گروه حوادث: قتل عام فجیع در شرق پایتخت یک تراژدی تلخ بود که در آن سر 2 خواهرجوان بریده شد و پدر و مادر بزرگ شان سلاخی شدند.

در این جنایت شوم پدرخانواده  که از 4 سال قبل با خانواده همسرش دچار اختلاف شده بود وقتی زنش از خانه قهر کرد و به خانه برادرش در کرج رفت تصمیم وحشتناکی گرفت.

میهمانی خون

عقربه‌ها ساعت22 شامگاه سه‌شنبه 24 مهرماه سال جاری را نشان می‌داد که منوچهر 47 ساله وقتی دید پدر و مادرزنش در غیاب همسر قهرکرده اش برای دیدن نوه‌هایشان میهمان خانه‌شان هستند با توجه به کینه قدیمی که از آنها داشت دسیسه عجیبی را برای پذیرایی از آنها طراحی کرد.

شیرموزهای مرموز

منوچهر برای پذیرایی از میهمانان خانه‌اش اقدام به خرید چند موز و شیر کرد و در حالیکه 2 دختر جوانش با پدر و مادربزرگشان در خانه بودند شروع به درست کردن شیرموز کرد و در آخرین مرحله تهیه این نوشیدنی، داخل آن قرص خواب ریخت تا بتواند نقشه اش را اجرایی کند.

پدر خانواده لیوان‌های شیرموز مسموم را به 2 دختر و پدرزن و مادرزنش داد و سپس روی مبل روبروی تلویزیون نشست و منتظر ماند تا همه به خواب فرو بروند.

خواب مرگ

2 دختر 19 و 17 ساله خانواده که سرگرم درس خواندن بودند خیلی زود برخلاف همه شب که ساعت‌ها بیدار می ماندند خواب روی چشمانشان سنگینی کرد و به اتاق خوابشان رفتند و هر کدام در جای خود خوابیدند .

دقایقی از تنهایی داماد و  دو میهمانش نگدشته بود که زن و شوهر پیر نیز بابیان اینکه خوابشان می آید با پهن کردن رختخواب در سالن پذیرایی در جای خودشان خوابیدند .

در این میان فقط منوچهر بود که احساس خواب نداشت. او خود را  سرگرم تلویزیون کرد و منتظر ماند تا خواب میهمانان و دخترانش سنگین شود تا بتواند یکی از تلخ‌ترین جنایات خانوادگی تهران را کلید بزند.

از سوی دیگرهمه افراد داخل خانه خواب بودند و هیچ یک از آنها فکر نمی‌کرد این آخرین شبی است که همدیگر را دیده اند و دیگر طلوع خورشید را نخواهند دید..

چاقوی خشم

منوچهر برای اجرای نقشه‌اش از روی مبل بلند شد و به سمت آشپزخانه رفت و چاقوی 40 سانتی‌متری را که همیشه داخل آشپزخانه بود به دست گرفت و به ابتدا به سمت اتاق دخترانش رفت.

نخستین قتل

پدر خشمگین ابتدا به سراغ دختر 19 ساله‌اش که دانشجوی حقوق بود، رفت و در حالیکه دختر جوان به پهلو خوابیده بود، پدر تصمیم گرفت تا ابتدا با دستانش دخترش را خفه کند اما دختر دانشجو از خواب بیدار شد و خواست مقاومت کند که پدر عصبانی با چاقو گلوی دخترش را برید.

دومین جنایت

منوچهر در ادامه به سراغ دختر 17 ساله‌اش رفت و روی سینه او نشست و تصمیم گرفت تا او را خفه کند اما دختر جوان از خواب بیدار و با پدرش درگیر شد. او التماس هم ‌کرد اما منوچهر که یک بوکسور قدیمی است چند ضربه با مشت به صورت دخترش زد و سپس با چاقو بزرگ گلوی دختر کوچکش را هم برید.

2 دختر غرق خون روی زمین افتاده بودند و منوچهر بعد از دقایقی وقتی از مرگ دخترانش اطمینان پیدا کرد برای ادامه سناریوی قتل عام خونین از اتاق خارج شد و به سالن پذیرایی رفت.

