یکی از اصلی‌ترین خطوطی که در ابلاغیه اخیر رهبری در رابطه با وضعیت صندوق‌های بیمه‌ای به چشم می‌خورد، بحث ضرورت حفظ ذخایر و سرمایه‌های صندوق‌ها و سازمان‌های بیمه‌گر است.

«علیرضا حیدری» نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با اشاره به اینکه «تامین اجتماعی در ابتدا نسبت پشتیبانی ۲۴ نفر به یک نفر داشت»، تصریح کرد: این یعنی ۲۴نفر حق بیمه پرداخت می‌کردند و یک نفر از بازنشستگی و بیمه آن استفاده می‌کرد لذا ذخایر این صندوق‌ها در زمان اوج خود می‌توانست به‌عنوان یک ذخیره قوی مطرح باشد. وی با تاکید بر اینکه «صندوق‌ها در دوران جوانی خود که حداکثر ذخیره‌های مالی بیمه‌پردازان را دارند، از امکانات خود برای سرمایه‌گذاری این ذخایر در حوزه‌های سودده استفاده می‌کنند»، ادامه داد: این اقدام به این دلیل انجام می‌شود که وقتی صندوق‌ها در دوران پیری جمعیت و کهنسالی قرار دارند، دچار ضعف در حفظ ارزش ذخیره‌های خود نشوند.

این کارشناس تامین اجتماعی افزود: صندوق‌هایی مثل تامین اجتماعی چون بین‌النسلی هستند، نقطه پایانی در کار خود ندارند و همواره پایدار هستند اما بسیاری از صندوق‌ها زمان طلایی خود را از دست داده‌اند یعنی زمانی که جمعیت کشور جوان بود و صندوق می‌توانست با کمک نرخ پشتیبانی بالا منابع خود را سرمایه‌گذاری کند، تدبیر خاصی نکردند.

حیدری تصریح کرد: یکی از بدترین اقدامات صندوق‌های بازنشستگی کشور این بود که ذخایر و منابع خود را در بانک‌ها سرمایه‌گذاری می‌کردند و بانک نیز تنها در حد نرخ کارمزد عایدی به صندوق اضافه می‌کرد. در آن سال‌ها بانک‌ها تنها با پرداخت کارمزد به اصل پول صندوق‌های تامین اجتماعی از پول‌های مردم حفاظت کردند و اولین تبدیل منابع تامین اجتماعی به شکل سرمایه‌گذاری به شکل متعارف در دهه 70 شروع شد. در این مدت اگر مانند خود بانک‌ها منابع و ذخایر صندوق‌های تامین اجتماعی در حوزه مستغلات و املاک سرمایه‌گذاری می‌شد، ارزش ذخایر صندوق‌ها بسیار بیشتر از اکنون بود.

وی گفت: همچنین باید سود خود را از طریق حفظ سهام خود در شرکت‌ها حفظ می‌کردیم و مدیریت شرکت‌ها و بنگاه‌داری را کنار می‌گذاشتیم زیرا تصدی‌گری بار سنگینی دارد و در سال‌های اخیر نیز نشان دادیم که سازمان تامین اجتماعی نمی‌تواند سرمایه‌گذار موفقی باشد لذا بهتر بود که مدیریت بنگاه‌ها را واگذار و خود را به‌عنوان سهام‌دار بزرگ شرکت‌های غیرقابل واگذاری مطرح می‌کرد و از این طریق بدون داشتن انبوهی از شرکت‌های زیان‌ده می‌توانست با سود بالای سرمایه‌گذاری، ارزش ذخایر صندوق‌های تامینی را حفظ کند.

