فرش قرمز  پاکستان در مسیر پرسود!

سال گذشته وقتی شاهزاده سعودی پیشنهاد فرماندهی ائتلاف نظامی به نام «ناتوی اسلامی» را به  ژنرال راحیل شریف، فرمانده سابق ستاد کل نیروهای مسلح پاکستان داد، راحیل شریف این پست را مشروط به اینکه ضد ایرانی نباشد پذیرفت. آنچه او گفت همان سیاست همیشگی پاکستان در قبال ایران و عربستان بود؛ یعنی حفظ روابط مسالمت‌آمیز با هر دو و نرفتن زیر بار فشارهای سعودی. پاکستان تسلیم فشارهای ابوظبی و ریاض برای پیوستن به جنگ یمن هم نشد و همواره سعی کرد تا از دور دستی بر آتش داشته باشد و تن به آب دریای اختلافات منطقه‌ای نزند؛ اما با نگاهی به آنچه در جریان است، به نظر می‌رسد عربستان عزم خود را جزم کرده تا پاکستان را نیز با خود وارد این دریا کند.

محبوبه ولی، روزنامه‌نگار

هرچه امید به توافق با ینگه دنیا و حفظ برجامی که با آنها امضا شد، کمرنگ‌تر می‌شود، نگاه‌ها به درون و همسایگان منطقه‌ای بیشتر می‌شود. اما به نظر می‌رسد چالش ارتباطات منطقه‌ای نه‌تنها کمتر از گرفتاری‌های فرامنطقه‌ای نیست، بلکه ابعاد گسترده‌تری نیز دارد؛ فی‌المثل همین پاکستان که در بحبوحه همه گره‌های پر پیچ و خم فعلی ایران، شده است قوز بالای قوز. خاکش هم شده است لانه آنهایی که در مرز ایران مرزبان مسموم می‌کنند و می‌دزدند و دست به عملیات تروریستی می‌زنند. 

خبر از تقویت همکاری‌های نظامی و دفاعی میان ایران و پاکستان و پیشنهاد نامگذاری 905 کیلومتر مرز دو کشور به عنوان مرز دوستی از سوی فرمانده ارتش پاکستان بود؛ اما خارج از این تعارفات دیپلماتیک، پاکستان در تنگنای انتخاب میان ایران و عربستان، به سمت عربستان«غش» کرده است

نگاهی به روابط نه‌چندان دور ایران و پاکستان

در دهه‌های پیش، هنگام حمله هند به پاکستان، ایران کمک‌های ارزشمندی به پاکستان کرد. در زمان تلاش هند برای جداسازی پاکستان شرقی (بنگلادش) از پاکستان غربی که همان پاکستان کنونی است نیز ایران به همراه سوریه و اردن، بدون هیچ پیش‌شرطی به پاکستان کمک نظامی و اقتصادی کرد. 

هنگام تحرکات جدایی‌طلبان بلوچ نیز باز ایران به یاری اسلام‌آباد شتافت. وقتی جنگ ایران و عراق شروع شد، پاکستان که از انقلاب ایران بسیار بیمناک شده بود، بلافاصله نیروهای نظامی خود را برای حفاظت از خلیج فارس در برابر تهدید ایران مستقر کرد و 40 هزار نیروی نظامی در عربستان سعودی را نیز برای تامین امنیت و اهداف آموزشی بسیج کرد. موضع سیاسی‌اش نیز اعلام «بی‌طرفی کامل» بود.

به‌رغم اینها اما گزارش‌های بسیاری بر کمک مالی پاکستان به ایران در سطح عملیاتی و نظامی و حتی عرضه سلاح به ایران در زمان جنگ هشت ساله تحمیلی تصریح کرده‌اند؛ سلاح‌هایی مانند «کرم ابریشم» و «موشک استینگر» که گفته می‌شود عاملی بسیار مهم در جنگ نفتکش‌ها بودند. این گزارش‌ها تاکید می‌کنند که کمک‌های پاکستان به ایران آشکار نبود و دولت پاکستان به دلیل فشارهای ایالات متحده آمریکا و عربستان در ظاهر مجبور به حمایت از عراق بود.

همراهی پاکستان با عربستان در برخی مواقع اما نقاب از چهره برمی‌داشت و به مخالفت آشکار بدل می‌شد. برای نمونه مقامات نظامی پاکستان به کشتن زائران ایرانی توسط ارتش عربستان سعودی که در مراسم سالانه حج در سال ۱۹۸۵ در مکه رخ داد به شدت اعتراض کردند. 

در ابتدای انقلاب نیز به دنبال نگرانی پاکستان از انقلاب ایران، آقاشاهی، وزیر امور خارجه وقت پاکستان در ایران به ملاقات همتای خود، کریم سنجابی رفت و در پی این ملاقات‌ها دو طرف اطمینان پیدا کردند که آینده روشنی در انتظار روابط دو کشور است. همزمان اما عربستان در تدارک تحریک پاکستان علیه ایران بود. 

بن‌بست آینده روشن

سیاست پاکستان در برابر این تحریکات سعودی، حفظ روابط به دور از تنش با هر دو کشور ایران و عربستان بود؛ سیاستی که با ظهور طالبان در افغانستان به بن‌بست رسید. پاکستان به دلیل منافعی که داشت از طالبان حمایت کرد و این حمایت سرآغاز اختلافاتی تازه میان پاکستان و ایرانی شد که اتفاقا چند تن از اتباع خود را بر اثر حمله طالبان در شمال افغانستان از دست داده بود. 

