بازی با کارت سوخته «جنگ»

«ساده‌ترین کاری که می‌توانم انجام دهم، این است که بگویم، بچه‌ها بیایید شروع کنیم و این یک روز بسیار بد برای ایران خواهد بود. ساده‌ترین کاری که می‌توانم انجام دهم این است که بگویم بیایید به ۱۵ نقطه در ایران حمله کنیم. من می‌توانم این کار را انجام دهم و همه چیز آماده است. من می‌توانم این کار را در یک دقیقه انجام دهم، درست در اینجا، برای شما و شما یک داستان عالی برای نوشتن در این مورد خواهید داشت؛ اما نمی‌خواهم آن را انجام بدهم.»

محبوبه ولی

آنچه خواندید ترجمه‌ای از حرف‌های تازه دونالد ترامپ خطاب به خبرنگاران در دفتر بیضی کاخ سفید است. بعد از حمله به آرامکوی عربستان در شنبه هفته گذشته، جنگ‌طلبان بار دیگر دست به کار شده‌اند تا ایران و آمریکا را تا آستانه یک درگیری نظامی پیش ببرند. گرچه جان بولتون از کاخ سفید رفته است، اما ماجرای آرامکو نشان داد که جنگ‌طلبان همچنان با قوت به کار خود ادامه می‌دهند؛ نمونه‌اش هم لیندسی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه آمریکاست که بعد از حمله پهپادی گسترده انصارالله یمن به عربستان، خواستار حمله به تاسیسات نفتی ایران شده است.  او بعداز  سقوط پهپاد آمریکایی توسط نیروهای سپاه پاسداران ایران نیز گفته بود که ناکامی ایالات متحده در تلافی ساقط شدن پهپادش نشان «ضعف» بود و ترامپ نیز در پاسخ به خبرنگاران گفته بود «از لیندسی بپرسید چطور وارد خاورمیانه شدیم و چطور از آب درآمد؟ رفتن به عراق چطور بود؟ بنابراین، ما روی این موضوع اختلاف‌نظر داریم.»  این اختلاف‌نظرها در آمریکا باعث شده تا طی یک هفته گذشته سیاست آمریکا و خاورمیانه حول محور جنگ و البته لاف زدن‌های مربوط به جنگ بگذرد؛ اما تجربه و شواهد حاکی از این است که کارت «جنگ با ایران» دیگر به کارتی سوخته تبدیل شده که قابلیت بازی را از دست داده است. حتی می‌توان گفت در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما، وقتی مطرح می‌شد که گزینه نظامی روی میز است، می‌شد اعتبار بیشتری برای این گزینه قائل بود تا اکنون؛ دلایلش هم متعدد است. 

وقتی ترامپ دوست سعودی‌اش را ناراحت می‌کند

یکی از نشانه‌های این بی‌اعتباری گزینه نظامی، همین لاف‌های جنگی دونالد ترامپ است. او بعد از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط سپاه پاسداران ایران در خلیج فارس نیز همین قدر منفعل بود و گفت که یک دقیقه قبل از حمله به ایران به دلیل اینکه 150 نفر بر اثر آن کشته می‌شدند دستور توقفش را دادم! حالا ترامپ این انفعال را در ماجرای آرامکو نیز از خود نشان داده و متحد عربش را ناراحت کرده است. یک نویسنده سعودی دیروز در رأی‌الیوم نوشته بود: «صحبت‌های مایک پمپئو در جریان سفر به عربستان، به خوبی می‌تواند حالت ناامیدی سعودی‌ها از هم‌پیمان آمریکایی‌شان را توجیه کند. پس از دیدار وزیر خارجه آمریکا با محمد بن سلمان در ریاض، پمپئو ایران را به ایستادن در پشت پرده حمله به تاسیسات نفتی عربستان، متهم کرده و این حمله را یک اقدام جنگی دانست که سزاوار پاسخ دادن است؛ اما بعد از آنکه وارد ابوظبی شد، به کلی لحن خود را تغییر داده و تاکید کرد که کشورش امیدوار است بتواند از راه صلح‌آمیز، بحران با ایران را حل کند.» سرمقاله رأی‌الیوم می‌افزاید: «این اظهارات ضد و نقیض وزیر خارجه آمریکا، ما را غافلگیر نکرد؛ چراکه دائما در مورد باجگیری این کشور از اعراب و به خصوص، عربستان سعودی صحبت می‌کردیم. دولت ترامپ، به دنبل ساقط شدن پهپاد آمریکایی در تنگه هرمز، جرأت پاسخگویی به ایران را نداشت؛ پس چگونه می‌خواهد به خاطر عربستان سعودی وارد جنگ با تهران شود؟!» در خود آمریکا نیز دست ترامپ در لاف زدن‌های جنگی رو شده است. «ترور نوا»، کمدین جُنگ شبانه در جدیدترین برنامه خود به موضوع تهدید ایران از سوی آمریکا پرداخته و با تمسخر ترامپ گفته: «او می‌خواهد کنار عربستان بجنگد، نه برای ناموس، نه برای منافع ملی! برای اینکه پول آنها نقد است! این مسخره‌ترین توجیه برای جنگ است!» 

