حسام‌الدین اسلاملو

هفته گذشته «میدل ایست آی» در گزارشی مدعی شد، ایران و ایالات متحده در حال نزدیک شدن به یک توافق موقت هستند که در برابر کاهش فعالیت‌های غنی‌سازی ایران، گشایشی را در برخی از تحریم‌ها فراهم می‌آورد.

این منبع خبری ادعا کرد که این مذاکرات به طور مستقیم در خاک آمریکا برگزار شده‌ که تحولی قابل توجه در روند دیپلماتیک میان دو کشور است. با این حال، ایالات متحده تمایلی به بازگشت به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ یعنی برجام ندارد. امیر سعید ایروانی، سفیر ایران در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، رهبری هیئت مذاکره‌کننده ایران را برعهده داشته است.

در ادامه گزارش ادعا شده که مذاکرات پیشرفت قابل توجهی داشته و دو طرف به یک توافق موقت رسیده‌اند که جزییات آن به مقام‌های ارشد دو کشور ارائه خواهد شد. در چارچوب این توافق، ایران متعهد می‌شود که فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد و بالاتر خود را متوقف کند و به همکاری با سازمان بین‌المللی انرژی اتمی برای نظارت و تأیید برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد. در مقابل، به تهران اجازه داده می‌شود که روزانه تا یک میلیون بشکه نفت صادر کند و به درآمد آن و نیز دیگر منابع مسدود شده اش در خارج از کشور دسترسی داشته باشد مشروط بر آنکه این منابع انحصارا برای خرید مجموعه‌ای از کالاهای اساسی شامل غذا و دارو هزینه شوند.

پس از آنکه خبرهای غیررسمی مبنی بر توافقی موقت بین ایران و امریکا منتشر شد، فردای آن روز از سوی هر دو طرف مورد تکذیب قرار گرفت.

سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید روز پنجشنبه گزارش‌ها در این مورد را نادرست و گمراه‌کننده خواند و گفت که هر گزارشی درخصوص  توافق موقت با ایران نادرست است.

نماینده ایران در سازمان ملل متحدنیز گزارش وب‌سایت میدل‌ایست‌آی را زیر سوال برد و گفت: «نظر ما در مورد این گزارش با کاخ سفید

یکی است.»

با این حال  روز گذشته نماینده مجلس مذاکرات محرمانه ایران و امریکا در نیویورک را تایید کرد. مجتبی توانگر، نوشت: با وجود انجام مذاکراتی در نیویورک توافق قریب‌الوقوعی به دلیل کارشکنی امریکا وجود ندارد. آمریکا در تلاش برای امتیازگیری هسته‌ای از ایران در ازای آزادسازی دارایی‌های بلوکه شده است که این امر خلاف قانون و مغایر منافع ایران است.

به گفته این نماینده، دولت آمریکا همچنین درصدد کشاندن ایران به مذاکرات مستقیم رسمی است.

او درز کردن این خبرها را با هدف فضاسازی‌های رسانه‌ای در مقطع فعلی برای شرطی‌سازی فضای اقتصادی و وارد کردن شوک به بازار دانست.

چرا دو  طرف هم مذاکره می‌کنند و هم انکار!؟

این نخستین بار نیست که دو طرف این مذاکرات غیرمستقیم یعنی ایران و امریکا پس از هرگونه درز اطلاعات به شیوه انکار رومی‌آورند! در ماه‌های گذشته این موضوع بارها تکرار شده است و تنها این بار تفاوت در آن است که ظاهرا مذاکره ادعایی اخیر بدون واسطه و به طور مستقیم میان نمایندگانی از دو طرف انجام شده است!

در این میان نظر بسیاری از تحلیلگران این است که در هر دو کشور تندروهایی قدرتمند وجود دارند که مخالف هرگونه مذاکره میان ایران و امریکا و داد و ستد هرگونه امتیازی میان دو کشور هستند. موضوعی که با توجه به نزدیکی انتخابات امریکا موجب می‌شود دولت بایدن از بیم مخالفانش در کمپین ترامپ ترجیح دهد موضوع مسکوت بماند و در طرف مقابل دولت رئیسی نیز تحت فشار بخش تندرو حاکمیت ناچار به انکار و تکذیب شود؛ درحالی که دست کم برای حل بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی کشور و خزانه‌ی خالی ناچار به مذاکره است.

در همین باره احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در توضیح علت این مذاکرات پنهانی در کنار هربار تکذیب به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «تندروهای حاضر در بدنه‌ی حاکمیت نباید حقوق کارمندان را بپردازند تا مشکلات رئیسی را درک کنند.»

