طهمورث حسینی

سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات به صراحت اعلام کرد که 11 اسفند رای خود را به صندوق نینداخته تا یکی دیگر از حواشی انتخابات وارد ابعاد جدیدی شود.

ستاره اصلاح طلبان از آبان 1398 و بعد از اعتراضات مردم به افزایش قیمت بنزین رو به افول بوده و سرگردانی بین قرار گرفتن کنار مطالبات اجتماعی و یا حضور حداقلی در قدرت، موجب رویگردانی جدی مردم از آنها در سال‌های اخیر شده است. اصلاح‌طلبان امیدوارند که طبقه متوسط به عنوان پایگاه اجتماعی قدرتمند و تاثیرگذار رجوعی دوباره به آنان داشته باشد

هرچند در ساعات پایانی رای‌گیری یک خبرگزاری وابسته به دولت ابتدا اعلام کرد که رئیس‌جمهور اسبق رای داده است، اما این خبر به سرعت از سوی نزدیکان او تکذیب شد تا این رسانه همان شب بابت خبر کذب خود عذرخواهی کند.موضع‌گیری صریح خاتمی از این رو حائز اهمیت است که در میانه اختلافات به وجود آماده در جبهه اصلاحات مبنی بر حمایت از کاندیداهای میانه‌رو و یا سکوت و عدم حمایت از این افراد، خاتمی مسیر دوم را برگزیده است. به نظر می رسد او پس از بیانیه 15 ماده‌ای که سال گذشته و بر اساس حوادث رخ داده در کشور صادر کرد، سمت و سوی حرکت سیاسی خود را متناسب با نارضایتی‌ها در جامعه تنظیم کرده است. سمت و سویی که احتمالا هزینه این کنش سیاسی را برای او بیش از گذشته خواهد کرد.

رای ندادن آگاهانه برای همراهی با ناراضیان

سید محمد خاتمی که در جمع مشاورانش سخن می‌گفت؛ آنطور که سایت جماران منتشر کرده، در تعریف خود از مردم تاکید کرده است: «مراد از مردم همان بالای 50 درصدی است که در دو انتخابات قبلی شرکت نکردند و نیز چند میلیون نفری که با رأی اعتراضی و به اصطلاح باطله خود ناخشنودیشان را نشان دادند و در انتخابات آخری هم دیدیم که درصد کسانی که رأی ندادند و نیز آرای باطله از انتخابات قبلی بیشتر بود.»

رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه ناراضیان می‌خواهند زندگی کنند و در تنگنای معیشتی نباشند،‌ تأکید کرده که «نه براندازی ممکن است و نه مطلوب. براندازان نرم و سخت می‌کوشند از این نارضایتی در راستای ادعاهای واهی خود سوء‌استفاده کنند در حالی‌که بر این باورم اکثریت قاطع ناراضیان (و بسیاری از کسانی که در انتخابات شرکت کردند) ناراضی‌اند، اما به هم خوردن امنیت و ثبات کشور را نمی‌خواهند. غالب مردم اصلاح کم هزینه و پرفایده امور را طالبند.»

خاتمی همچنین گفته که آنچه را برای بهبود وضع و در جهت منافع ملت و کشور و حتی حکومت به نظرش می‌‌آمده گفته و پیشنهاد داده است امّا اعتنایی به آن نشده است. او تاکید کرده است: «این بار تصمیم گرفتم که اگر نمی‌توانم کاری برای مردم بکنم همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است. آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم. بدون اینکه با انتخابات معنا‌دار به عنوان منشأ تقویت قدرت و حاکمیت ملت و امنیت ملی و ترمیم اعتماد همگانی، مخالف باشم و بدون اینکه با رأی دادن مردم مخالفت کنم، رأی ندادن را در شرایط نامطلوب کنونی وجه دیگری از رأی دادن در وضعیت حتی نسبتاً مطلوب انتخابات می‌دانم.»

موضع‌گیری صریح خاتمی درباره شرکت نکردن در انتخابات از این رو حائز اهمیت است که در میانه اختلافات به وجود آماده در جبهه اصلاحات مبنی بر حمایت از کاندیداهای میانه‌رو و یا سکوت و عدم حمایت از این افراد، خاتمی مسیر دوم را برگزیده و سمت و سوی حرکت سیاسی خود را متناسب با نارضایتی‌ها در جامعه تنظیم کرده است 

روزنه‌گشایی و انشعاب؟

جریان اصلاحات پس از آن که با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای خود مواجه شد در جلسات متعدد تصمیم گرفت که در این انتخابات مشارکتی نداشته باشد. البته این تصمیم به سادگی هم گرفته نشد و برخی احزاب و چهره‌های موثر در جبهه اصلاحات از ابتدا با این تصمیم و قهر این جریان با صندوق رای مخالف بودند. با این حال طبق اساسنامه جبهه اصلاحات عدم مشارکت در انتخابات و حمایت نکردن از افراد به تصویب رسید.

