مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران با هشدار نسبت به سیر رو به رشد فروپاشی اجتماعی در کشور، گفت: «سیر صعودی و غیرقابل‌انتظار انواع آسیب‌های اجتماعی؛ چیزی شبیه به وضعیت بحران در بحران است، وقتی بحران‌ها دست به دست هم بدهند ما با ابر بحران مواجه هستیم که از این مرحله وارد سرازیری فروپاشی اجتماعی می‌شویم؛ یعنی فروپاشی اتفاق افتاده و دائم دارد بیشتر می‌شود.»

احمد بخارایی، در کافه‌خبر خبرآنلاین افزود: «از قبل در پایان سال ۱۴۰۰ هم گفته بودم نیمه دوم سال ۱۴۰۱ شرایط بسیار خاصی خواهیم داشت، چیزی که نام آن را خیزش گذاشتم.»

این استاد دانشگاه در توضیح تفاوت خیزش با انقلاب، یادآور شد: خیزش با اعتراض عجین است. اعتراض نوع بیان است و جنبه «شکلی» دارد و در گروه‌های مختلف مانند سینماگران، ورزشکاران و مردم تفاوت مصداقی دارد، اما خیزش بار مفهومی دارد و مجموع عناصر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آن وجود دارد، قشر‌های مختلفی را شامل می‌شود و شاهد تنوع کنشگران هستیم، بنابراین یکی از ویژگی‌های خیزش فراگیر بودن است که در حوادث اخیر شاهد آن هستیم، در واقع خیزش یک مقدمه است و این‌که به کجا می‌رسد مشخص نیست. تعبیرم از خیزش مانند حرارت دیدن آب بود، طوری‌که آب متاثر از حرارت تا یک درجه‌ای تغییر ماهیت نمی‌دهد و بعد از یک درجه‌ای شروع به تغییر ماهیت می‌کند و بخار می‌شود. وی با تأکید بر اینکه وضعیت امروز قابل‌پیش‌بینی بود، افزود: قبلا هم هشدار داده بودم که در میانه ۱۴۰۱ بحران‌ها شدیدتر می‌شود، طوری‌که معلوم نیست انتهای آن چه خواهد شد، پارامتر‌های زیادی در آینده این وضعیت دخیل هستند و ما از حالا نمی‌توانیم آن‌ها را پیش‌بینی کنیم؛ بنابراین اگر تغییر و تحولات سیاسی ایران را از گذشته بررسی کنیم وضعیت امروز تا حد بسیار زیادی قابل پیش‌بینی بود.

برخی گمان می‌کنند این نسل حالا خودش را پیدا کرده و به تعبیری عرض اندام کرده است، اما من نگرانم این شرایط بی‌هنجارانه در بین جوانان و نوجوانان تشدید بشود و خروجی آن سبب افزایش مصرف مواد مخدر، خودکشی، کم انگیزه‌گی شود، یعنی اگر در وضعیت فعلی اعتراض آن‌ها دیده و شنیده نشود آن‌ها بیشتر سرخورده می‌شوند و روند بی‌هنجارانه تشدید می‌شود.

رفتار دانشجویان دانشگاه شریف منطق داشت

بخارایی افزایش میزان خشونت در جامعه را از منظر منطقی بودن و درست بودن یک امر بررسی کرد و گفت: ممکن است یک عمل منطق داشته باشد، اما درست نباشد؛ مثلاً رفتار دانشجویان دانشگاه شریف منطق داشت، از گذشته دانشجو می‌خواسته حرف بزند، به‌دنبال کرسی‌های آزاد اندیشی بوده است، اما آن را نداشته؛ در وضعیت فعلی هم مقابلش گارد ویژه با آن لباس‌ها ایستاده است، قشری که به تعبیری با بحران گروه مرجع مواجه است و در آینده هم چشم‌انداز روشن و امید ندارد، در این وضعیت از دانشجو انتظار داریم با ادب و احترام اعتراض کند؟، برعکس رفتار او منطقی است، این‌که درست است یا غلط چیز دیگری‌ست.

طیف معترضان شامل یک دهه، دو دهه و یک جنس نمی‌شود

مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران، با بیان اینکه طیف معترضان شامل یک دهه، دو دهه و یک جنس نمی‌شود؛ تصریح کرد: نوع بروز و ظهور اعتراضات اخیر به‌گونه‌ای بود که دهه هفتادی‌ها و هشتادی‌ها دیده شدند؛ معمولاً کسانی بیشتر دیده می‌شوند که جلودار باشند، در حوادث اخیر چه کسانی جلودار بودند؟ کسانی‌که جرات و جسارت بیشتری داشتند و احتمالاً چیز‌های کمتری برای از دست دادن داشتند، من احساس می‌کنم این عوامل در جلوداری این نسل در حوادث اخیر موثر بودند، اما این به آن معنا نیست که گروه‌های مختلف حضور نداشتند، طیف اعتراض‌ها وسیع بود و شامل یک دهه یا دو دهه و حتی شامل یک جنس نمی‌شد.

