یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب تاکید کرد: همزمانی پیروزی‌های اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر با فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان موجب شد تا امر بر دوستان مشتبه شود که این پیروزی‌ها به دلیل مدیریت آنها رقم خورده است.

محمدصادق جوادی حصار تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در خصوص سرنوشت فعالیت شورایعالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، به ایلنا گفت: به نظر من عمر شورای عالی سیاستگذاری تمام شده است، حتی قبل از انتخابات هم عمر آن تمام شده بود، این شورا در انتخابات اخیر نشان داد که در تصمیم‌سازی خود به عنوان مهمترین رسالتش دچار تناقض است، از یک طرف می‌گوید ما در انتخابات لیست نمی‌دهیم، اما از سوی دیگر می‌گوید در انتخابات شرکت می‌کنیم و از جانب دیگر می‌گوید هر حزبی می‌تواند به صورت مستقل و جداگانه لیست بدهد، لذا این نوع تصمیم‌گیری به معنای اتمام ایفای نقش شورایعالی سیاستگذاری است.

وی ادامه داد: البته احزاب به حرمت سابقه اعضای این مجموعه با آن مدارا و مماشات کردند؛ چراکه این شورا متعلق به احزاب هم هست و کسی هم سر جنگ و دعوا با شورایعالی ندارد اما واقعیت این است که این شکل از کنشگری به پایان رسیده است.

عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در خصوص مطرح شدن احتمال حمایت از افرادی مانند علی لاریجانی و یا علی مطهری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان، گفت: من قبلا هم اعلام کردم که آقای لاریجانی اصلا چه زمانی اصلاح‌طلب بود که ما بخواهیم بگوییم از ایشان حمایت می‌کنیم، اگر مسئله حمایت از یک چهره معتدلِ میانه‌رو مثل آقای روحانی باشد که خب این نگاه هم کارنامه موفقی را به‌جا نگذاشته است.

وی ادامه داد: متاسفم که بگویم گاهی اوقات دوستان ما در عالم سیاست دچار یک‌سری خوش‌بینی‌ها و وادادگی‌هایی می‌شوند که به هیچ روی معنا ندارد، درخصوص آقای لاریجانی من فکر نمی‌کنم که در شرایط کنونی بتوانیم اردوگاه اصلاح‌طلبان را متقاعد کنیم که پشت سر فردی مانند ایشان بایستد.

جوادی حصار در پاسخ به این سوال که «آیا اصلاح‌طلبان خواهند توانست این بازسازی را در طول سال ۹۹ انجام داده و حضور پررنگی در انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشند»، گفت: من بعید می‌دانم که بتوانند این اتفاق را به این سرعت رقم بزنند و اگر هم بتوانند بخش زیادی از آن احساسی خواهد بود. اما اگر بخواهند این بازسازی با عمق، پایداری و ثبات بیشتری رقم بخورد، باید ۳ الی ۴ سال به بازنگری در شیوه‌های ارتباط و ارائه اندیشه‌هایشان به جامعه بپردازند و به عبارتی طرحی نو در اندازند به این دلیل که با راه‌های تاکنون رفته نتایج فعلی به دست آمد لذا باید راه‌های نرفته و تازه‌ای را تجربه کرد.