راز ۱۱ساله اسکلت یک مرد در خانه قدیمی

گروه حوادث: زنی ناشناس در تماس با پلیس پرده از راز جنایتی خاموش برداشت که 11 سال قبل رخ داده بود.

پلیس اسکلت پسرجوانی را از عمق یک چاه متروکه بیرون کشید و دربرابر سناریویی معمایی قرار گرفت.

تماس رازگشا

اوایل سال 96 بود که زن ناشناسی با پلیس آگاهی تهران تماس گرفت و ادعای عجیبی کرد.

این زن که سعی داشت صدایش را تغییر دهد گفت: از جنایتی که 11سال پیش به وقوع پیوسته بود خبر دارد.

وی افزود: اواسط سال 85 برادران پسرجوانی به نام فرهاد وی را به قتل رساندند و جنازه‌اش را در خانه‌شان دفن کردند آنها هیچ شکایتی مبنی بر گم شدن برادرشان نکردند و حالا با ادعای اینکه فرهاد به خارج از ایران رفته است همه را فریب داده‌اند و خون یک بی‌گناه پایمال شده است.

زن جوان گفت: سال‌ها می‌شود این راز در دلم سنگینی می‌کند و حالا تصمیم گرفته‌ام قاتلان را لو بدهم و اصلا دوست ندارم آنها من را بشناسند اما مطمئنم این قتل رخ داده و جنازه در همان خانه دفن شده است.

تجسس‌های پلیسی

درحالی‌که زن جوان خودش را معرفی نکرده بود ماجرای این جنایت 11 ساله به بازپرس دادسرای امورجنایی تهران گزارش شد و با دستور ویژه تیمی از اداره دهم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند تا از سرنوشت فرهاد رازگشایی کنند.

ورود به خانه قدیمی

کارآگاهان جنایی که نشانی محل جنایت را داشتند با دستور قضایی به خانه قدیمی مراجعه کردند و در تحقیقات میدانی دریافتند سال‌هاست این خانه تبدیل به کارگاه شده است و هیچ‌کس مردی به نام فرهاد را نمی‌شناسد.

نبش قبر

وقتی ماموران وارد ساختمان قدیمی شدند و به بازرسی از کارگاه پرداختند هیچ آثاری از محل دفن جسد فرهاد به دست نیاوردند تا اینکه به چاهی مسدود شده برخوردند.

بدین‌ترتیب دستور نبش قبر احتمالی فرهاد صادر شد و تیم آتش‌نشانی به حفاری چاه پرداخت تا اینکه در عمق آن اسکلت انسان به دست آمد و شکی نماند گزارش زن جوان واقعیت داشته و مردی به نام فرهاد کشته شدند.

شناسایی اسکلت

بازپرس ویژه قتل با پیدا شدن اسکلت انسان دستور داد تا همزمان با انتقال  استخوان‌های کشف شده به پزشکی قانونی و تشخیص هویت ردیابی خانواده مردی به نام فرهاد صورت گیرد.

دستگیری مظنونان خانوادگی

وقتی اعلام شد که اسکلت به مردی متعلق است و تجسس‌های اطلاعاتی نشان داد جوانی به نام فرهاد روزگاری در آن خانه قدیمی زندگی می‌کرد و ناگهان از ایران رفته است کارآگاهان به شناسایی خانواده فرهاد که هیچ اقدامی برای ردیابی وی انجام نداده بودند و حتما در قتل دخالت داشتند پرداختند و در اولین گام از تحقیقات  پلیس یکی از برادران فرهاد به نام احمد را دستگیر کردند. 

یک داستان عجیب

احمد که باور نداشت راز 11 ساله‌شان فاش شده باشد با اصرار بر بی‌گناهی  در قتل برادرش گفت: فرهاد  برادر ناتنی‌ام بود و تازه نامزده کرده بود. او جدا از ما زندگی می‌کرد. 

وی افزود: 11 سال پیش با یکی از برادرانم به نام کریم  به دیدنش رفتیم و برایش صبحانه بردیم اما هر چه در زدیم کسی در را باز نکرد. نگران شدیم و قفل در را شکستیم. وقتی وارد خانه شدیم  با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدیم. فرهاد خوابیده و یک پتو روی سرش کشیده بود. وقتی پتو را کنار زدیم جسدش غرق خون بود و به نظر می‌رسید قاتلی با زدن ضربه جسمی سخت به سرش او را کشته است.

وی ادامه داد: ما همانجا ماندیم و با دامادمان تماس گرفتیم اکبرآقا سریع خودش را به خانه رساند او وقتی جسد فرهاد را دید پیشنهاد داد جسد را دفن کنیم و دلیل آورد اگر جسد را دفن نکنیم قتل گردن ما می‌افتد. با حرف‌های او وسوسه شدیم به همین خاطر از ترس چاه عمیقی کندیم و جسد برادرمان را در آن دفن کردیم.

فرار مظنونان

احمد در ادامه از فرار عجیب دو مظنون پرده برداشت و گفت: دو ماه بعد ازاین ماجرا شوهر خواهرمان به یکباره ناپدید شد اما بعد از مدتی فهمیدیم به افغانستان رفته است. بعد از آن کریم هم از کشور خارج شد و من تنها ماندم.

داماد مرموز

وی در خصوص اختلاف خانوادگی با دامادشان گفت: ما با اکبرآقا مشکل مالی زیادی داشتیم به همین خاطر اکبر مدام می‌گفت اگر پدرمان  زمین‌هایش را بفروشد همه مشکلات هم حل خواهد شد. ما از دخالت های او ناراحت بودیم و سر همین موضوع با هم درگیر بودیم اما گمان نمی‌کنم او برادرم را کشته باشد رفتارش طوری نبود که نشان دهد او فرهاد را کشته است اما همیشه می‌ترسید پای ما وسط کشیده شود و به دردسر بیفتیم.

گذشت از خون

در حالی که احمد منکر دست داشتن در قتل بود به عنوان مظنون روانه زندان شد و این درحالی بود که مادر و خواهر وی با مراجعه به دادسرا اعلام رضایت کردند.

دادگاهی ناتمام

بدین‌ترتیب پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قرار بود  صبح دیروزبه آن رسیدگی شود، ولی این جلسه با وجود تشکیل و حضور متهم به قتل در دادگاه به خاطر  عدم نشر آگهی برای پیدا کردن داماد خانواده که وی نیز از مظنونان قتل است ناتمام ماند و قرار شد بعد از رفع این ایراد قضایی رسیدگی به این جنایت معمایی صورت گیرد.