رامین پرتو

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده روز گذشته (یکشنبه) در نخستین سفر آسیایی خود پس از بازگشت به قدرت، راهی مالزی، ژاپن و کره جنوبی شده است تا از مسیر همکاری‌های اقتصادی، نفوذ واشنگتن را در یکی از پرتحرک‌ترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان بازسازی کند. سفری که در ظاهر رنگ و بوی تجارت دارد، اما در عمق خود تلاشی همه‌جانبه برای مهار چین و بازتعریف نقش آمریکا در نظم اقتصادی شرق‌آسیا است.

آغاز دوباره رقابت واشنگتن و پکن  در میدان اقتصاد

ترامپ در حالی پا به کوالالامپور گذاشت که فضای نشست سالانه اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه‌آن) تحت‌تأثیر رقابت فزاینده واشنگتن و پکن قرار داشت. او در بدو ورود، با انور ابراهیم، نخست‌وزیر مالزی، دیدار کرد و به سرعت در مرکز توجه رسانه‌ها قرار گرفت. هدف رسمی سفر، شرکت در اجلاس آسه‌آن و امضای توافق‌نامه‌های اقتصادی عنوان شد، اما آنچه تحلیلگران برجسته شرق آسیا بر آن تأکید دارند، تلاش کاخ سفید برای ایجاد یک دیوار اقتصادی در برابر چین است؛ دیواری که با زبان تجارت و زنجیره‌های تأمین ساخته می‌شود! 

از دید استراتژیست‌های چینی، ترامپ به دنبال ایجاد شبکه‌ای از ائتلاف‌های اقتصادی و امنیتی است که هدف نهایی آن، محدودسازی نفوذ پکن در منطقه است اما با این حال، کارشناسان دانشگاه تسینگ‌هوا و مؤسسات تحقیقاتی پکن معتقدند تأثیر این تلاش‌ها سیال خواهد بود

ترامپ، که در دوره دوم ریاست ‌جمهوری‌ خود کوشیده چهره‌ای عمل‌گرا و «معامله‌گر» از خود به نمایش بگذارد، از روز نخست سفر خود بر توسعه همکاری‌های اقتصادی با کشورهای عضو آسه‌آن تأکید کرد و در نهایت توافق‌های جداگانه‌ای با مالزی، تایلند و کامبوج برای رفع موانع تعرفه‌ای و ایجاد مسیرهای جدید زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی به امضا رسید که چندان  برای پکن  خوشایند نیست و نخواهد بود. به موجب این توافق‌ها، واشنگتن تلاش می‌کند وابستگی صنایع پیشرفته خود به چین را کاهش دهد و در مقابل، کشورهای جنوب شرق آسیا نیز با درک موقعیت حساس خود، می‌کوشند از رقابت دو قدرت بزرگ حداکثر امتیاز 

را بگیرند.

از نگاه بسیاری از ناظران منطقه، سفر ترامپ به مالزی، بیش از آنکه اقتصادی باشد، پیام ژئوپلیتیکی داشته و اعلام ‌می‌کند که ایالات متحده نمی‌خواهد اجازه دهد چین انحصار تأمین عناصر نادر را در دست گیرد. در کنار این رقابت اقتصادی، مالزی در جایگاه ریاست آسه‌آن، میزبان یکی از مهم‌ترین رخدادهای سیاسی منطقه یعنی امضای توافق صلح میان تایلند و کامبوج بود. ترامپ، در مقام میهمان ویژه، شاهد این امضا بود و با استقبال گرم انور ابراهیم روبه‌رو شد اما نکته اینجاست که واشنگتن از این توافق به‌عنوان «نماد نقش سازنده آسه‌آن در حفظ صلح منطقه‌ای» یاد کرد؛ گامی که برای آمریکا، فرصتی برای بازسازی چهره دیپلماسی خود در منطقه به شمار می‌آید.

ژاپن، حلقه کلیدی 

در راهبرد بازدارندگی چین

در ادامه این سفر، ترامپ راهی ژاپن خواهد شد؛ کشوری که در نگاه واشنگتن، کلید تعادل قدرت در شرق آسیا است. سانائه تاکایچی، نخست‌وزیر جدید ژاپن و از شاگردان سیاسی شینزو آبه، وعده داده بود بودجه دفاعی توکیو را به دو درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد؛ تصمیمی که بی‌تردید مورد تأیید رئیس‌جمهور آمریکا قرار گرفت و در این خصوص باید توجه داشت که ترامپ سال‌های سال است که از متحدان آسیایی خواسته هزینه بیشتری برای امنیت خود بپردازند.

از سوی دیگر، حضور ترامپ در ژاپن فرصتی است تا روابط شخصی‌ او با نخبگان اقتصادی را احیا کند. او با مدیران شرکت‌های بزرگ ژاپنی دیدار خواهد کرد و وعده داده که در صورت امضای توافق‌های جدید، تعرفه‌ها بر برخی کالاهای وارداتی کاهش خواهد یافت.

در عین حال، ناظران ژاپنی با نگاهی محتاط به این سفر می‌نگرند. ترامپ در دوره نخست خود نشان داده بود که سیاست خارجی‌ او بر محور منافع کوتاه‌مدت اقتصادی می‌چرخد، نه تعهدات بلندمدت راهبردی، اما اکنون، در شرایطی که چین نفوذ خود را از دریای چین جنوبی تا اقیانوس هند گسترش داده، توکیو ناگزیر است روابط نزدیک‌تری با واشنگتن حفظ کند تا در صورت تشدید تنش‌ها، از چتر امنیتی آمریکا بهره‌مند بماند.

