند شده، عملا به عنوان لقمه‌ای حاضر و آماده، تحویل تیم بعدی شود؛ اتفاقی که صداوسیما در آن ظاهرا استاد است. البته بنابر توضیح رسمی شبکه افق،‌ «تیم محترم تولید این برنامه» خود تصمیم به توقف تولید گرفته است! حتی نیمچه گلایه‌ای هم کرده که چرا الان باید این تیم قطع همکاری کند. البته این‌ها را می‌توان به حساب تعارف‌های معمول و مرسوم گذاشت؛ اتفاقی که در ابتدا برای برنامه نود فردوسی‌پور هم افتاد، ولی آخرش فهمیدیم که قصه چه بود. 

بعد از تسویه‌حساب‌هایی که در صداوسیما صورت گرفت، بخش بزرگی از برنامه‌سازان و مجریان نام آشنا و حرفه‌ای، این سازمان عریض و طویل را ترک گفتند. این‌ها، باعث شد تا صداوسیما بیش از پیش، دچار ضعف و استیصال شود که این ضعف در بزنگاهی چون تقابل حماس و اسرائیل و کشتارهای دسته‌جمعی در غزه، خود را بیشتر نشان داد

باز هم   دردسرهای  ظریف   و روحانی

گفته شده که تیم تولید سابق برنامه، حتی درصدد دعوت از محمدجواد ظریف و حسن روحانی هم بوده‌اند تا در آنتن زنده، از فلسطین و وقایع آن بگویند؛ اتفاقی که زیاد به قیافه صداوسیما و حتی شبکه افق نمی‌آمد. به افق فلسطین، البته نشان داد که ظرفیت‌های موجود در صداوسیما، به قدری هست که بتواند بهترین برنامه‌ها را با کمترین امکانات تولید کند؛ اما ظاهرا نگاه‌ها و فشارهای درون‌سازمانی و برون‌سازمانی، چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. همین حالا هم حرف و حدیث‌های زیادی از درگیری‌های تیم جبلی و جلیلی و ... وجود دارد که قصه‌اش مفصل است. بخشی از این کشاکش نیروها و قدرت در صداوسیما را در ماجرای محمدرضا شهبازی، مجری جنجالی صداوسیما دیدیم؛ که از اجرا خداحافظی کرده بود ولی باز هم به برنامه‌اش برگشت. که به نوعی نشان از کشمکش‌های درونی صداوسیما داشت. 

تنگ‌نظری   مدیران   رسانه‌ای

تغییر تیم تولید «به افق فلسطین»، در ابتدا نشان داد که بزرگترین مشکل صداوسیما، در ابتدای امر کوته‌بینی و تنگ‌نظری مدیران و همچنین افراد اثرگذار بر  آن است؛ افرادی که اساسا نگاه‌شان به رسانه، نگاه دهه شصتی است. و این‌که با چنین وضعیتی، نه تنها ایران در عرصه اثرگذاری جهانی رسانه، دست‌کم در حوزه مسائل فلسطین غایب خواهد بود، که حتی در عرصه داخلی هم حرفی برای گفتن ندارد و عاجز از اقناع مخاطبان است. اما با همه این احوالات، صداوسیما به حدی قدرت دارد که بخواهد با قانون‌های تاریخ مصرف گذشته و حتی فراتر از قانون، رقبایی چون پلتفرم‌های صوت و تصویر را از میدان به در کند. 

بازتاب‌های   یک تغییر

تغییر تیم تولید این برنامه، در شبکه‌های اجتماعی و مجامع رسانه‌ای واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. اولین نقد هم، به خالص‌سازی مربوط می‌شد. اذری جهرمی در این باره نوشت:«نیت پاک و صادقانه، غیرت دینی و عزم راسخ برای حمایت از مردم فلسطین در تک تک اعضای برنامه به افق فلسطین موج می‌زد. ظاهرا موج خالص‌سازی به ساحلِ خالص‌ترین شبکه‌ی صداوسیما هم رسید!» مصطفی قاسمیان، منتقد سینما و تلویزیون هم نوشت که «طبیعی بود این برنامه را از این تیم فعلی بگیرند و به تیم بعدی بدهند؛ چون این برنامه تا همین‌جا هم برای شبکه افق زیادی فاخر بود.» اما یکی از شگفت‌انگیزترین واکنش‌ها را روحانی جنجالی، حمید رسایی، داشت. او گفت که این برنامه قصد داشته ظریف و روحانی را هم دعوت به مصاحبه کند. بعد کنایه زده که این دیگر به افق فلسطین نمی‌شد و به افق انگلستان و به افق آمریکا می‌شد و واقعا تیم قبلی مردم را چی فرض کرده‌اند. البته علی صدری‌نیا، از فعالان رسانه‌ای نام‌آشنای اصولگرا هم جواب رسایی را خیلی قاطع داد که:«فارغ از دروغ‌های این فرد درباره مهمانان برنامه، حتما برای همه عوامل سابق برنامه به افق فلسطین باعث افتخار است که فردی که روزی به حاج قاسم، ابوموسی اشعری می‌گفت، مخالف برنامه‌شان باشد!»

این   رسانه‌های   اشغالی

و البته یکی از خاص‌ترین واکنش‌ها را هم پویانفر، مداح معروف داشت که نوشت:«تا اطلاع ثانوی همین است؛ در رسانه اشغالی، عزیزها برنده‌اند نه قاسم‌ها! بماند بقیه‌اش...» سیدمحمود رضوی، از نزدیکان قالیباف که خود هم سابقه تهیه‌کنندگی و کار رسانه‌ای داشته، نیز نوشت: «یکبار به عزیزی عرض کردم آن‌طرف در حداقل اشتراکات با هم اتحاد و کار می‌کنند اما این طرف اینقدر درگیر خالص‌سازی می‌شوند که در اشتراک حداکثری یکدیگر را تحمل نمی‌کنند! این غم بزرگی است که بگویند؛ شبکه وابسته به یک نهاد انقلابی، سازمان برنامه‌ساز همان نهاد را تحمل نکرد!»

ردپای   پایداری‌چی‌ها؟!

نکته جالب این‌که در این فقره نیز،‌ بیشترین واکنش‌های منفی را طیف معروف به اصولگرا و حزب‌اللهی داشتند که معتقد بودند حتی در این حد نقدپذیری هم وجود نداشته و ندارد. نکته بعدی هم آن بود که در بخشی از واکنش‌ها، ردپای پایداری‌چی‌ها هم به میان آمده بود که احتمالا کنایه‌ای به امثال جلیلی و ... بوده است. اما هرچه که هست، همان بحث خالص‌سازی و ذهنیت‌های دهه شصتی در حوزه رسانه است. به قول معروف، تنها چیزی که برای صداوسیما مهم نیست، مخاطب است. به واقع در این‌جا با مدیرانی روبه‌رو هستیم که بیشتر از مخاطب و اثرگذاری رسانه‌ای و حضور در بازی رسانه‌ای جهانی، حفظ میزشان را مدنظر دارند. این‌جاست که آدم یاد آن نقل قول معروف مدیرعامل بزرگترین مجموعه رسانه‌ای مکتوب کشور، سال‌‌ها پیش، می‌افتد: «هر غلطی می‌خواهید بکنید فقط مرا به دادگاه نکشانید!» ظاهرا این‌جا هم عده‌ای از مدیران کوته‌اندیش وجود دارند که تزشان این است: هر غلطی می‌خواهید بکنید، فقط دردسر نسازید و میزمان را به خطر نیندازید؛ حالا می‌خواهد جبهه رسانه‌ای طرفدار فلسطین ضعیف بشود یا نشود...