گروه حوادث: مرد جوان برای فرار از بدهکاری‌های بعد از جشن عروسی وارد یک باند دزدی شد.

سارق جوان که نمی‌خواست دستگیر شود با دیدن ماموران پا به فرار گذاشت اما شلیک‌های پلیس او را زمین‌گیر کرد.

شب میهمانی

عقربه‌ها ساعت 6 عصر پنج‌شنبه 26 مهرماه سال جاری را نشان می‌داد که خانواده‌ای در خیابان جنت آباد شمالی برای رفتن به یک میهمانی از خانه خارج شدند.

ساعت 23 شامگاه پنج شنبه بود که خانواده جوان از میهمانی به خانه بازگشتند و زمانیکه وارد خانه شدند با صحنه عجیبی روبرو شدند.

اعضای خانواده با توجه به به هم ریختگی داخل خانه متوجه دستبرد از خانه‌شان شدند و پس از جست و جو پی بردند دزدان در نبود آنها طلا، پول و وسایل با ارزش را به سرقت برده بودند.

پلیس در محل

همین کافی بود تا ماجرای سرقت به ماموران کلانتری 138 جنت‌آباد مخابره شود و تیمی از ماموران برای تحقیقات ابتدایی پای در محل گذاشتند. ماموران در تحقیقات ابتدایی پی بردند که دزدان از مسیر بالکن وارد خانه شده و نقشه سرقت را به اجرا گذاشته‌اند. تیم پلیسی در تجسس‌های میدانی در برابر دوربین مداربسته‌ای که در نزدیکی محل سرقت بود قرار گرفتند.

ماموران در این مرحله به بررسی فیلم ضبط شده دوربین مداربسته پرداختند و مشخص شد که دزدان با خودروی MWM پای در محل سرقت گذاشته و 3 تن از آنها با حضور در خانه دست به سرقت زدند و در ادامه پس از اجرای نقشه‌شان با همان خودرو پا به فرار گذاشته‌اند.

عملیات پلیسی

ماموران شماره پلاک خودروی دزدان را در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار دادند و طرح مهار در منطقه جنت آباد به اجرا در آمد.

تیم‌های پلیسی در این مرحله به صورت محسوس و نامحسوس در منطقه جنت‌آباد شروع به گشت‌زنی کردند تا اینکه خودروی MWM دزدان شناسایی شد.

ماموران در این صحنه دستور ایست را برای راننده خودروی MWM صادر کردند اما  راننده جوان بدون توجه به دستور پلیس به مسیرش ادامه داد و این در حالی بود که با سرعت و حرکات مارپیچ سعی بر فرار از سایه ماموران را داشت.

تیم پلیس وقتی دید راننده خودروی MWM قصد تسلیم شدن ندارد با استفاده از قانون بکارگیری سلاح در این تعقیب و گریز چند تیرهوایی شلیک کرد تا اینکه شلیک دقیق پلیس به لاستیک خودرو، راننده را مجبور به توقف کرد.

ادعا بی گناهی

راننده جوان پس از دستگیری اصرار بر بی‌گناهی می‌کرد و سعی داشت با داستانسرایی خود را از ماجرای سرقت بیرون بکشد اما وقتی 100 گرم طلا و وسایل و ابزار سرقت لوازم داخل خانه از خودروی این جوان 31 ساله به دست آمد او را مجبور به اعتراف کرد.

عباس در اعترافاتش به ماموران گفت: چهارشنبه‌ها همراه 3 تن از دوستان به تهران می‌آیم و از صبح پنج شنبه اقدام به شناسایی خانه‌ها کرده و شب‌ها برای سرقت دست به کار می‌شدیم.

گفت وگو با مسافر تبهکار

عباس که از شهرهای اطراف تهران برای سرقت پای در پایتخت گذاشته بود و پس از سرقت دستگیر شده ادعا می‌کند به خاطر دوستانش پای در این باند گذاشته است.

    سابقه‌داری؟

نه

    ازدواج کردی؟

بله به تازگی ازدواج کردم.

    شغل؟

کارگر هستم و در یک مغازه کار می‌کنم.

    چرا دزدی؟

به پول نیاز داشتم.

    سرکار می‌رفتی؟

بله، ولی زندگی خرج داره و بعد از ازدواج بدهکاری زیادی داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم دزدی کنم.

    چه کسی پیشنهاد دزدی را داد؟

یکی از دوستانم که می‌دانست مشکل مالی دارم پیشنهاد سرقت را مطرح کرد و من هم بدون اینکه به آینده این کار فکر کنم برای فرار از مشکلات پذیرفتم تا با آنها همکاری کنم.

