مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمینش

ایران به علت قرار گرفتن در کمربند جغرافیایی خشک و نیمه‌خشک و با داشتن حدود ۱۰۰میلیون هکتارپوشش بیابانی، فقر بسیار شدیدی به لحاظ پوشش‌های گیاهی متراکم و انبوه دارد. به جرات می‌توان گفت که تنها استثنا در پوشش‌های گیاهی متراکم، جنگل‌های هیرکانی در جنوب دریای خزر است که با محدوده‌ای کمتر از 2درصد مساحت کل ایران متراکم‌ترین ناحیه جنگلی ایران را تشکیل داده‌اند.

متاسفانه نفس این پوشش‌های گیاهی کم‌نظیر و ارزشمند سال‌هاست که به علت فعالیت‌های مخرب بشری، از سدسازی‌های بی‌رویه گرفته تا سندروم‌های ویلاسازی وتونل‌سازی و گسترش کوه‌های زباله، به شمارش افتاده است. بارها در توجیه تخریب‌های جنگلی برای اجرای پروژه‌ها شنیده‌ایم که فلان پروژه فقط x هکتار جنگل را خراب می‌کند.  مثلا در توجیه سدهای لاسک  و شفا رود گفته شد که هر کدام  فقط ۹۰هکتار جنگل را تخریب می‌کند. آزاد راه تهران شمال به تنهایی  حدود ۲۵۰۰هکتار جنگل هیرکانی را نابود کرد. در جدیدترین اظهارنظرها نیز معاون محترم سازمان محیطزیست در یک برنامه تلویزیونی و در اظهارنظری درخورتامل در توجیه خط انتقال آب خزربه سمنان فرموده‌اند که این پروژه فقط ۴۰هکتار جنگل را تخریب می‌کند که مقدار کمی است!

اینگونه اظهارات در توجیه پروژه‌ها در حالی بیان می‌شود که گویی نصف مساحت ایران جنگل هیرکانی است و این ارقام اعداد بالایی محسوب نمی‌شوند. همانگونه که در بالا متذکر شدم مساحت جنگل‌های هیرکانی با در نظر گرفتن باغات و .. در بهترین حالت چیزی کمتر از 2درصد مساحت کل ایران است. از سویی خود جنگل‌های هیرکانی دهه‌هاست که با انبوهی از مشکلات و معضلات مانند گسترش کوه‌های زباله و توسعه‌های غیراصولی تغییر کاربری زمین مواجه هستند که چهره زشت و ناخوشایندی را بر طبیعت زیبای نواحی جنوبی دریای خزر جاری ساخته و متاسفانه اقدامی اساسی و کافی برای حل این معضلات در سال‌های گذشته صورت نگرفته است.

نگاهی ساده به تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که چگونه به عنوان مثال مساحت منطقه کوه زباله سراوان دراستان گیلان در ۸سال گذشته تقریبا سه برابر شده  و از هفت هکتار در سال ۱۳۹۰به مساحتی در حدود ۲۰هکتار در سال ۱۳۹۸رسیده است. روندی که اگر با همین سرعت در گیلان و مازندران و گلستان ادامه پیدا کند آینده منابع آبی و خاکی و گیاهی در این مناطق را به شدت با تهدید جدی  روبه‌رو خواهد کرد.

همچنین تغییر کاربری‌های مختلف و غیراصولی که در طول دهه‌های گذشته به بهانه‌های مختلف انجام شده، از یک سو چهره بسیار زشتی را در این مناطق جاری ساخته، واز سویی دیگر خطرپذیری جوامع محلی نسبت به حوادثی مانند سیل و رانش زمین را به شدت افزایش داده است. شاید اگر معاون محترم سازمان محیط‌زیست قسمتی از وقت گرانبهای خویش را صرف بازدید و بررسی دقیق مشکلات جنگل‌های هیرکانی می‌کردند و پای صحبت و درد دل‌های کارشناسان دلسوز منابع طبیعی در استان‌های شمالی می‌نشستند تا از نزدیک با مشکلات این عزیزان برای احیای حتی یک هکتار جنگل آشنا شوند، امروز ازکنار توسعه سه برابری کوه زباله سراوان به سادگی عبور نمی‌کردند و تخریب ۴۰هکتاری این پوشش‌های گیاهایی نایاب آن هم بخاطر یک خط انتقال آب که با هیچ منطق و دلیل علمی سازگاری ندارد  دیگر برایشان مقدار کمی نبود.