گروه حوادث: دزد حرفه‌ای قدر اعتماد یک مرد که به او کار داده بود را ندانست و با شکستن توبه‌اش دست به سرقت تلخی زد.

راز این مرد زمانی فاش شد که پلیس تهران در اقدامات اطلاعاتی درجریان فروش مقداری اموال سرقتی در بازار سیاه شوش قرار گرفت.

عملیات بامدادی

 بامداد چهارشنبه گذشته ماموران کلانتری 117 جوادیه تهران در پی اقدامات اطلاعاتی‌ای که داشتند در جریان یک ماجرای عجیب قرار گرفتند.

یک مرد با رفتن به بازار سیاه میدان شوش سعی داشت تا مقداری اموال سرقتی را به قیمتی پایین بفروشد.

همین گزارش کافی بود تا  بلافاصله ماموران تجسس در قالب تیمی عملیاتی وارد عمل شوند و با تحت نظر قرار دادن پاتوق تبهکاران مرد مرموز را در حال فروش یک کارت بانکی ردیابی کنند. 

دستگیری دزد قدیمی

منصور 32 ساله که تصور نمی‌کرد به این راحتی شناسایی شده باشد وقتی ماموران را جلوی خودش دید خواست راهی برای فرار پیدا کند اما خیلی زود منصرف شد و در برابر پلیس زانو زد.

اصرار به بی‌گناهی

منصور با اصرار بر اینکه اشتباه شده است و او دزد نیست سعی کرد خودش را بی‌گناه نشان دهد اما ماموران در بازرسی بدنی به هفت کارت عابربانک و چهار چک بانکی برخوردند که همگی دزدی بودند.

همدست دارم

منصور وقتی تحت بازجویی قرار گرفت چاره‌ای جز اقرار ندید و با پذیرفتن سرقت از یک آشنا اقرار کرد که در این دزدی همدست داشته است.

منصور گفت: من و هوشنگ دوست هستیم و در این سرقت او نیز همراه من بوده و در حال حاضر هم منتظر من است تا از شوش به نزدش بروم.

دومین دستگیری

با راهنمایی های منصور خیلی زود همدستش که سوار بر خودرویی بود شناسایی و بلافاصله دستگیر شد.

ماموران در صحنه شوکه شدن هوشنگ به بازرسی از خودروی او دست زدند و با چهار دستبند، یک ست پابند، النگو، هفت انگشتر، پلاک طلا، چهار گوشواره روبرو شدند.

هوشنگ که می‌دید چاره‌ای نداشت در بازجویی‌ها اقرار کرد که با منصور در سرقت راحتی همدست بوده است و مالباخته هم یک مرد آشنا بوده که به آنها اعتماد کرده بود.

تعجب مالباخته

مالباخته که توسط ماموران شناسایی شده بود تحت تحقیقات پلیسی با دیدن منصور تعجب کرد چرا که با وجود اطلاع از دزد بودن او یک سال پیش با اعتمادی که داشت او را در محیط کارش بکار گرفته بود.

 وی به ماموران گفت: منصور از کارگران قدیمی ام است که یک سال قبل در کارگاه من کار می کرد اما مدتی از وی خبر نداشتم تا اینکه این سرقت رخ داد و الان باور نمی‌کنم این مرد از اعتمادم سوء‌استفاده کرده است.

اعتراف طراح سرقت

منصور در بازجویی ها با بیان اینکه بعد از بارها زندانی شدن توبه کرده بود اما بخاطر زیاده خواهی هایش توبه را شکسته است گفت: از مدت ها پیش و با توجه به شناختی که نسبت به صاحبکارم داشتم او را تعقیب می کردم و همه جا دنبالش بودم تا همه چیز را درباره او بدانم تا اینکه نقشه سرقت خود را با همدستم اجرایی کردم و بعد از دزدیدن کلید از داخل خودروی مالباخته، به خانه‌اش رفته و به آنجا دستبرد زدم.

وی افزود: من در این مدت آنقدر به صاحبکار قدیمی‌ام نزدیک شده بودم که حتی از رمز عابربانک او نیز مطلع بودم و حتی می‌دانستم که شب سرقت هیچ کسی در خانه آنها حضور ندارد، من حتی با استفاده از عابربانک برای خودش گوشی تلفن همراه خریده‌بودم و او نمی‌دانست نباید به من اعتماد می‌کرد و ارزش اموالی که از خانه صاحبکارم بردم 110 میلیون تومان بود و قرار بود بین من و هوشنگ تقسیم شود.

هوشنگ هم گفت: همه نقشه‌مان خوب پیش رفت اصلا کسی به منصور شک نمی‌کرد و  براحتی 110 میلیون تومان گیرمان آمده بود ما نمی‌خواستیم ردی به پلیس بدهیم و می‌دانستیم اگر از عابر بانک‌ها استفاده کنیم به دردسر می افتیم بخاطر همین تصمیم گرفتیم آنها را بفروشیم حتی چک‌ها را می‌دانستیم خریدار هم دارند اما اصلا فکر نمی‌کردیم پلیس غیرمحسوس این بازار سیاه را تحت نظر دارد.

گفت و گو با دزد قدیمی

منصور از خجالت سر پایین انداخته است و باز باور ندارد دستگیر شده باشد:

   قبلا زندان افتادی؟

بله چند باری 

   خب تو که کار داشتی؟

درآمدم خوب نبود یکسالی می‌شد دیگر کار نمی‌کردم.

   گفتند توبه کرده بودی؟

بله اما نشد؟البته خودم مقصرم.

   از اعتماد بگو؟

چه بگویم معنی و قدرش را می‌‌دانستم به اعتماد خیانت نمی‌کردم.

   اگر دستگیر نمی‌شدی باز نزد مالباخته می‌رفتی؟

نمی دانم.

    باز توبه می‌کنی؟

نمی دانم.جنبه این کار بزرگ را نداشتم خیلی شرمنده‌ام اما در این مورد هم دارم به خودم دروغ می‌گویم چون وقت زیادی گذاشتم تا این سرقت را انجام بدهم مهربانی‌ها و اعتماد این مرد را نمی دیدم پس اگر می دیدم و شرمنده می‌شدم شاید دزدی نمی‌کردم اما کور بودم الان هم می‌دانم من را خواهد بخشید و امیدوارم آدم شوم.

بنابه این گزارش، تحقیقات برای افشای دیگر اقدامات تبهکارانه این دزدان ادامه دارد.