مروری بر سیاست خارجی پاکستان به بهانه سفر رئیسجمهور؛
برادری ما و توازن گرایی پیچیده همسایه

کیا مقدم
در میانه تحولات پرشتاب منطقهای و بینالمللی، سفر رسمی مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، به پاکستان بنا بر دعوت رسمی نخست وزیر این کشوراز اهمیت ویژهای برخوردار است. این سفر دو روزه که با استقبال گرم و مزین شدن پایتخت پاکستان، اسلامآباد، به تصاویر رهبر انقلاب و رئیسجمهور ایران همراه شده، نه تنها فرصتی برای تقویت روابط دوجانبه دیرینه است، بلکه محک واقعی برای سنجش عمق و پیچیدگیهای سیاست خارجی دو کشور در مواجهه با چالشهای مشترک و منافع متضاد قدرتهای بزرگ محسوب میشود. در حالی که تهران پاکستان را حامی قوی و دوست دیرین خود میپندارد، اسلامآباد با نگاهی واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی، در پی توازن میان روابط با ایران، آمریکا، چین و هند است.
پاکستان در آینه همسایگی و برادری
ایران همواره پاکستان را به عنوان یک همسایه استراتژیک و دوست دیرینه با اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی میبیند. این پیوندها، به گفته نوذر شفیعی استاد روابط بینالملل، هسته اصلی روابط دو کشور را تشکیل میدهد و پاکستان خود را بخشی از تمدن ایران میداند. موضع قاطع پاکستان در جنگ ۱۲ روزه اخیر علیه اسرائیل، این باور ایران را تقویت کرد. شفقت علی خان، سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان، حملات رژیم صهیونیستی را محکوم و حمایت کشورش از ایران را اعلام کرد. ایاز صادق، رئیس مجلس ملی پاکستان، نیز در دیدار با رییس مجلس ایران از صدور قطعنامهای علیه اسرائیل یاد کرد. این حمایتها و عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط پاکستان، نشانهای از دوستی واقعی و پایدار تلقی میشود.
ایران اهمیت پاکستان را در ابعاد امنیتی و اقتصادی درک میکند. وسعت مرز جغرافیایی پاکستان، آن را به متغیری مهم در سیاست خارجی ایران تبدیل کرده است. تهدیدات و فرصتها برای ایران عمدتاً از جانب همسایگانش نشأت میگیرد و پاکستان میتواند در تامین امنیت مرزهای شرقی نقش کلیدی ایفا کند. همچنین، ایران به دنبال افزایش تراز تجاری و فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی مشترک با پاکستان است. حمایت ایران از حق پاکستان در دستیابی به انرژی هستهای نیز نشاندهنده نگاه استراتژیک تهران به اسلامآباد است.
توازن در عصر رقابتهای بزرگ
در مقابل نگاه بعضاً آرمانگرایانه تهران، سیاست خارجی پاکستان، با رویکردی عملگرایانه و مبتنی بر منافع ملی تعریف شده است. پاکستان، کشوری است که مهارت بالایی در ایجاد توازن در روابط خارجی خود داشته و صرفاً به حمایت کورکورانه از یک کشور همسایه نمیپردازد. این توازنگرایی، به ویژه در روابط اسلامآباد با قدرتهای بزرگ جهانی، به وضوح قابل مشاهده است.
پاکستان با وجود حمایت از ایران در برابر اسرائیل، روابط خوبی با ایالات متحده دارد و این روابط در سالهای اخیر شاهد تحولات قابلتوجهی بوده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از توافق با پاکستان برای توسعه ذخایر عظیم نفتی این کشور خبر داده و شرکتهای نفتی آمریکایی را رهبر این مشارکت معرفی کرده است. همچنین، اسحاق دار وزیر امور خارجه پاکستان، از توافق تجاری جدیدی میان پاکستان و آمریکا برای کاهش تعرفهها و گسترش تجارت در حوزههای انرژی، معادن و فناوری اطلاعات خبر داده است. این توافقات، نشاندهنده عمق روابط اقتصادی میان اسلامآباد و واشنگتن است.