از همان زمان دو کشور بر سر این گروه‌های تندرویی که با حمایت عربستان مانند قارچ در پاکستان تکثیر شدند و هر روز بر تعدادشان افزوده شد، تنش و اختلاف‌نظر دارند. این اختلاف‌نظر محمل خوبی برای عربستان بود تا سیاست خود را درراستای تقابل ایران و پاکستان به موفقیت نزدیک کند. 

پای هند در میان است 

زمستان پارسال زمانی که بن‌سلمان بر آتش تنش با ایران می‌دمید، ژنرال قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان به ایران آمد. او نخستین فرمانده ارتش پاکستان طی سه دهه اخیر بود که به صورت رسمی از ایران بازدید کرد. پاکستان هفتمین کشور جهان بر پایه تعداد نیروهای نظامی دائمی و از قدرت‌های هسته‌ای جهان است، از این رو سفر فرمانده ارتش آن به ایران مهم تلقی می‌شد. 

برخی بر این باور بودند که این سفر به معنی فاصله گرفتن پاکستان از عربستان و پیامی برای سعودی‌هاست؛ اما برخی دیگر از تحلیلگران تاکید می‌کردند که فرماندهی ناتوی اسلامی عربستان توسط یک فرمانده پاکستانی، پیام واضح پاکستان برای ایران مبنی بر دلخوری‌اش از نزدیکی ایران با هند است و ژنرال قمر جاوید باجوا نیز برای رساندن همین پیام به ایران رفته است. پاکستان که روابط چندان خوبی با هند ندارد، همواره گلایه دارد که ایران خاکش را برای انجام عملیات علیه پاکستان در اختیار هندی‌ها قرار داده است. 

 فرمانده سپاه پاسداران روز گذشته پاکستان را متهم کرده که به اعضای جیش‌العدل پناه داده و می‌داند محلشان کجاست. سردار جعفری، همچنین از رئیس‌جمهوری خواسته است که دست نیروهای نظامی را برای انتقام گرفتن از دولت‌های عربستان و امارات باز بگذارد

دوراهی ایران و عربستان

هرچند که در اخبار رسمی مذاکرات و سفر فرمانده ارتش پاکستان به ایران هیچ‌یک از این موارد مطرح نشد و خبر از تقویت همکاری‌های نظامی و دفاعی میان دو کشور و پیشنهاد نامگذاری 905 کیلومتر مرز ایران و پاکستان به عنوان مرز دوستی از سوی فرمانده ارتش پاکستان منتشر شد؛ اما خارج از این تعارفات دیپلماتیک، روند وقایع حاکی از آن بود که پاکستان به سختی در تنگنای انتخاب میان ایران و عربستان گیر افتاده است. 

باجوا، فرمانده ارتش پاکستان در مورد موضع پاکستان در قبال تنش ایران و عربستان گفت: «در برابر تنش ایجاد شده بین تهران و ریاض مطابق با سیاست‌های خارجی خود پیش خواهیم رفت.» او تاکید کرده بود که «بین ایران و عربستان هیچ جنگی روی نخواهد داد؛ اسلام‌آباد هرگز نخواهد گذاشت که چنین امری به وقوع بپیوندد.»

تکلیفی که عمران‌خان  روشن کرد

عمران‌خان، نخست‌وزیر تازه پاکستان اما با آمدنش تکلیف را روشن‌تر کرد. روابط نزدیک او با عربستان و آمریکا و اظهاراتش مشخص کرد که او میان ایران و عربستان به سوی عربستان «غش» کرده است. این موارد همگی در حوزه دیپلماتیک دنبال می‌شد تا اینکه حمله‌های تروریستی از خاک پاکستان به ایران شدت گرفت. 

در ماه‌های گذشته این حملات با فاصله زمانی کم و تلفات جانی کم‌سابقه رخ داده است. آخرین آنها حمله به اتوبوس پرسنل سپاه پاسداران در زاهدان است. تعدادی از مرزبانان ایرانی نیز همچنان در اسارت گروهک جیش‌العدل که از خاک پاکستان وارد ایران شدند و مرزبانان را با خود به خاک پاکستان بردند، هستند. 

تعدد این موارد، طاقت ایران را به ویژه نیروهای نظامی سپاه که هدف این حمله‌ها بوده طاق کرده است. ایران در سال‌های پیشین مکرر به پاکستان هشدار داده بود دست این گروه‌ها را ببندد، اما دیگر کار از هشدار گذشته و به تهدید رسیده است. 

سردار جعفری، فرمانده سپاه پاسداران روز گذشته پاکستان را متهم کرد که به اعضای جیش‌العدل پناه داده و می‌داند محلشان کجاست. او همچنین از رئیس‌جمهوری خواسته است که دست نیروهای نظامی را برای انتقام گرفتن از دولت‌های عربستان و امارات باز بگذارد.

همزمان که سپاه پاسداران و نیروهای نظامی و اطلاعاتی ایران در پی انتقام از عربستان هستند، شاهزاده سعودی برای امضای یک قرارداد سرمایه‌گذاری ۲۰ میلیارد دلاری به همراه هیأتی 700 نفری در پاکستان است و در بدو ورودش نیز با استقبال عمران‌خان و ژنرال  قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان قرار گرفت. دولت پاکستان استقبال شایانی از او کرده و خیابان‌های اسلام‌آباد را از تصاویر او و پدرش پوشانده است.

به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری‌های سنگین سعودی‌ها در پاکستان دلیل این استقبال شایان باشد و دولت سعودی قصد کرده تا با پول پاکستان را وادارد که دست از سیاست بی‌طرفی بردارد، تن به آب اختلافات منطقه‌ای بزند و خود را خیس کند.