نسرین هزاره مقدم

«طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت» علی‌الظاهر اگر کارشکنی‌ها و مخالفت‌های برخی مسئولان اجازه دهد، قرار است کارکنان شرکتی و قراردادی تمام نهادهای مرتبط با خزانه کشور را دربربگیرد. از یک‌سو، کارگران پیمانکاری شهرداری‌ها به عنوان نهادی عمومی و زیرمجموعه وزارت کشور، با نگرانی در انتظار تصویب این طرح هستند و از دیگر سو، کارگران فنی و متخصص پیمانکاری در پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های نفتی هستند که به‌رغم داشتن تخصص، مدرک دانشگاهی و سال‌ها سابقه کار، هنوز با دستمزد ناچیز در سخت‌ترین شرایط ممکن زندگی می‌کنند و از تبعیض نهادینه شده رنج می‌برند.پارس جنوبی، کلونی اصلی نفت و گاز کشور، از زمان خارج شدن از شمول قانون کار در سال‌های انتهایی دهه ۷۰، فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را در گروه‌های انبوه به خود جذب کرده است. در سال‌های آغازین، به دلیل یکسان بودن نوع قراردادها و دستمزدها، نظام سلسله‌مراتبی امروز وجود نداشت و یک فارغ‌التحصیل زبده دانشگاهی بعد از چند سال کار کردن در عسلویه می‌توانست صاحب یک خانه شخصی و یک اتوموبیل متوسط و آبرومند شود. نیروی انسانی از شرایط کار و دستمزدهای دریافتی رضایت نسبی داشت اما به تدریج به دلیل تغییر بنیادین معادلات روابط کار، ورق برگشت و این رضایت نسبی تبدیل به نارضایتی گسترده شد.

با ورود پیمانکاران و شرکت‌های تامین نیروی انسانی به پارس جنوبی، همه مناسبات کار، از صدر تا ذیل تغییر کرد. انبوهی از نیروهای متخصص و فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های کشور بدون توجه به استحقاق و توانمندی ارزشمندی که دارا هستند، به شرکت‌های پیمانکاری سپرده شدند، به گونه‌ای که به اعتراف خود مدیران ارشد پارس جنوبی، امروز تعداد کارگران پیمانکاری و ارکان ثالث این منطقه، از مجموع رسمی‌ها و قراردادی‌ها چند 10درصد بیشتر است. هجوم بی‌امان پیمانکاران در دهه ۹۰ شمسی، مثل بلای آسمانی بر سر نیروی انسانی متخصص شروع به باریدن گرفت. امروزه یک کارگر پیمانکاری با مدرک کارشناسی ارشد و 10سال سابقه کار، حقوقی در حد شش میلیون تومان می‌گیرد در حالی‌که یک نیروی رسمی پشت میزنشین با مدرک کارشناسی و سابقه بسیار کمتر، بیش از 12میلیون تومان در ماه دریافتی دارد.همین تبعیض آزاردهنده، موجب شده که نارضایتی ریشه بدواند، طوری‌که شامگاه ششم دی ماه، یک کارگر پیمانکاری پارس جنوبی که مدرک فوق‌لیسانس دانشگاه صنعتی شریف داشت و به گفته دوستان نزدیکش، یک نخبه بود، با حلق‌آویز کردن خود در منزل استیجاری، به زندگی خود پایان داد. آخرین پیام او به یک همکار و دوست صمیمی این است: دیگر واقعاً خسته شده‌ام.....

تغییر اوضاع با تصویب طرح ساماندهی

اما طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت می‌تواند به این شرایط به نحو مطلوبی خاتمه دهد؛ واسطه‌ها و پیمانکاران حذف می‌شوند، نیروهای قراردادی بعد از گذراندن مراحلی رسمی می‌شوند و کارگران ارکان ثالث بدل به نیروهای قرارداد مستقیم می‌شوند.

این طرح اگر به تصویب برسد، می‌تواند نقطه پایانی باشد بر تبعیض. به خاطر اهمیت بسیار زیاد همین طرح است که از ششم دی ماه، چندین نفر از کارگران پیمانکاری عسلویه و پارس جنوبی به تهران آمده‌اند تا با نمایندگان مجلس شورا بحث و رایزنی کنند و خواستار تصویب سریعتر این طرح شوند.