اما سه تشکل کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان و اعتماد ملی با تصمیم جبهه اصلاحات مخالف بوده و البته نه در تهران بلکه در استان‌های دیگر به همراه حزب میانه‌رو اعتدال و توسعه، چهره‌هایی را برای رقابت در انتخابات مورد حمایت قرار دادند. بعد از برخی چهره‌ها از جریان اصلاح‌طلبی از جمله محمد فاضلی، مقصود فراستخواه، الیاس حضرتی، علی باقری، محمدمهدی مجاهدی، حمیدرضا جلایی‌پور، محمد ترکمان، مهدی غنی، غلامحسین کرباسچی، اسماعیل گرامی‌مقدم، بهاره آروین، احمد شیرزاد و... بیانیه‎ای با عنوان «بیایید روزنه‌گشایی کنیم» منتشر و مردم را به حضور در انتخابات دعوت کردند. 

بیانیه 110 فعال اصلاح طلب موسوم به «روزنه‌گشایی» به اختلافات دامن زد. این گروه از اصلاح‌طلبان باور داشتند که باید از هر فرصتی برای مهار تندروی استفاده کرد و قهر با صندوق تنها سختی مضاعفی بر مردم تحمیل می‌کند.

البته نتایج انتخابات و رای‌آوری کمتر از 20 درصد از چهره‌های میانه‌رو مورد حمایت این گروه از اصلاح‌طلبان نشان داد که حداقل در پیش‌بینی خود از همراهی مردم سخت در اشتباه بوده‌اند.

محسن آرمین، از اعضای جبهه اصلاحات تداوم این رفتار گروهی از اصلاح‌طلبان را منجر به انشعاب در این جریان می‌داند و می‌گوید: «بیانیه روزنه‌گشایی پیش از انتخابات پیامد منفی اعلام اختلاف راهبردی و مبنایی در درون جبهه اصلاحات داشت. البته برخلاف تبلیغات ژورنالیستی به‌عنوان جنبش روزنه‌گشایی و آن را جنبش نامیدن، شعاع این بیانیه از حد الیت نخبگان فراتر نرفت و تاثیری در نتایج از پیش مقرر شده انتخابات نداشت. تنها اثر این بیانیه ایجاد فاصله بیشتر میان بخش‌های اکثریت و اقلیت اصلاح‌طلبان بود. به همین سبب این حرکت در صورت تداوم به انشعاب ختم می‌شود، نه اینکه این بیانیه اعلام انشعاب باشد.» آرمین البته احتمال انشعاب در جریان اصلاح‌طلبی را کم می‌داند و می‌گوید: «البته انشعاب را نفی نمی‌کنم و در عالم سیاست این امور پذیرفته شده است که وقتی در یک مجموعه اختلافات بنیادین وجود داشته باشد، آن مجموعه نمی‌تواند به کار ادامه دهد و با تغییر شرایط همکاران و همفکران سابق ممکن است به دیدگاه‌های جدیدی برسند که انشعاب را لازم و ضروری کند که موضوع بدی نیست. ممکن است ما به چنین شرایطی برسیم، اما در شرایط فعلی در چنین موقعیتی 

قرار نداریم.»

سعید نورمحمدی، سخنگوی حزب ندای ایرانیان اما معتقد است که عدم مشارکت بخشی از اصلاح طلبان در این انتخابات به خاطر ترس از شکست بوده است: «دوستان در جبهه اصلاحات ترس از شکست داشتند و از ابتدا بنای عدم شرکت در انتخابات را گذاشتند. امیدوارم آن‌ها از تجارب سه انتخابات اخیر کشور درس بگیرند و بداند چه در انتخابات حضور داشته باشند و چه حضور نداشته باشند مجلس شکل می‌گیرد.»

ستاره اصلاح‌طلبان از آبان 1398 و بعد از اعتراضات مردم به افزایش قیمت بنزین رو به افول بوده و سرگردانی بین قرار گرفتن کنار مطالبات اجتماعی و یا حضور حداقلی در قدرت، موجب رویگردانی جدی مردم از آنها در سال‌های اخیر شده است. اصلاح‌طلبان امیدوارند که طبقه متوسط به عنوان پایگاه اجتماعی قدرتمند و تاثیرگذار رجوعی دوباره به آنان داشته باشد. هم کنش سید محمد خاتمی و هم گفت‌وگوهای صورت گرفته پیرامون روزنه‌گشایی این فرصت را به این گروه از مردم می‌دهد که با نگاهی تیزبین رفتار اصلاح‌طلبان را رصد کنند. به همین علت است که دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی می‌گوید: «طبقه متوسط ایرانی وارد ساحت صبر و انتظار شده تا در فرصت مناسب به کنشگری مدنظر خود دست بزند.»