سومین جنایت

منوچهر در این صحنه ابتدا به سراغ پدرزن 70 ساله‌اش رفت او کاملا در خواب بود و داماد با چاقو گلوی پیرمرد را هدف قرار داد و او را نیز به قتل رساند .

آخرین جنایت

همزمان با این قتل بود که مادرزن 70 ساله با سر و صدای دامادش که در حال قتل شوهرش بود بیدار شد که با چشمانی بهت زده و هراسان به جسد شوهر و چاقو در دست دامادش نگاه کرد.

منوچهر نمی‌خواست نقشه‌اش ناتمام بماند به سمت مادرزنش حمله کرد و پس از یک درگیری کوتاه با چاقو چند ضربه به گردن و سینه زن 70 ساله زد و با قتل مادرزنش و به این قتل عام پایان داد.

گریه های قاتل

مرد جوان پس از قتل عام در خانه‌اش به آشپزخانه رفت و شروع به خوردن 3 لیتر آب کرد و چند میوه خورد و سپس به اتاق دخترانش رفت.

منوچهر در حالیکه فرزندانش را غرق خون و بی جان می‌دید شروع به گریه کرد و تا چند ساعت در همان اتاق با جسد دخترانش خلوت کرد و با آنها به درد و دل پرداخت تا اینکه به خودش آمد و دید هوا روشن شده است.

تماس با برادر

صبح شده بود و منوچهر خود را با 4 جسد خونین در خانه می دید و نمی‌دانست چه باید کند به همین خاطر با برادربزرگش تماس گرفت و پرده از این جنایت خونین برداشت.

برادر منوچهر که باور نمی کرد چنین جنایت خونینی رخ داده باشد دستپاچه خودش را به صحنه قتل رساند و درحالیکه گریه می کرد با برادرش از خانه مرگ خارج شد.

تسلیم به پلیس

بهترین تصمیم تسلیم شدن بود و منوچهر با حرف های برادرش قانع شد خودش را تسلیم کند.

ساعت 3 بعد از ظهر چهارشنبه 25 مهرماه سال جاری بود که منوچهر همراه برادرش پای در کلانتری 132 نبرد گذاشت و پرده از قتل عام اعضای خانواده‌اش برداشت.

پلیس در صحنه قتل عام

پلیس وقتی در برابر ادعاهای مرد جوان قرار گرفت همراه وی پای در صحنه جرم در طبقه اول ساختمانی در خیابان نبرد جنوبی گذاشت و ماموران وقتی وارد خانه شدند با 4 جسد که به طرز هولناکی به قتل رسیده بودند روبروشدند.

خیلی زود ماجرای قتل به بازپرس جنایی تهران مخابره شد ودقایقی بعد تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل و تیم تشخیص هویت پای در صحنه جرم گذاشتند.

اعترافات وحشتناک

منوچهر وقتی در برابر تیم‌های جنایی قرار گرفت و در حالیکه راهی جز اعتراف نداشت به کارآگاهان گفت: 25 سال به صورت حرفه‌ای در رشته ورزشی بوکس فعالیت داشتم و بعد از ازدواج خانواده همسرم با دخالت‌هایشان در زندگی‌ام همیشه باعث درگیری من و همسرم می‌شدند.

وی افزود: در این مدت دخالت‌های مادرزنم باعث شد تا یک روز آرام در زندگی‌ام نباشد تا اینکه هفته گذشته همسرم با من قهر کرد و به خانه برادرش در کرج رفت. پدر جنایتکار ادامه داد: شب حادثه پدر و مادرزنم برای دیدن نوه‌هایشان به خانه‌مان آمدند و چون از آنها کینه داشتم و از زندگی خسته شده بودم تصمیم به قتل آنها گرفتم.

این مرد درباره قتل دخترانش گفت: چون نمی‌خواستم دخترانم مثل مادرشان وقتی بزرگ شدند و ازدواج کردند زندگی دیگری را تلخ و خراب کنند آنها را هم به قتل رساندم و پس از جنایت تا صبح بالای سر آنها گریه کردم.

بنا به این گزارش، بازپرس ویژه قتل پس از اعترافات این مرد دستور داد تا وی برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد و جسد قربانیان نیز برای بررسی‌های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شدند.