محبوبه ولی

علی‌اکبر ولایتی، هفته گذشته در حاشیه مراسم تنفیذ ابراهیم رئیسی در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید اولویت دولت رئیسی چه باید باشد، گفت: «اولویت دولت آقای رئیسی باید همکاری و ایجاد روابط راهبردی با چین و روسیه باشد که می‌تواند به پیشرفت اقتصادی کشورمان کمک کند.»

این توصیه ولایتی مخالفان بسیاری در داخل دارد. کشمکش بر سر تمایل به سوی غرب یا شرق همواره یکی از دعواهای اصلی جناح‌های سیاسی در کشور بوده است. البته دعوا منحصر به امروز و دیروز هم نیست؛ سابقه‌اش به خیلی پیشتر از اینها بازمی‌گردد. در دوران شاه و سلاطین هم دربارها یا به سوی شرق غش می‌کردند، یا غرب؛ معمولا هم این غش کردن‌ها آخر و عاقبت خوبی پیدا نکرده‌اند.

آن عدم تعادل در برقراری ارتباط با بلوک شرق و غرب مانند ارثیه دست به دست چرخیده تا به امروز هم رسیده است. دولت روحانی متهم بود به غرب‌گرایی و حالا راستگراها از رئیسی می‌خواهند که به سوی شرق بچرخد؛ هرچند که مخالفت‌ها نیز وجود دارد. برای نمونه روزنامه جمهوری اسلامی پس از اظهارات ولایتی درباره اولویت دولت رئیسی نوشت: «همانطور که قدرت‌های غربی قابل اعتماد نیستند، قدرت‌های شرقی یعنی چین و روسیه نیز قابل اعتماد نیستند و جمهوری اسلامی ایران باید در روابط بین‌الملل میان شرق و غرب توازن برقرار کند و غیر از این هرچه باشد با سیاست «نه شرقی - نه غربی» که شعار محوری و پایه‌ای روابط خارجی نظام جمهوری اسلامی است در تضاد خواهد بود.» اما گذشته از اینها مسکو واقعا چقدر قابل اعتماد است؟

دست‌انداز بر سر راه فروش نفت پس از لغو تحریم‌ها

خبرگزاری تسنیم دیروز در مطلبی تحت عنوان «ارثیه شوم برای دولت سیزدهم با ۶۵ هزار پروژه نیمه‌تمام و کسری بودجه»، از قول رضا عاشوری‌زاده، کارشناس حوزه نفت نوشته بود که «دولت جدید باید از نفت ثروت‌آفرینی کند.»

کشور چندین سال است که از درآمد مهمترین منبع مالی خود یعنی «نفت» محروم است و وضعیت اقتصادی به مرحله‌ای رسیده که بیش از نمی‌توان بدون پول نفت سر کرد. تمام امیدها به برداشتن تحریم‌ها و بازگشت دوباره امکان فروش نفت است.

صادرات نفت ایران اوایل سال ۲۰۱۷ و با اجرای برجام به روزانه ۲.۳ بشکه در روز رسید. در حالی که پیش از اجرای برجام میانگین صادرات نفت ایران، زیر یک میلیون بشکه در روز بود. حال با احیای برجام ایران امیدوار است که صادرات نفت خود را به همان دو میلیون بشکه در روز برساند و بارها نیز تاکید کرده که پس از لغو تحریم‌ها، تا رسیدن به آمار تولید نفت قبل از تحریم‌ها، هیچ محدودیتی را نخواهد پذیرفت.

اظهارات نماینده دائم روسیه در سازمان‌های بین‌الملی وین اما در تعارض با این تاکید ایران و حاکی از این است که ایران احتمالا پس از لغو تحریم‌های آمریکایی، با تحدیدهای روسی مواجه خواهد شد.

پیام نفتی روسیه این سوال همیشگی را دوباره مطرح می‌کند که آیا به واقع مسکو قابل اعتماد است یا دوستی آن تنها تا جایی می‌تواند پیش برود که منافعش تامین شود؟ سوال دیگری هم مطرح می‌شود و آن اینکه دولت ابراهیم رئیسی در قبال این دست خواسته‌های روسیه چه موضعی خواهد گرفت؟

میخائیل اولیانوف از ایران خواسته است که پس از لغو احتمالی تحریم‌ها به طرح «محدودیت تولید نفت اوپک» بپیوندد!

آنها که سود کردند؛ آنکه زیان دید

نگاهی به اوپک و بازیگران فعال آن نشان می‌دهد که برندگان اصلی تحریم‌ ایران، عربستان و روسیه بوده‌اند. از میان آنهایی که قرار است بازار نفت را بگردانند، ایران و ونزو‌ئلا به واسطه تحریم و برخی کشورهای دیگر به دلایلی غیر از تحریم ناگزیر به کاهش تولید و عرضه نفت خود شده‌اند؛ برای مثال می‌توان به عراق و لیبی اشاره کرد که جنگ و درگیری‌های داخلی، توان آنها برای بازیگری فعال در اوپک را کاهش داده است.