از دیدار با ترامپ
تا عالیترین نشان نظامی پاکستان
علاوه بر ابعاد اقتصادی، روابط امنیتی و نظامی پاکستان با آمریکا نیز بسیار قوی است. سفر ژنرال عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان، به واشنگتن و دیدار او با دونالد ترامپ در کاخ سفید، و همچنین ملاقات با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، گواهی بر این مدعاست. ماشاالله شاکری، سفیر پیشین ایران در اسلامآباد، به عبارت معنادار ترامپ در این دیدار اشاره میکند: «شما ایران را بهتر از بسیاری دیگر میشناسید و روابط شما با اسرائیل نیز چندان بد نیست.» این جمله، در کنار اعطای عالیترین نشان نظامی پاکستان به ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام (که فرماندهی عملیات حمله به تاسیسات اتمی ایران را برعهده داشت)، نشاندهنده تلاش اسلامآباد برای بازسازی و تعمیق روابط با واشنگتن است. پاکستان حتی ترامپ را به عنوان کاندیدای جایزه صلح نوبل معرفی کرده بود. این اقدامات، در کنار نقش میانجیگری آمریکا در درگیریهای اخیر کشمیر میان هند و پاکستان، نشان میدهد که واشنگتن همچنان وزنه مهمی در سیاست خارجی اسلامآباد محسوب میشود.
دیپلماسی کارآمد
هنر دیپلماسی پاکستان آن جایی چشمنواز میشود که با وجود روابط خوب با آمریکا، همچنان اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و در محافل بینالمللی از دنیای اسلام و فلسطین دفاع میکند. این موضعگیری، از دیدگاه ایران، نقطه قوت و تمایز پاکستان است. پاکستان به خوبی میداند کجای جهان ایستاده و از سیاست خارجی چه میخواهد، اما متاسفانه این توانایی به ندرت در سیاستگذاران ما به چشم میخود. در خلال جنگ ۱۲ روزه محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران مدعی شد که پاکستان در دفاع از ایران حاضر است به اسرائیل حمله اتمی کند، این اظهارنظر نماینگر عمق درک نادرست از ماهیت روابط بینالملل است. هر چند نمایندگان رسمی و مقامات کشور، تحلیلهایی این چنین غیرواقع ندارند، اما از مدل سیاست بینالملل پاکستان هم درس نگرفتهاند.
پاکستان در این منطقه، با چین همراهی میکند و این همراهی، به ویژه در برابر هند، از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. درگیری اخیر در کشمیر که به جنگ چهار روزه میان هند و پاکستان انجامید، فرصتی برای چین بود تا با تقویت پاکستان به عنوان متحد خود، جایگاهش را در منطقه تثبیت کند. این در حالی است که هند و آمریکا در یک محور قرار دارند و آمریکا تلاش میکند روابط نظامی خود را با هند تقویت کند. رقابت ژئوپلیتیکی با هند و گسترش نفوذ دهلینو در افغانستان نیز، اسلامآباد را به سمت همکاریهای منطقهای و تعامل با بازیگران مختلف از جمله آمریکا، چین و افغانستان سوق میدهد.
روابط ایران و پاکستان با وجود پتانسیلهای فراوان، با گرههای اقتصادی مهمی نظیر پروژه خط لوله صلح که تحت تاثیر تحریمهای آمریکا قرار گرفته و چالشهای امنیتی مشترک در بلوچستان مواجه است. موفقیت این سفر در گرو درک عمیق متقابل از محدودیتها و اولویتهای یکدیگر است تا با دیپلماسی واقعبینانه، فصلی نوین در روابط رقم بخورد
گرههای اقتصادی و چالشهای امنیتی
روابط ایران و پاکستان، با وجود پتانسیلهای فراوان، با گرههای اقتصادی و چالشهای امنیتی مهمی نیز مواجه است که نیازمند تدبیر و همکاری جدی دو طرف است. خط لوله صلح پروژه مهم انتقال گاز ایران به پاکستان که سالها به تعویق افتاده و میتوانست تراز تجاری دو کشور را بهبود بخشد. اما به دلیل کارشکنیهای آمریکا و نگرانی پاکستان از تحریمها، هنوز به نتیجه نرسیده است. با وجود روابط خوب پاکستان با ایالات متحده، این کشور از مشارکت جدی در پروژههای خود با ایران خودداری کرده، در حالی که عراق و ترکیه به همکاری با ایران ادامه دادهاند. این موضوع نشاندهنده تاثیر عمیق تحریمهای آمریکا بر تصمیمات اقتصادی پاکستان است. کیومرث یزدانپناه، کارنشان روابط بینالملل به خط لوله تاپی اشاره میکند که در رقیب ترکمنستانی خط لوله صلح است و در صورت تحقق، میتواند بازار افغانستان و پاکستان را تحت تاثیر قرار دهد. نباید اجازه داد محاصره ژئوپلیتیک انرژی مشکلات کشور را افزایش دهد.
