عماد افروغ، جامعه‌شناس سیاسی در ارتباط با ابعاد و تاثیرات اجتماعی اعتراضات شکل گرفته نسبت به موضوع افزایش قیمت بنزین، گفت: «اکنون باید پرسید که این اعتراضات که حاصل فرصت قانونی برای اظهار اعتراض مدنی است، قابل پیش‌بینی بود یاخیر؟ پاسخ این است که بله! کاملا قابل پیش‌بینی بود.» این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با «انتخاب» افزود: «مایه تعجب این است که چه تحلیل‌گرانی در دولت هستند که این پیش‌بینی را نکرده بودند؟ علی‌الخصوص با توجه به اتفاقاتی که در گذشته یعنی در دی ماه 96، در سال 88 و دهه 70 رخ داده چرا نتوانستید این موج از اعتراضات را پیش‌بینی کنید. فرض را بر این بگیریم، تصمیم درست بوده و باید سریع اعمال می‌شد -که البته بنده مخالف این فرضیات هستم- پرسش این است که آیا نباید پیش‌بینی می‌شد امکان دارد این تصمیم با شورش اجتماعی همراه باشد؟» وی یادآور شد: «در حالت حداقلی، از قبل می‌بایست نیروهای انتظامی آرایش داده می‌شدند که اگر کسی خواست درمورد اموال عمومی، اقدام کند، جلوگیری شود. آیا نباید به نیروی انتظامی این آموزش داده می‌شد که رفتار هیجانی و غیرهیجانی با یکدیگر متفاوت هستند؟ در واقع، جامعه‌شناسی شرایط عادی با شرایط غیرعادی بسیار متفاوت است. این‌ روندها را از گذشته یاد نگرفته‌اند. حتی فرض را بر این بگذاریم که در مفهوم‌شناسی مشکل داریم و نمی‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم و در زمینه فهم از انقلاب مشکل داریم اما  حداقل نمی‌توانستیم از گذشته درس عبرت بگیریم؟ حداقل با یک سری تدابیر ساده می‌توانستیم مانع از این مقدار قابل توجه از تخریب شویم.» افروغ، تاکید کرد: «بر این باور هستم که نوع نگاه مردم به این اعتراضات غیرمدنی، به هیچ‌عنوان غیرمدنی نیست؛ یعنی مردم نوع اعتراضات را واکنشی طبیعی می‌دانستند. اکنون سوال این است که این تصمیم غیر مترقبه اعلام و فورا اجرا شد، آیا فرصت اعتراض مدنی در اختیار مردم قرار گرفت؟ اصلا فرصتی بود که این‌ها از وزارت کشور اجازه بگیرند تا در محل‌های تعبیه شده‌ای، خواسته‌های خود را مطرح کنند؟ حداقل از نظر روانی تخلیه شوند.» وی در ادامه افزود: «واقعیت این است در بحث سهمیه‌بندی بنزین به قانون و فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ایران؛ همچنین، به این‌که قدرت اجتماعی و مردم اساس و پایه هستند و قدرت سیاسی معرف و فرع است توجه نشد. همه این مسائل عوارض بی‌توجهی به خواست مردم است. اساس جامعه‌شناسی سیاسی می‌گوید زمانی که ذیل یک گفتمان و نظام سیاسی خاص، اجازه قانونی اعتراضات مدنی داده نشود، خواه یا ناخواه زمینه برای ظهور و بروز اعتراضات غیرمدنی مهیا می‌شود.» این جامعه‌شناس در ادامه با اشاره به این‌که پیرامون درستی این طرح، انتقادات و نقطه‌نظرات زیادی دارد، افزود: «در مجموع، مهم‌ترین عارضه و تاثیر طرح افزایش قیمت بنزین، افزایش بی‌اعتمادی به مجموعه دولت است. موضوع تاسف‌برانگیز دیگر در ارتباط با وقایع بعد از وقوع رخداد است. مردم آن‌چه را که از دولت‌مردان بعد از وقوع رخداد افزایش قیمت بنزین می‌شنوند با آن‌چه که خود می‌بینند و لمس می‌کنند، در تضاد است. می‌گویند تورم را کنترل کردیم و می‌کنیم. مردم می‌گویند شما قبلا نتوانستید این کار را انجام دهید؛ زمانی که نرخ دلار بالا رفت، نرخ تمامی کالاها تورمی افسارگسیخته را تجریه کرد اما وقتی دلار پایین آمد، چرا نرخ کالاها کاهش پیدا نکرد؟ مردم می‌گویند «شوِ کنترل» را ارائه دادید و اکنون نیز همین «شو» در حال تکرار است.»