او همچنین روز گذشته کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان «پشت‌صحنه اسرارآمیز»  نوشت: «خبرها و گزارش‌های مطبوعاتی نشان می‌دهد که در پشت صحنه روابط ایران و غرب خبری هست، اما روشن نیست دقیقاً چه خبری! داستان فیلم به نحوی اسرارآمیز پیش می‌رود به طوری که نمی‌توان صحنه و حرکت بعدی بازیگران را به دقت حدس زد!»

زیدآبادی تکذیب خبرهای مربوط به توافق موقت و یا احیای برجام از طرف مقام‌های آمریکایی و اروپایی را نیز به حساسیت افکار عمومی غرب نسبت به نقش ایران در طرف جنگ اوکراین مرتبط دانست.

از نظر این تحلیلگر سیاسی، جمهوری اسلامی با دفاع تبلیغاتی از تجاوز روسیه به خاک اوکراین و نوع دخالتی که غربی‌ها در این جنگ به آن نسبت می‌دهند، وضع را بغرنج کرده است و راه خروج از این وضعیت بازگشت به شعار «نه شرقی، نه غربی»  است.

نقشه بایدن چیست؟

گزارش فرارو از فارین افرز؛ نیز بر تحلیل زیدآبادی پیرامون چرایی سردرگمی طرف غربی برای مذاکره صحه می‌گذارد. اینکه حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین؛ تمام شور و شوق باقی مانده برای احیای برجام را در پایتخت‌های غربی از بین برده است.

همین تحلیل غرب از شرایط ایران است که موجب شده بایدن از طرح A خود یعنی احیای برجام صرف‌نظر کرده و همزمان از چرخش به طرح B که از سوی مقام‌های اسرائیلی پیشنهاد شده نیز خودداری ورزیده است. (طرح b یعنی فشار‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران.)

گویا نظر بایدن به طرح سومی به نام طرح  C است که به جای تنش و درگیری و حتی جنگ، به دنبال راه حل دیپلماتیک است به این امید که شرایط برای یک توافق جدید به منظور جایگزینی برجام در طول زمان مساعدتر شود.

این طرح به ایران اجازه می‌دهد تا برنامه هسته‌ای خود را به طور پیوسته توسعه دهد و در عین حال شدت انزوای اقتصادی و سیاسی ایران را کاهش می‌دهد.

با این وجود، در طرح C این امید وجود دارد که چشم انداز دیپلماسی در طول زمان به بلوغ برسد. شرایط داخلی ایران ممکن است به دلیل تحریم‌ها و سوء مدیریت اقتصادی بدتر شود. احتمالا اعتراضات بزرگ دیگری در ایران در راه خواهند بود. ترکیبی از این عوامل می‌تواند در نهایت مقام‌های ایرانی را متقاعد کند که به دنبال توافق باشند. هم چنین، پایان بالقوه جنگ روسیه در اوکراین می‌تواند مخالفت‌ها در امریکا در برابر دیپلماسی با ایران را کاهش دهد.

اما موضوعی که موجب شده طرف‌های غربی در عین مسکوت گذاشتن مذاکرات پنهانی با ایران و پنهان کردن آن از افکار عمومی خود، همچنان به مذاکره با تهران ادامه بدهند در این تحلیل آن‌ها نهفته است که گویا از نظر اروپا و امریکا حمله روسیه به اوکراین نفع ایران تمام شده است و  مسکو را به توان نظامی تهران متکی ساخته است. موضوعی که موجب شد مقداری از بی‌پولی تهران از سمت مسکو برطرف شود و خرید پهپاد و... موجب شده تهران در مذاکره با غرب تاحدودی دست بالا را برای خود فرض کند. هرچند در صورت انزوای روسیه و افزایش وابستگی نظامی و تدارکاتی‌اش به ایران، این فرض تهران چندان هم به دور از واقعیت به نظر نمی‌رسد.

موضوع استفاده روسیه از تسلیحات نظامی ایران در جنگ اوکراین تبدیل به یک فرصت همزمان با تهدید برای مذاکرات ایران و غرب برای طرف ایرانی شده است. زیرا از طرفی افکار عمومی غرب این مذاکرات را پس می‌زند و از طرفی غرب تمایل ندارد تهران کاملا به سمت روسیه هل داده شود و نقطه اتکا و قوت روس‌ها شود. موضوعی که گویی تهران نیز آن را متوجه شده و با نزدیک شدن بیشتر به چین و تنش‌زدایی منطقه‌ای و احیای رابطه با کشورهای عربی سعی دارد به طور غیرمستقیم غرب را در دامن مذاکره بیندازد.