آنها از نمایندگان مجلس درخواست دارند به کارشکنی‌ها و بهانه‌گیری‌ها توجهی نداشته باشند و فقط به سرنوشت هزاران کارگر متخصصی بیندیشند که در زیرمجموعه عریض و طویل نفت، با نگرانی چشم به صحن علنی مجلس دوخته‌اند.

رئیس‌جمهور همان اوایل سر کار آمدن گفت چرا داخل یک اتاق چهار نفر یک کار یکسان انجام می‌دهند اما چهار حقوق متفاوت می‌گیرند، این بی‌عدالتی مسلم است. ما هم چیزی جز از میان برداشته شدن همین بی‌عدالتی نمی‌خواهیم

پای درددل‌های  نمایندگان کارگران پارس جنوبی

یکی از این کارگران که از نیروهای ارکان ثالث است و علی‌القاعده در معرض تعدیل و قرار گرفتن در لیست سیاه به دلیل مطالبه‌گری است، با تاکید بر اینکه نامش در این گزارش نیاید، در ارتباط با شرایط کاری خود و همکارانش می‌گوید: ما نیروهای نفت خدمتگزار صدیق مردمیم و به عشق وطن جان می‌دهیم تا نفس‌های مردم در خانه‌ها و شهرها گرم بماند اما متاسفانه مورد بی‌عدالتی و تبعیض قرار گرفته‌ایم. مسئولانی که هیچ اطلاعی از زندگی و کار ما ندارند، قدمی هم برای حل مشکلات ما برنمی‌دارند.

او اضافه می‌کند: وضعیت شغلی نیروهای متخصص ارکان ثالث، مصداق روشن و واضح برده‌داری نوین است. این نیروها هیچ امیدی به آینده ندارند اما وقتی مجلس طرح ساماندهی را در دستور کار قرار داد، بعد سال‌ها ناامیدی، دوباره لبخند به لب نیروهای ارکان ثالث نشست و به آینده امیدوار شدیم. یادمان نرفته رئیس‌جمهور محترم همان اوایل سر کار آمدن گفت چرا داخل یک اتاق چهار نفر یک کار یکسان انجام می‌دهند اما چهار حقوق متفاوت می‌گیرند، این بی‌عدالتی مسلم است. ما هم چیزی جز از میان برداشته شدن همین بی‌عدالتی نمی‌خواهیم و برای همین هدف بزرگ و مقدس است که به تهران آمده‌ایم.

به گفته وی، به‌رغم اینکه ماهیت کار در پالایشگاه‌های پارس جنوبی مستمر است و نیروهای کار ثابت، هرچند سال یک بار (معمولاً هر دو سال) مناقصه‌ای برگزار می‌کنند و بعضا شرکت‌هایی که پایین‌ترین هزینه را پیشنهاد می‌دهند و دارای لابی قدرتمند و روابط وسیع هستند، برنده می‌شوند. این شرکت‌ها برای سودجویی بیشتر، غیرقانونی دست در جیب کارگر می‌کنند و از حق و حقوق نیروی کار متخصص می‌زنند.

این کارگر ادامه می‌دهد: کارگر حق هیچ اعتراضی ندارد و ناظران نیز نظارتی ندارند و به این ترتیب، این چرخه سودجویی و حق‌کشی برای سالیان متمادی ادامه می‌یابد. حذف کامل دلال و واسطه و پیمانکار صوری، تنها راه‌حل موجود است و طرحی که با هدف حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت نیروها در کمیسیون اجتماعی مجلس تدوین شده، می‌تواند امید و عدالت را به پارس جنوبی برگرداند. با این حال نگرانیم چون زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که سازمان امور استخدامی می‌خواهد پیمانکاران را نگه دارد و کارگران ارکان ثالث را از شمول این طرح خارج کند. یکی از مقامات سازمان امور استخدامی در برنامه‌ای رادیویی می‌گوید «این بی‌عدالتی است که ما بخواهیم کارگران پیمانکاری را استخدام کنیم. این ظلم در حق نخبگان است»!

