مهدی   نورمحمدزاده

بعد ماه‌ها تقابل پشت صحنه و مباحثات درون حاکمیتی در موضوع حجاب، به نظر می‌رسد غلبه طرفداران گشت ارشاد و برخوردهای قهری قطعی شده و وعده و وعیدهای گروه اهل مدارا و اقدامات فرهنگی به حاشیه رفته است. مرور مفاد لایحه جدید «حجاب و عفاف» نشان می‌دهد طراحان آن به هیچ وجه قصد کوتاه آمدن در موضوع حجاب را ندارند و با جریمه‌های سنگین نقدی و حواله تذکر و ارشاد به گروه‌های صنفی و مردمی، به دنبال نوعی بازدارندگی اجتماعی در موضوع بدحجابی هستند. قانون جدید نیز در عمل نخواهد توانست وضعیت حجاب را به قبل از شهریور 1401 بازگرداند، به دلایل متعدد از جمله:

*بازدارندگی فرهنگی و اجتماعی وابسته به نظام فرهنگی و ارزشی یک جامعه است. هنجارها و ناهنجارها را عرف تعیین می‌کند و با اجبار و تهدید و جریمه به سختی می‌توان عرف را تغییر داد. خوب یا بد؛ تعریف عرفی حجاب و بی‌حجابی در ایران امروز با دهه 60 و حتی 80 بسیار متفاوت است. تغییر در عرف پوشش جامعه، علل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی دارد، اما در هر حال نمی‌توان با جریمه و نصیحت و مصادره پاسپورت، نظام هنجار و ناهنجار فرهنگی یک جامعه را در کوتاه مدت تغییر داد!

*گروه‌های صنفی و فعالان اقتصادی بخشی از مردم هستند و بعید است حاضر شوند مطابق قانون جدید حجاب و عفاف، خود را در مقابل بخش دیگری از مردم قرار دهند. مرور حوادث ماه‌های اخیر نشان می‌دهد اتفاقا شرکت‌های خصوصی و بنگاه‌های اقتصادی تمایل بیشتری به حجاب اختیاری دارند. تصاویر و پیام‌های منتشر شده از دیجی کالا، طاقچه و حتی برخی خرده اصناف به وضوح راوی این ادعا است. چطور می‌توان انتظار داشت مقابله با بدحجابی را که نیروی انتظامی با گشت ارشاد و بازداشت نتوانست انجام دهد، سوپری و راننده تاکسی و رئیس بانک با تذکر و خواهش بتوانند انجام دهند؟!

*جامعه مذهبی برخلاف دهه‌های گذشته که یکصدا با سیاست‌های حاکمیتی در موضوع حجاب همراه بود، در سال‌های اخیر دچار انشقاق شده و بخش عمده‌ای از آن به سمت فرهنگ مدارا و وفاق اجتماعی حرکت کرده است. در محیط دانشگاه و جلسات تخصصی کم ندیده‌ایم دختران و زنان چادری و معتقد را که با گشت ارشاد و جریمه و... به شدت مخالف هستند و این برخوردها را در نهایت به ضرر فرهنگ حجاب و باعث تحقیر محجبه‌ها می‌دانند. سیاست و قانون جدید حجاب بدون حمایت بدنه مذهبی کشور قابلیت اجرا نخواهد داشت، بدنه مذهبی کشور هم فقط آقاتهرانی و میرسلیم و رسایی و دار و دسته چندصد نفره‌شان نیستند؛ میلیون‌ها ایرانی مسلمان هستند که در مترو و بازار و دانشگاه و حتی هیات‌های محرم کنار همدیگر زندگی می‌کنند و اعتنای چندانی هم به خط‌کشی‌های حکومتی ندارند!

*فلسفه وضع قانون برای تامین مصالح اکثریت است و در نتیجه اعمال محدودیت و مجازات هم جز برای اقلیت مطلق یک جامعه توجیه منطقی و عقلانی ندارد. طبق ادعای جلیل محبی، دبیر اسبق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور»، آمار طرفداران حجاب اجباری پس از حوادث سال گذشته از 71 درصد به 40 درصد ریزش کرده است! اگر این آمار را درست بدانیم، حق داریم بپرسیم آقایان با چه منطق و توجیه عقلانی دنبال اجرای حجاب اجباری هستند، وقتی 60 درصد جامعه با آن مخالف است؟! اصلا تصویب و اجرای قانونی که طبق آن باید میلیون‌ها نفر جریمه شوند، مضحک نیست؟! کاش می‌دانستیم اکثریت به تعبیر حضرات دقیقا چند درصد است!

* قانون‌گذاری در همه دنیا یک روال عقلانی و متکی بر خرد جمعی دارد. وقتی موضوع پراهمیت و ذوابعاد مانند حجاب موضوع قانون قرار می‌گیرد، واضح است که باید به نظرات و دیدگاه‌های تخصصی نخبگان هم مراجعه کرد. کدام روان‌شناس، فرهنگ‌شناس، مردم‌شناس و جامعه‌شناس در طراحی و وضع لایحه جدید حجاب و عفاف مورد مشورت قرار گرفته است؟! کدام پژوهش تحلیلی یا آماری مبنای وضع این قانون بوده است؟! جز این است که چند نماینده چند ساعت دور هم نشسته‌اند و کدخدامنشانه اعداد جریمه را بالا و پایین کرده‌اند و برای یک جامعه ملتهب 80 میلیونی قانون نوشته‌اند؟! طرح و بررسی لایحه در جلسات غیرعلنی مجلس چه پیامی جز غیرکارشناسی بودن این لایحه و ترس از تبعات رسانه‌ای شدن آن دارد؟! چرا هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت مستقیم این قانون را گردن بگیرد؟! اگر طبق ادعایشان اکثریت مطلق جامعه مدافع حجاب اجباری است، پس چرا با افتخار از نقش خود دفاع نمی‌کنند و به رای بالایشان در انتخابات آتی امید نمی‌بندند؟!

*تصویب و اجرای لایحه جدید حجاب بعد تجربه شکست خورده گشت ارشاد، مصداق از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. اصلا گیریم تحلیل و فهم حضرات مسئول در اجرای 20 ساله گشت ارشاد و حجاب اجباری درست و عقلانی بوده است، نتیجه‌اش به کجا رسید؟! چند مانتویی چادری شدند و چند شال به سر، روسری پوش محجبه؟! جز اینکه داستان عکس شده و هزاران زن و دختر چادری برای رهایی از فشار روانی اتصال به حاکمیت، به‌تدریج در حال مانتویی شدن هستند؟! نتایج تلخ و خلاف انتظار پیش آمده، هیچ پیام یا معنایی برایمان ندارد؟!

ما هیچ، شما مسئولان و نمایندگان ارزشی که حتی یک استاد دانشگاه مانتویی را هم در کابینه تحمل نکردید و چادر سرش کردید، نگران مانتویی شدن تدریجی جمعیت چادری‌ها نیستید؟! باز هر طور صلاح است!