صندوق ذخیره فرهنگیان پس از گذشت ۳۰ سال از راه‌اندازی، تاکنون تنها آورده فرهنگیان، سهم دولت و سود عرفی را به اعضا پرداخت کرده و ارزش افزوده ناشی از سرمایه‌گذاری‌ها که همان «حق مالکانه» است، به فرهنگیان داده نشده است. این موضوع باعث شکل‌گیری اعتراضات گسترده و حتی طرح کمپین‌هایی برای انحلال صندوق شده است.

«محمد داوری» معلم و کارشناس آموزش در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین به تشریح ابعاد ماجرا می‌پردازد و عنوان می‌کند: «مطالبه اصلی فرهنگیان، کارآمد شدن صندوق است. آنان می‌خواهند صندوق از بنگاه‌داری فاصله بگیرد و به سمت سرمایه‌گذاری برود. همچنین خواستار ورود صندوق به بورس و شفاف‌سازی دارایی‌ها هستند. برخی نیز تلاش می‌کنند ماهیت صندوق را تغییر دهند و آن را به نهادی عمومی یا دولتی تبدیل کنند تا از دست فرهنگیان خارج شود که این خلاف قانون است».

وی می‌گوید: صندوق ذخیره فرهنگیان سال ۱۳۷۴ و براساس تبصره ۶۳ برنامه دوم توسعه تأسیس شد که هدفش حمایت از فرهنگیان در دوران بازنشستگی بود. طبق قانون دولت موظف بود برای تشویق فرهنگیان به عضویت تا سقف ۵درصد از حقوق ماهانه آنان را به‌عنوان کمک به صندوق واریز کند، بنابراین آورده فرهنگیان به‌همراه سهم دولت، سرمایه هر عضو محسوب می‌شد و قرار بود این سرمایه‌گذاری‌ها در طول سال‌ها سودآور باشد و هنگام بازنشستگی به فرهنگیان پرداخت شود تا نقش یک پشتوانه معیشتی داشته باشد. داوری می‌افزاید: پس از گذشت ۳۰ سال، صندوق به مجموعه‌ای بزرگ با ده‌ها شرکت در حوزه‌های مختلف تبدیل شده اما مشکل اینجاست که تاکنون تنها آورده فرهنگیان، سهم دولت و سود عرفی به اعضا پرداخت شده و ارزش افزوده ناشی از سرمایه‌گذاری‌ها که همان «حق مالکانه» است، به فرهنگیان داده نشده و همین مسأله نیز زمینه‌ساز اعتراض اعضا و مطالبه سهم واقعی آنها از دارایی‌های صندوق شده است.

وی می‌گوید: این در حالی‌ست که اکنون حدود ۸۰۰۰ نفر از صندوق حقوق می‌گیرند که کف حقوق آنان ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان است؛ یعنی سه تا چهار برابر حقوق یک معلم و سقف حقوق به ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون می‌رسد. علاوه بر این، ریخت‌وپاش و سوءاستفاده‌های فراوانی وجود دارد. همین مسائل باعث ناکارآمدی صندوق شده است.

این فعال صنفی ادامه می‌دهد: حفظ خصوصی بودن صندوق، جلوگیری از دخالت نهاد‌های بیرونی، بورسی شدن، برگزاری انتخابات و واگذاری مدیریت به فرهنگیان، چکیده مطالبات فرهنگیان است. تصور کنید اگر کسی سال ۷۴ به عضویت صندوق درآمده و سال ۸۴ بازنشسته شده، با سابقه ۱۰ سال عضویت، همچنان از دارایی‌های صندوق سهم دارد. حتی اگر فوت شده باشد، ورثه او در این دارایی سهیم‌اند. این سهم همان حق مالکانه یا ارزش مالکانه است که سال‌هاست اعضا این حق را مطالبه می‌کنند اما پرداخت نشده است. همین امر باعث عصبانیت فرهنگیان شده و برخی حتی خواستار انحلال صندوق و تقسیم دارایی‌ها میان اعضا شده‌اند. البته تقاضای انحلال، نه به‌عنوان یک راهکار بلکه به‌عنوان یک اعتراض از روی ناامیدی و اعلام نارضایتی است. فرهنگیان طی این سال‌ها بار‌ها نامه نوشته‌اند، جلسات برگزار کرده و با اعضای هیأت امنا و وزرا صحبت کرده‌اند. مشکل اینجاست که صندوق خصوصی است و دولت و مجلس حق ورود ندارند. مدیریت باید برعهده اعضا باشد اما وزرا و نهاد‌های بیرونی دخالت می‌کنند. انگار یک شبکه مافیایی شکل گرفته و افراد با سفارش وارد  صندوق شده‌اند.