ریحانه جولایی

یک هفته هوا آلوده است و چند روز برف می‌آید. روزهای میان تعطیلات رسمی هم چند سالی می‌شود که به «بین‌التعطیلی» معروف شده است. تمام این روزها را که کنار هم بچینیم می‌بینیم چند هفته از تقویم را بیکار و تعطیل بوده‌ایم. دانش‌آموزان اما امسال خوب از این تعطیلی‌ها لذت بردند. آلودگی هوا و برفی که در بسیاری از مناطق تهران به زمین ننشسته، آب شد مدارس را تعطیل کرد. حالا گفته می‌شود در تقویم آموزشی مدارس 250 ساعت کاهش زمان آموزشی داریم. 

چند روز پیش برای پیگیری موضوعی به یکی از دبستان‌های دخترانه منطقه چهار تهران رفته بودم. جمعی از مادران به مدرسه آمده بودند تا راجع به تدریس سریع معلم کلاس پنجم اعتراض کنند. در میان گفت‌وگوی مادران متوجه شدم آن‌ها هم از این‌همه روزهای تعطیل دل‌خوشی ندارند. یکی از مادران می‌گفت: «بچه‌ها هیچ‌چیز از کتاب ریاضی را یاد نگرفته‌اند و معلم هم تقصیری ندارد، باید تا امتحان مباحث را درس بدهد و وقت ندارد برای هر مبحث یک هفته زمان بگذارد. برای همین بچه‌ها درس را درست فرانمی‌گیرند.» بحث میان مادران بالا گرفت که حالا مشکل را چگونه باید حل کرد؟ یکی پیشنهاد داد پنجشنبه‌ها هم بچه‌ها به مدرسه بروند و درس‌هایی که عقب‌مانده‌اند را با آرامش بیشتری یاد بگیرند اما این پیشنهاد با مخالفت مدیر مدرسه مواجه شد و مادر دیگری گفت پس باید سال بعد هم بچه‌ها در همین پایه بمانند چون هیچ‌چیزی یاد نگرفته‌اند. این تنها بخش کوچکی از نگرانی والدین برای کم شدن ساعات درسی بچه‌ها بود. این اتفاق نه بار اول است که رخ می‌دهد و نه سال آخری است که به‌واسطه آلودگی و برف‌های سبک مدارس تعطیل می‌شوند اما پرسش اینجاست که چرا با هر اتفاقی ابتدا از ساعات درسی کودکان زده می‌شود؟ آیا با تعطیلی مدارس معضل آلودگی هوا کم می‌شود؟ آیا در تمام این سال‌ها با تعطیل شدن مدارس ما هوای پاک تنفس کردیم؟ درست است که نفس کشیدن در این هوا برای کودکان بیش از سایر اقشار جامعه مضر و خطرناک است اما وقت آن نرسیده که به‌جای تعطیل کردن‌های مکرر توجهی به زیرساخت‌ها کنیم؟

«زمان» عنصر مغفول مانده در آموزش

در همین رابطه، احمد عابدینی، معاون دبیرکل شورای عالی آموزش‌وپرورش با اشاره به موضوع تقویم آموزشی و در پاسخ به اینکه امسال دانش‌آموزان ۱۵۰ روز به مدرسه می‌روند و بیش از ۲۵۰ ساعت کاهش ساعات آموزش در سال داریم اظهار کرد: باید آموزش‌وپرورش را اساس و محور توسعه کشور بدانیم و اگر قرار است در کل کشور اتفاقی بیفتد باید باور عمومی ایجاد شود که این اتفاق جز از مسیر آموزش‌وپرورش محقق نمی‌شود. به گفته او آموزش‌وپرورش مؤلفه‌هایی دارد که معلم، فضا و تجهیزات، منابع مالی، محتوای برنامه درسی از آن جمله است و یک عنصر که مغفول واقع‌شده، « زمان» است.

زمان آموزش دانش‌آموزان درحالی از بین می‌رود که تعطیلی مدارس یا ادارات باعث جلوگیری از تشدید آلودگی هوا می‌شود اما چاره اصلی کاهش آلایندگی خودروهاست. بر اساس آخرین مطالعات انجام‌شده در شهر تهران مهم‌ترین منبع تولید آلودگی در شهری مانند تهران، خودروها هستند. درست است که هر چقدر ما تردد خودروها و پیمایش آن‌ها را در سطح شهر کاهش دهیم، تولید آلودگی از مهم‌ترین منبع آلاینده شهر را کم می‌کنیم و این کار در شرایط پایداری جوی از تشدید آلودگی هوای شهر جلوگیری می‌کند، اما تأثیری مقطعی دارد و دوباره با باز شدن مدارس باز آش همان است و کاسه هم همان. 

پیامدهای مالی تعطیلی مدارس

در کنار تبعات کاهش ساعات درسی یک تحقیق در رابطه با هزینه‌هایی دولت برای هر دانش‌آموز هم صورت گرفته است. 

بر اساس این تحقیق دولت به‌طور متوسط ۵/۲ میلیون تومان برای هر دانش‌آموز ابتدایی ۵/۳ میلیون تومان برای هر دانش‌آموز متوسطه اول، پنج میلیون تومان برای هر دانش‌آموز دوره متوسط نظری و پنج میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برای هر دانش‌آموز شاخه فنی و حرفه‌ای و کاردانش هزینه می‌کند که به زبان ساده‌تر به ازای هر نفر ساعت دانش‌آموز ابتدایی ۲۹۰۰ تومان، هر دانش‌آموز متوسطه اول ۳۴۰۰ تومان، هر دانش‌آموز متوسطه دوم ۴۲۰۰ تومان و هر دانش‌آموز فنی و حرفه‌ای و کاردانش ۴۱۰۰ تومان هزینه می‌کند. 

 بنابراین وقتی حجم زیادی از تعطیلات در طول سال تحصیلی پیش می‌آید معنی‌اش به زبان ریاضی اتلاف ۷۹۴۰ میلیارد تومان در دوره ابتدایی، ۳۴۰۰ میلیارد تومان در دوره متوسطه اول ۳۱۵۴ میلیارد تومان در دوره متوسطه دوم و درمجموع ۱۵ هزار میلیارد تومان اتلاف منابع در مدارس کشور است.

قطعاً با ۱۵ هزار میلیارد تومان در طول یک سال می‌شود کارهای بزرگی برای پیشرفت کمی و کیفی آموزش در کشور انجام داد، اما وقتی ترجیح این است که مدارس تعطیل شوند و این‌همه خسارت به بار بیاید و صدالبته تقویم آموزشی کشور نیز همین تقویم خشک و بی‌انعطاف فعلی باقی بماند چاره‌ای جز نوشتن از خسارت‌ها و مشاهده حیف‌ومیل‌ها باقی نمی‌ماند.

حالا اگر ضرر ۵۳ روز تعطیلی مدارس کلان‌شهرها به دلیل آلودگی هوا را محاسبه کنیم به عدد ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان می‌رسیم؛ عددی که بی‌نهایت بزرگ است.