فرمانده کل سپاه: هرگز اجازه نمی‌دهیم جنگی به سرزمین ما وارد شود اما آمادگی ما برای پاسخ و واکنش به هر تجاوزی قطعی است. هر کس می‌خواهد سرزمین‌اش میدان اصلی جنگ شود بسم‌الله. ما تا آخر ادامه می‌دهیم و تجاوز محدود، محدود باقی نمی‌ماند 

دستور اعزام نیروی نظامی به عربستان و امارات

با این حال برای اینکه تهدیدات آمریکا شکل جدی‌تری به خود بگیرد و در عین حال از عربستان نیز دلجویی شود، مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا جمعه شب در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که دونالد ترامپ با اعزام نیروهای آمریکایی به امارات و عربستان برای کمک به دفاع هوایی و موشکی موافقت کرده است. او جزئیات چندانی درباره این تصمیم نگفت، هرچند که فرقی هم نمی‌کرد چراکه این اقدام نیز چندان مایه تسلی‌خاطر عربستان و دیگر متحدانی که انتظارات بزرگتری از دونالد ترامپ داشتند، نخواهد شد. به ویژه که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی متفق‌القول معتقدند که ترامپ دستور جنگ نخواهد داد و اساسا جنگی با ایران شکل نخواهد گرفت. 

چرا جنگ نمی‌شود؟

یک دلیلش این است که هر نوع جنگ با ایران، رویای پیروزی ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا را نابود خواهد کرد. دیگر اینکه متحدان آمریکا در خاورمیانه چنان در باتلاق یمن گرفتار شده‌اند که دیگر توانایی ورود به جنگی تازه آن هم با ایران را ندارند. عامل دیگر نبودن اجماع جهانی علیه ایران است. دونالد ترامپ نه تنها برای ایجاد این اجماع در اروپا با چالش مواجه است، بلکه در داخل خود آمریکا نیز گرفتاری‌هایی بر سر این موضوع دارد. نانسی پلوسی، رئیس کنگره آمریکا علاوه بر اینکه بارها تاکید کرده که دولت برای حمله به ایران نیاز به مجوز کنگره دارد، به همین تصمیم اخیر ترامپ برای اعزام نیروی نظامی به عربستان نیز واکنش نشان داده و گفته است که «کشورش مسئول محافظت از عربستان سعودی یا دفاع از آن نیست.»

توسل ترامپ به شورای امنیت سازمان ملل نیز تاکنون دستاورد چندانی برایش نداشته است. او در ماجرای آرامکو سعی دارد شورای امنیت را دست کم به صدور یک قطعنامه علیه ایران بکشاند؛اما اروپا با نگاهی به احتمال فشار آمریکا بر گروه کارشناسی شورای امنیت سازمان ملل که قرار است ابعاد حادثه آرامکو را بررسی کنند، یک هیأت جداگانه برای بررسی پرونده حمله به آرامکو اعزام کرده تا نتایج ارزیابی آنها را نیز ببیند. از همین رو پیداست که اروپا اطمینانی به گزارش شورای امنیت که ممکن است تحت‌فشار آمریکا و عربستان نوشته شده باشد، ندارد. 

هر کس می‌خواهد سرزمین‌اش میدان اصلی جنگ شود، بسم‌الله

علاوه بر تمام اینها قدرتنمایی خود ایران، بیش از هر عامل دیگری آمریکا را وادار به رعایت نهایت احتیاط در درگیری نظامی با ایران کرده است. روز گذشته سرلشگر سلامی، فرمانده کل سپاه در مراسم افتتاحیه نمایشگاه «شکار عقاب» که به منظور نمایش پهپادهای ساقط شده و یا غنیمت گرفته شده توسط ایران برگزار شده بود، گفت: «این نمایشگاه تکه کوچک از توان ماست ما در پاسخگویی به هرگونه تجاوز بسیار جدی هستیم. پاسخ ما محدود نخواهد بود و توان پاسخگویی به هرگونه تجاوزی را داریم و برای هر سناریویی آماده هستیم.»

مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا جمعه شب در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که دونالد ترامپ با اعزام نیروهای آمریکایی به امارات و عربستان برای کمک به دفاع هوایی و موشکی موافقت کرده است

وی با تاکید بر اینکه هرگز اجازه نمی‌دهیم جنگی به سرزمین ما وارد شود، تصریح کرد: «آمادگی ما برای پاسخ و واکنش به هر تجاوزی قطعی است. هر کس می‌خواهد سرزمین‌اش میدان اصلی جنگ شود بسم‌الله. ما تا آخر ادامه می‌دهیم و تجاوز محدود، محدود باقی نمی‌ماند ما اهل نتیجه و تعقیب هستیم. این را نشان داده‌ایم و نقطه امنی باقی نمی‌گذاریم پس مراقب باشید و اشتباه نکنید.»

بدین ترتیب با نگاهی به این عوامل و برخی شواهد دیگر به نظر نمی‌رسد که طرفین ریسک جنگ را بپذیرند. دو راه دیگر پیش پای شرایط موجود است؛ اول آنکه وضعیت به همین ترتیب ادامه پیدا کند که در آن صورت هر روز بر دامنه تنش‌ها افزوده خواهد شد چراکه شرایط موجود آبستن التهابات و حوادث خطرناک است و راه دوم، راه دیپلماتیک است که طرفین ناگزیر هستند دیر یا زود به آن تن دهند.