در همین حال، پکن این نزدیکی را با نگرانی دنبال می‌کند. رسانه‌های دولتی چین، در واکنش به سفر ترامپ این اقدام را «نمایشی از سیاست مهار» توصیف کردند؛ چراکه از منظر چین، ژاپن با افزایش بودجه نظامی و توسعه همکاری‌های دفاعی با آمریکا، در حال فاصله‌گیری از نقش سنتی صلح‌طلب خود است.

کره جنوبی و سایه چین 

بر نشست اپک

سومین و آخرین ایستگاه ترامپ در سفر آسیایی‌ وی، کره جنوبی است؛ جایی که قرار است او در نشست همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (اپک) شرکت کند و در حاشیه آن با لی جائه میونگ، رئیس‌جمهور کره جنوبی، و احتمالاً با شی جین‌پینگ دیدار کند که اگر این دیدار انجام شود، نقطه اوج سفر خواهد بود. مساله این است که موضوع تجارت بار دیگر در صدر گفت‌وگوها قرار دارد. ترامپ پیش از سفر خود تهدید کرده بود که از اول نوامبر تعرفه‌های ۱۰۰درصدی جدیدی بر کالاهای چینی اعمال خواهد کرد، مگر آنکه پکن در زمینه کنترل صادرات عناصر نادر و همکاری در موضوع فنتانیل انعطاف   نشان دهد.

ترامپ برخلاف بسیاری از رؤسای‌جمهور پیشین آمریکا، تمایل دارد سیاست خارجی را همچون یک معامله اقتصادی مدیریت کند اما شرق آسیا منطقه‌ای نیست که تنها با منطق سود و زیان اقتصادی اداره شود بلکه در این میدان، پیوندهای تاریخی، منافع راهبردی و رقابت ایدئولوژیک درهم تنیده‌ شده‌اند

چنین تهدیدهایی یادآور رویکرد فشار حداکثری او در دوره نخست است؛ رویکردی که حالا با درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین و افزایش وابستگی جهانی به زنجیره تأمین چین، پیچیده‌تر از همیشه شده است. در سئول، ترامپ قصد دارد ضمن سخنرانی در جمع رهبران تجاری اپک، بر اهمیت «اقتصاد آزاد و منصفانه» تأکید کند و هم‌زمان، مذاکره‌کنندگان آمریکایی در تلاش‌ هستند تا توافق‌های دوجانبه با کره جنوبی و ژاپن را نهایی کنند.

اما فراتر از اقتصاد، موضوعات امنیتی (از گفت‌وگو درباره تهدید هسته‌ای کره شمالی تا فشار بر پکن برای مهار پیونگ‌یانگ) نیز در دستور کار قرار دارد؛ هرچند کاخ سفید اعلام کرده دیداری میان ترامپ و کیم جونگ‌اون در برنامه نیست، اما رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر از تمایل خود به دیدار رهبر کره شمالی سخن گفت؛ سخنی که به تعبیر تحلیلگران، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا دیپلماتیک.

در همین حال، سفر ترامپ با رخداد دیگری مانند توافق صلح میان تایلند و کامبوج همزمان شد که در حضور او امضا شد و نشانه‌ای از نقش تازه واشنگتن در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای تلقی می‌شود. آمریکا با حمایت از این روند، می‌کوشد خود را به‌عنوان میانجی مورد اعتماد در آسیای جنوب شرقی معرفی کند؛ جایگاهی که چین در سال‌های اخیر از آن بهره‌مند شده بود.

نگاه چین به سفر ترامپ

واقعیت این است که پکن در برابر سفر پرهیاهوی ترامپ، موضعی محتاط اما انتقادی اتخاذ کرده است. رسانه‌های رسمی چین از این سفر به‌عنوان «تلاشی برای احیای سیاست مهار» یاد کرده‌اند. از دید استراتژیست‌های چینی، ترامپ به دنبال ایجاد شبکه‌ای از ائتلاف‌های اقتصادی و امنیتی است که هدف نهایی آن، محدودسازی نفوذ پکن در منطقه است. با این حال، کارشناسان دانشگاه تسینگ‌هوا و مؤسسات تحقیقاتی پکن معتقدند تأثیر این تلاش‌ها محدود خواهد بود؛ چراکه تجربه دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ نشان داده که او به توافق‌های چندجانبه پایبند نمی‌ماند و بیشتر به دستاوردهای کوتاه‌مدت اقتصادی می‌اندیشد.

به بیان دیگر، چین بر این باور است که دیپلماسی ترامپ بیش از آنکه منسجم و راهبردی باشد، تابعی از ملاحظات داخلی آمریکاست. در عین حال، پکن این سفر را بی‌اهمیت نمی‌داند. در فضای کنونی که جنگ اوکراین، رقابت فناوری، و بحران‌های انرژی نظم جهانی را دگرگون کرده، هر حرکت آمریکا در شرق‌آسیا با حساسیت رصد می‌شود و حالا پکن از تلاش واشنگتن برای تنوع‌بخشی به زنجیره تأمین عناصر نادر نگران است. 

در نهایت، سفر ترامپ را می‌توان آغاز فصلی تازه در رقابت ژئوپلیتیکی شرق آسیا دانست. او برخلاف بسیاری از رؤسای جمهور پیشین آمریکا، تمایل دارد سیاست خارجی را همچون یک معامله اقتصادی مدیریت کند. با این حال، شرق آسیا منطقه‌ای نیست که تنها با منطق سود و زیان اقتصادی اداره شود بلکه در این میدان، پیوندهای تاریخی، منافع راهبردی و رقابت ایدئولوژیک درهم تنیده‌ شده‌اند.