حذف کامل دلال و واسطه و پیمانکار صوری، تنها راه‌حل موجود است و طرحی که با هدف حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت نیروها در کمیسیون اجتماعی مجلس تدوین شده، می‌تواند امید و عدالت را به پارس جنوبی برگرداند

«ظلم در حق نخبگان»؛ یک کارگر دیگر که به نمایندگی از جانب کارگران چند فاز مختلف پارس جنوبی به تهران آمده، با نیشخندی در مورد این عبارت کوتاه می‌گوید: کدام نخبگان؟ همان نخبگانی که با معدل ۱۸ فوق‌لیسانس شریف به عنوان پیمانکاری در عسلویه کار می‌کنند و ماهی شش میلیون تومان حقوق می‌گیرند و از فرط استیصال و ناتوانی دست به خودکشی می‌زنند؟ مگر آن کارگر که جان خود را گرفت، نخبه نبود؟ منظورشان دقیقاً کدام نخبگان است که با استخدام کارگران پیمانکاری در حق‌شان ظلم می‌شود؟ ما در دمای ۴۸ درجه و رطوبت ۷۰درصد، در سایت‌های پرخطر کار می‌کنیم. معنای ظلم واقعاً از نظر آقایان چیست؟ این نوع اظهارات، به راستی توهین به خیل عظیم کارگران باسابقه و متخصص پارس جنوبی است. ما به این آقا می‌گوییم به خودت زحمت بده و از روی صندلی‌ات بلند شو، به پارس جنوبی بیا و واقعیت‌ها را از نزدیک ببین. بیا ببین تخصص و سابقه نیروهای رسمی چقدر است و اصولاً چه کار می‌کنند. بیا ببین نیروهای پیمانکاری چقدر تخصص و تبحر دارند. بیا و شاهد باش که چطور با دل ناخرسند، جان‌فشانی می‌کنند و کارشان واقعاً شاهکار است.

این کارگر یک پیشنهاد می‌دهد: یک تیم از همین مدیران با یک دوربین حقیقت‌یاب در دست بیایند و چند شبانه‌روز در پارس جنوبی مستقر شوند. ببینند کدام گروه از کارگران واقعاً کار می‌کنند. کدام‌ها واقعاً تخصص و تبحر و توانمندی دارند و اینکه سازمان امور استخدامی ادعا می‌کند نیروهای پیمانکاری صلاحیت ندارند، تا چه حد درست است. نفت را ما نیروهای ارکان ثالث و پیمانکاری می‌چرخانیم اما کل صنعت نفت و پاداش‌های آن را رسمی‌ها دریافت می‌کنند. ادعا می‌کنم کارگران پیمانکاری و ارکان ثالث نباشند، هیچ پالایشگاهی برای یک ساعت نمی‌تواند سر پا بماند و کار کند.

کارگر دیگری رشته صحبت را به دست می‌گیرد. او نیز خواستار تصویب هرچه سریعتر طرح ساماندهی است و از بلاتکلیفی و انتظار به ستوه آمده است. این کارگر در ادامه درددل‌های همکارانش می‌گوید: سرنوشت ما ناعادلانه به پیمانکاران گره خورده و هیچ تبعیض و ناعدالتی از این بالاتر نیست. چطور مدیران سازمان امور استخدامی ادعا می‌کنند استخدام پیمانکاری‌ها، بی‌عدالتی است! ما یک خواسته روشن داریم؛ طرح ساماندهی باید تمام نیروهای پیمانکاری و ارکان ثالث پارس جنوبی و صنعت نفت کشور را دربربگیرد و براساس این طرح، همه این نیروها تبدیل وضعیت و قرارداد مستقیم و رسمی شوند. چشم امید ما به نمایندگان مجلس است. فقط با تصویب یک طرح جامع ساماندهی و حذف عبارتی به نام پیمانکار، امید و رضایت به کارگران پارس جنوبی بازمی‌گردد.

این کارگران به دنبال مذاکره با نمایندگان مجلس هستند. آنها می‌خواهند امیدشان به یاس و ناامیدی بدل نشود. یک کارگر در پایان می‌گوید: «امیدواریم این طرح به تصویب برسد و این بار واقعا جدی باشند. ماه‌هاست که منتظریم...».