در نبود این رقبا کشورهایی مانند روسیه و عربستان، بیشترین نفع و بهره را برده‌اند. در آن طرف‌تر کشورهای دیگری مانند چین که در این شرایط نفت ایران را ۲۰ تا ۳۰ درصد زیر قیمت بازار خریده‌اند نیز بسیار از تحریم ایران منتفع شده‌اند.

با لغو تحریم‌ها، ایران نه تنها امکان افزایش حجم صادرات نفت خود را پیدا می‌کند، بلکه فروش نفت خام ارزان را هم متوقف خواهد کرد. لئونید فدون، معاون شرکت نفتی لوک‌اویل روسیه ماه گذشته با بیان اینکه ظرفیت ایران برای تولید نفت بسیار بالاست، گفته بود: «در صورت لغو تحریم‌ها، ایران قادر به روانه کردن ۱.۵ میلیون بشکه در روز به بازار نفت خواهد بود.»

پیش از او هم الکساندر نواک، معاون نخست‌وزیر روسیه و سرپرست بخش انرژی این کشور با اشاره به اینکه بخشی از نفت ایران در تابستان امسال با بازگشت به برجام، ممکن است وارد بازار شود، تصریح کرده بود: «ما باید این را ارزیابی کنیم که میزان حضور نفتی ایران پس از احیای برجام چگونه بر بازار تأثیر می‌گذارد.»

رضا زندی، خبرنگار حوزه انرژی، توئیت اولیانوف مبنی بر «پیوستن تهران به تلاش‌های اوپک پلاس برای حفظ ثبات بازار جهانی نفت» را «پیام خطرناک روسیه به تهران» خوانده و نوشته است: از نماینده ایران می‌خواهم پاسخ قاطعی به نماینده روسیه دهد. وگرنه حتی اگر ایران بتواند تحریم را بردارد در گردابی که هم اینک امواجش را بلند کرده‌اند گیر می‌افتد

تمایل به شرق هم بی‌دردسر نیست

این نشانه‌‌های ابراز نگرانی از بازگشت ایران به بازار نفت، مقدمه‌ای بود برای پیشنهاد اخیر اولیانوف. محمد سانوسی بارکیندو، دبیرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) جزو مقاماتی بود که برای شرکت در مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسی به تهران آمدند.

پیشتر کاظم غریب‌آبادی، نماینده ایران نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین، در توئیتی نوشته بود: «ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به پیام تبریک محمد سانوسی بارکیندو، دبیرکل اوپک، از دبیرخانه این سازمان به خاطر تلاش‌هایش برای حفظ ثبات در بازار جهانی نفت در طول دو سال اخیر قدردانی کرده و برای او و همکارانش آرزوی موفقیت کرد.»

پس از این توئیت غریب‌آبادی بود که اولیانوف در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «یک پیام مهم. امیدواریم که پس از لغو تحریم‌ها در مورد ایران و احیای صادرات نفت این کشور، تهران به تلاش‌های اوپک پلاس برای حفظ ثبات بازار جهانی نفت بپیوندد.»

رضا زندی، خبرنگار حوزه انرژی توئیت اولیانوف را «پیام خطرناک روسیه به تهران» خوانده و نوشته است: «از نماینده ایران می‌خواهم پاسخ قاطعی به نماینده روسیه دهد. ابراهیم رئیسی در دیدار با دبیرکل اوپک هم موضع ایران برای بازگشت به بازار نفت ‌و نپذیرفتن هیچ محدودیتی تا رسیدن به تولید وصادرات نفت به میزان قبل از تحریم‌ها و جبران این سال‌ها را قاطعانه بیان کند. وگرنه حتی اگر ایران بتواند تحریم را بردارد در گردابی که هم اینک امواجش را بلند کرده‌اند گیر می‌افتد. این موضع نماینده روسیه می‌تواند منافع آتی ایران را تهدید کند.»

گذشته از جزئیاتی که در این باره قابل تامل و مهم است، پیام نفتی روسیه این سوال همیشگی را دوباره مطرح می‌کند که آیا به واقع مسکو قابل اعتماد است یا دوستی آن تنها تا جایی می‌تواند پیش برود که منافعش تامین شود؟ و دیگر اینکه دولت ابراهیم رئیسی که قرار است ارتباط گسترده‌تر با روسیه و چین را مدنظر قرار دهد، در قبال این دست خواسته‌های روسیه چه موضعی خواهد گرفت؟

تا اینجای کار کاظم غریب‌آبادی در واکنش به توئیت اولیانوف نوشته است که این موضوع (یعنی میزان تولید و صادرات نفت) صرفا یک «تصمیم ملی» خواهد بود «نه تصمیمی که از طریق تلاش‌های مشترک اتخاذ شود.»