این کارشناس تامین اجتماعی اظهار کرد: بنگاه‌داری و تشکیل سازمانی به نام شستا به تامین اجتماعی تحمیل شد. در زمان دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی عملا چون دولت توان پرداخت تهعدات دولت در قبال صندوق را نداشتند، اقدام به فروش شرکت‌های دولتی به شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی کردند. این واگذاری سمت و سوی خصوصی‌سازی داشت و تامین اجتماعی به ناچار بنگاه‌دار و شرکت‌دار شد. در واقع این وضعیت باعث شد که نه‌تنها وضع صندوق‌های تامین اجتماعی بهتر نشود که برعکس، بخشی از ذخایر و توان مالی صندوق‌های تامین اجتماعی صرف حمایت از این شرکت‌ها شد تا ورشکسته نشوند. از آنجا که این شرکت‌ها در قالب بدهی دولت به تامین اجتماعی فروخته شدند، معمولا پیشاپیش شرکت‌هایی زیان‌ده بودند و بحران را بیشتر کردند.

او با بیان اینکه سایر صندوق‌ها نیز همین وضعیت را دارند و هدف مدیریتی در آنها حفظ ذخایر مالی عظیم صندوق‌ها نبوده، ادامه داد: طبق اسناد بالادستی و قانون این صندوق‌ها نباید شرکت‌داری بکنند و باید سهام‌دار باشند هرچند این تحول کار آسانی نیست و کار سختی است. شما برای آنکه تبدیل به سهام‌دار شوید و تصدی خود را واگذار کنید، باید انتقال سرمایه انجام دهید و بازار ما نیز کمتر این امکان را به شما می‌دهد.

نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری اضافه کرد: سهام داشتن سوددارتر از مدیریت شرکت‌هاست زیرا صندوق‌ها با جابه‌جایی قدرت و دولت دچار تحول عظیم در ساختار مدیریتی می‌شوند لذا برای جلوگیری از سوءاستفاده و باندبازی‌ها در انتصابات و کارایی بیشتر، باید به سهام‌دار تبدیل شوند و هزینه‌های گزاف حقوق و پاداش مدیران انتصابی خود را نپردازند.

حیدری گفت: اینکه دولت، تامین اجتماعی و سایر صندوق‌های بیمه‌گر چطور می‌خواهند با چالش‌ها و وضعیت جدید صندوق‌ها مواجهه داشته داشته باشند، سوالی است که باید به آن پاسخ داد. سوال دیگر این است که ناپایداری صندوق‌ها با توجه به وضعیت موجود چطور باید درمان شود؟ معتقدم هنوز نسخه آماده‌ای وجود ندارد! باید دانست در نهایت تمام تعهدات صندوق‌ها در صورت ورشکستگی بر ذمه دولت است زیرا این صندوق‌ها در سال‌های قبل جور دولت را کشیده‌اند و اکنون دولت‌ها مجبور هستند طبق قانون متولی صندوق‌ها در صورت ورشکستگی باشند به‌خصوص که اکنون نرخ پشتیبانی صندوق‌های کشوری حدود ۸دهم نفر است که بسیار خطرناک است.

این فعال کارگری در پایان با یادآوری اینکه «اصلی‌ترین چالش برای صندوق‌ها پیری جمعیت و عبور از آن مرحله دوره طلایی صندوق است»، گفت: کاهش ضریب پشتیبانی برای صندوق‌ها بسیار خطرناک است که برای حل آن باید فکر عاجلی کرد. صندوق‌ها اکنون برای مصارف روزمره از ذخایر خود استفاده می‌کنند که این یک خطر بسیار آشکار است. این وضعیت در تمامی صندوق‌های بازنشستگی کشوری و لشگری وجود دارد و باعث شده که وابستگی‌شان به پول دولت و بودجه جاری افزایش یابد. این در صورتی است که اگر در دهه‌های قبل ذخایر صندوق‌ها مانند بانک‌ها در قالب دلار یا املاک سرمایه‌گذاری می‌شد، این ذخایر چند برابر اکنون بود و الان تامین اجتماعی و سایر صندوق‌ها پولدارترین نهادهای کشور بودند!