    به چه شیوه‌ای دزدی می‌کردید؟

پس از شناسایی خانه‌ها به شیوه بالکن روی یا پنجره روی وارد خانه‌ها می‌شدیم و سپس دست به دزدی می‌زدیم.

    چه نقشی در سرقت‌ها داشتی؟

از صبح که به تهران آمدیم با خودرو در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و شب در زمان سرقت من داخل خودرو منتظر می‌ماندم تا دوستانم را پس از سرقت به پاتوق‌مان برسانم.

    چه روزهایی را برای سرقت انتخاب می‌کردید؟

چهارشنبه شب‌ها به تهران می‌آمدیم و از صبح پنج‌شنبه در خیابان‌های شمال غرب تهران پرسه‌زنی می‌کردیم و بعد از شناسایی خانه‌ها، شب‌ها برای سرقت دست به کار می‌شدیم.

    چه خانه‌هایی را هدف قرار می‌دادید؟

بیشتر خانه‌های طبقه اول و دوم که پنجره‌ اتاق‌ها و بالکن هیچ حفاظی نداشت را هدف قرار می‌دادیم.

    چطور از نبود اهالی خانه اطمینان پیدا می‌کردید؟

چون چند خانه را هدف قرار می‌دادیم وقتی برای سرقت سراغ سوژه‌ها می‌رفتیم اگر خانه‌ای خالی نبود به سراغ سوژه دیگری می‌رفتیم به همین خاطر هیچ وقت دست خالی برنمی‌گشتیم.

    شب‌های قبل از سرقت کجا استراحت می‌کردی؟

یکی از اعضای باند خانه‌ای مجردی در منطقه نظام آباد داشت و شب‌ها در آنجا می‌ماندیم و بعد از سرقت هرکسی سهم خودش را بر‌می‌داشت.

    فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

نه، چون تازه کار بودم و هیچ کسی ما را در زمان سرقت مشاهده نمی‌کرد فکر اینکه یک روز دستگیر شوم یک رویا بود.

    تا کی می‌خواستی دزدی کنی؟

من تصمیم داشتم کمی از بار بدهکاری‌ام کم شود و دیگر دزدی نکنم اما خیلی زود دستگیر شدم.

    همسرت می‌‎دانست دزدی می‌کنی؟

نه، ادعا می‌کردم یک کار جدید در تهران پیدا کردم که آخر هفته‌ها باید به تهران بروم و در این مدت همسرم هیچ شکی به من نکرده بود و نمی‌دانم اگر بفهمد دستگیر شدم چه حال و روزی پیدا می‌کند.

    خودروی MWM را برای خودت بود؟

بله، آن را هم بعد از ازدواج به صورت شرایطی خریدم، چون به همسرم قول داده بودم.

    احتمال نمی‌دادی خودرویت شناسایی شود؟

من تا حالا دزدی نکرده بودم که بخواهم فکر کنم برای پنهان ماندن سرقت‌ها چه باید کرد.

    همدستانت سابقه‌دار بودند؟

نمی‌دانم ولی با توجه به حرفه‌ای بودنشان احتمال می‌دهم که در گذشته نیز سابقه داشتند.

    چرا دستور پلیس را انجام ندادی؟

وقتی پلیس دستور ایست داد، ترسیدم و نمی‌خواستم دستگیر شوم به همین خاطر تصمیم به فرار گرفتم و چون رانندگی‌ام خوب بود فکر می‌کردم می‌توانم از دست پلیس فرار کنم اما صدای شلیک‌های پلیس ترس به جانم انداخت و به ناچار تسلیم پلیس شدم.

هشدار پلیسی

سرهنگ سعید لشینی رییس کلانتری 138 جنت آباد گفت: خانه‌هایی که در طبقه اول و دوم یا همکف قرار دارند پنجره و بالکن‌های خانه را به حفاظ‌های مطمئن مجهز کنند که مسیر را برای ورود دزدان بسته باشد.

وی افزود: در روزهای آخر هفته که خانواده‌ها به تعطیلات می‌روند از بسته بودن در و پنجره‌ها اطمینان پیدا کنند و از گذاشتن پول و طلا در داخل خانه خودداری کنند.

لشینی ادامه داد: از گذاشتن وسایل در داخل حیاط که دزدان با کمک آنها خود را به طبقات بالا می‌رسانند خودداری کنند.

بنا به این گزارش، تحقیقات پلیسی برای دستگیری 3 همدست فراری سارق جوان در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفته است.