بخارایی دلیل شکاف نسلی را در شکل‌گیری اعتراضات رد و خاطرنشان کرد: وقتی در حوادث اخیر والدین همراه فرزندانشان حضور داشتند این شکاف نسلی دیگر معنا ندارد، یک موقعی هم می‌گویند شکاف نسل امروز در سال ۱۴۰۱ با نسل ۱۰۰ سال قبل در بستر تاریخی تعریف می‌شود، که من با این هم موافق نیستم، چراکه در یک بستر تاریخی این حرکت‌های آزادی‌خواهانه از انقلاب مشروطه تا امروز ادامه داشته است؛ چیزی که در دو ماه اخیر در ایران اتفاق افتاد ناشی از شکاف نسلی نبود اتفاقاً برعکس اتحاد هم بین والدین و فرزندان و طبقات مختلف وجود داشت، یعنی اعتراضات را هم در بالای شهر دیدیم و هم آرام آرام در جنوب شهر، لذا باید گستردگی را درنظرگرفت. اما باید پذیرفت مفاهیمی که در ذهن جوان امروز شکل گرفته متفاوت از قبل است، چراکه وارد دنیای جدید اینترنتی و ارتباطات بدون مرز شده است، لذا انگار این جوان در خلا به سر می‌برد و این شرایط بیشتر نزدیک به وضعیت آنومیک یا بی‌هنجارانه است.

اعتراضات دیده نشود، ناهنجاری‌ها شدت می‌گیرد

این استاد دانشگاه ادامه داد: من نگرانم این شرایط بی‌هنجارانه در بین جوانان و نوجوانان تشدید بشود و خروجی آن سبب افزایش مصرف مواد مخدر، خودکشی، کم انگیزه‌گی شود، یعنی اگر در وضعیت فعلی اعتراض آن‌ها دیده و شنیده نشود آن‌ها بیشتر سرخورده می‌شوند و روند بی‌هنجارانه تشدید می‌شود.

این جامعه‌شناس تأکید کرد: جوانانی که با چنین انرژی‌ای وارد اعتراضات اخیر شدند اگر مطالبات‌شان عملی نشود گرفتار یاس و ناامیدی خواهند شد و همان آسیب‌هایی که گفتم، یعنی افزایش اعتیاد و خودکشی ظهور و بروز می‌کند. بخارایی درمورد نقش مدرسه، دانشگاه، خانواده در ایجاد این وضعیت، تصریح کرد: از خانه، مدرسه و دانشگاه در روند جامعه‌پذیری انتظاراتی می‌رود و هرکدام جایگاهی دارند که مانند حلقه‌های به‌هم پیوسته هستند و خروجی آن سبب جامعه‌پذیر شدن می‌شود، جامعه‌پذیری به معنای انتقال الگو‌های رفتاری که تا حدی فرزندان آن را بپذیرند و رفتار کنند، لذا وقتی این نهاد‌ها با بحران‌های مشترکی مواجه شوند روند جامعه‌پذیری با اختلال همراه می‌شود، و خروجی این وضعیت همین جوانی است که در آن سرگشتگی بیداد می‌کند.

هزینه‌زاترین معضل جامعه لشگرکشی مردم علیه مردم است

وی تصریح کرد: ما الان در فروپاشی اجتماعی هستیم نه این‌که خواهد شد؛ فروپاشی اجتماعی یک طیف دارد و از کم تا زیاد می‌تواند جریان داشته باشد، مانند فروپاشی سیاسی نیست که یکباره نظام سیاسی فروبریزد؛ ما امروز در بستر فروپاشی اجتماعی می‌غلتیم و دائم دارد شدیدتر می‌شود.

بخارایی نشانه‌های این فروپاشی اجتماعی را چنین توصیف کرد: سیر صعودی و غیرقابل انتظار انواع آسیب‌های اجتماعی و چیزی شبیه به وضعیت بحران در بحران. وقتی بحران‌ها دست به دست هم بدهند ما با ابر بحران مواجه هستیم که از این مرحله وارد سرازیری فروپاشی اجتماعی می‌شویم؛ یعنی فروپاشی اتفاق افتاده و دائم دارد بیشتر می‌شود. وقتی شما شاهد دفع اجتماعی هستید، یعنی به‌تعبیری جدا از مهاجرت کردن با افرادی روبه‌رو می‌شوید که فقط قصد رفتن دارند، انگار که بخواهند بگویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست. از طرفی شما نباید از افزایش آمار خودکشی بگذرید، به جامعه دو قطبی شده توجه کنید، این بدترین وضعیت برای یک جامعه است که در جامعه ما اتفاق افتاده، انگار در یک جامعه مردم علیه یکدیگر لشگرکشی می‌کنند.

مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران در پایان یادآور شد: در مقوله مردم و حاکمیت چهار صورت وجود دارد؛ مردم علیه مردم، حاکمیت علیه مردم، مردم علیه حاکمیت، حاکمیت علیه حاکمیت، و بدترین حالت، سخت‌ترین و هزینه‌برترین شرایط برای یک جامعه که به‌دنبال یک گام جلوتر گذاشتن است همین مردم علیه مردم است، و متاسفانه این وضعیت در کشور ما تداوم خواهد داشت و من برای این وضعیت پایان خوبی متصور نیستم.