حضور گروههای تجزیهطلب در بلوچستان که سودای «بلوچستان بزرگ» را در سر دارند، یک چالش امنیتی جدی برای هر دو کشور ایران و پاکستان محسوب میشود. در حالی که هر دو کشور از نیروهایی حمایت میکنند که پیروزی یکی میتواند به ضرر دیگری تمام شود، این وضعیت میتواند این مسئله را به بحرانهای جدی بدل کند. تفاوت دیدگاهها در خصوص حمایت از گروههای موجود در منطقه نیز میتواند روابط دوجانبه را تحتالشعاع قرار دهد. همکاری و همبستگی در برابر تهدیدات مشترک، از جمله تجزیهطلبی، برای هر دو طرف حیاتی است. روابط پیچیده و ناپایدار پاکستان با طالبان افغانستان نیز، بر امنیت منطقهای و به تبع آن، بر روابط با ایران تاثیرگذار است. پاکستان که پس از سقوط طالبان در ۲۰۰۱ میزبان این گروه بود، با بازگشت آنها به قدرت، با چالشهایی چون حضور تحریک طالبان پاکستان (TTP) در خاک افغانستان مواجه شد. با این حال، اسلامآباد به تدریج رویکرد خود را از فشار نظامی به تعامل سیاسی با طالبان تغییر داده تا بتواند با تهدیدات امنیتی مقابله کند و از رقابت ژئوپلیتیکی با هند در افغانستان عقب نماند. این تغییر رویکرد، میتواند بر امنیت مرزهای مشترک ایران و پاکستان نیز تاثیر بگذارد و نیازمند هماهنگیهای امنیتی بیشتر است.
سفر پزشکیان به پاکستان، نمادی از پیچیدگیهای روابط دوجانبه است. در حالی که ایران با تکیه بر حمایتهای اخیر پاکستان در جنگ ۱۲ روزه، این کشور را متحدی استراتژیک میداند، پاکستان با رویکردی عملگرایانه، در پی توازن منافع ملی خود در میان رقابتهای قدرتهای بزرگ است و صرفاً به حمایت کورکورانه از یک کشور همسایه نمیپردازد
درسهایی از گذشته و چشمانداز آینده
سفر رئیسجمهور به پاکستان در شرایطی انجام میشود که منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا در حال تغییرات عمیق است. جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، کشورهای منطقه را به بازنگری در روابط امنیتی واداشته است. موضع قاطع پاکستان در جنگ ۱۲ روزه، همانطور که محمد مدثر تیپو، سفیر پاکستان در ایران گفت، نشاندهنده آزمون واقعی دوستی پاکستان و ایران است که پاکستان در کنار ایران ایستاده است. با این حال، ایران باید واقعیتهای پیچیده سیاست خارجی پاکستان را درک کند. ماشاالله شاکری، سفیر سابق ایران در اسلام آباد میگوید که انتظار حمایت کورکورانه از ایران از سوی همه کشورها واقعبینانه نیست، زیرا نهادهای قدرت تحت تاثیر منافع خود و فشار قدرتهای بزرگ قرار دارند. درک متقابل و فهم سیاسی بالا میان مقامات دو کشور برای پیشبرد روابط ضروری است. سفر سیدمحسن نقوی، وزیر کشور پاکستان، به تهران و انتقال پیامی از واشنگتن به مقامات ایرانی، نشاندهنده افزایش نقش پاکستان در میانجیگری پرونده ایران است و فرصتی برای تهران فراهم میکند تا نظرات خود را از طریق اسلامآباد به واشنگتن منتقل کند.
پاکستان با وجود حمایت از ایران در برابر اسرائیل، روابط مستحکمی با ایالات متحده دارد. دیدارهای مقامات ارشد نظامی و دولتی پاکستان با همتایان آمریکایی و توافقات اقتصادی گسترده، نشاندهنده عمق این روابط است. برقراری توازن در سیاست خارجی حکایت از مهارت اسلامآباد در حفظ منافع ملی خود در میان قدرتهای جهانی دارد
فصلی جدید در روابط تهران و اسلام آباد
سفر رئیسجمهور پزشکیان به پاکستان، فراتر از یک دیدار تشریفاتی، نمادی از پیچیدگیها و پتانسیلهای روابط دوجانبه میان دو کشور همسایه است. در حالی که ایران با اتکا به مشترکات تاریخی و فرهنگی و حمایتهای اخیر پاکستان، این کشور را دوست و متحدی استراتژیک میداند، پاکستان با رویکردی عملگرایانه، در پی توازن منافع ملی خود در میان رقابتهای قدرتهای بزرگ است. موفقیت این سفر و چشمانداز آینده روابط، در گرو درک عمیق متقابل از محدودیتها و اولویتهای یکدیگر، فعالسازی پتانسیلهای اقتصادی، به ویژه در پروژه خط لوله صلح، و همکاری جدی در مقابله با چالشهای امنیتی مشترک در بلوچستان و منطقه است. تهران و اسلامآباد با عبور از نگاههای صرفاً احساسی و با تکیه بر دیپلماسی واقعبینانه، میتوانند فصلی نوین در روابط خود رقم بزنند و به ثبات و توسعه منطقهای کمک شایانی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید