طرابلس در انتظار قذافی دوم 

حسن هانی‌زاده- تحلیلگر مسائل بین‌الملل

 اوضاع و احوال میدانی در لیبی روز به روز پیچیده‌تر می‌شود و همچنان هیچ آینده و چشم‌انداز روشنی در این مورد وجود ندارد. درست است که هشت سال از سقوط قذافی گذشته و جنازه او در شهر سِرت (زادگاه قذافی که در شمال لیبی واقع شده است) میان انقلابیون و نیروهای وفادار به او دست به دست شد و هیچ آثاری از او جز یک نام به جا نمانده است، اما هم اکنون شاهد بهم‌ریختگی جدید و البته مشکوک در لیبی هستیم که مجدداً فضای عمومی مرگ وی را به نمایش می‌کشد. 

اینبار سناریوی دیگر برای لیبی طراحی شده که دو چندان خطرناک و دارای لایه‌های پنهان زیادی است که در بطن آن «ژنرال خلیفه حفتر» قرار دارد. از حدود یک ماه پیش ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر که از پشتیبانی دولت حاکم بر شهر طُبرق (دولت موازی که در شمال شرق لیبی مستقر است) برخوردار است، به دلایل کاملاً نامشخص به سوی شهر طرابلس حرکت کرد و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که امروزه شاهد درگیری‌های شدید میان دولت وفاق ملی (واقع در طرابلس پایتخت لیبی) و نیروهای خلیفه حفتر هستیم.

داده‌های میدانی و واکنش‌های سیاسی دقیقاً نشان می‌دهد که ژنرال خلیفه حفتر به دنبال اشغال بی چون و چرای طرابلس است تا از این طریق بتواند با تمگ کردن حلقه محاصره و جاری شدن خون غیرنظامی‌ها اوضاع را به سمتی هدایت کند که دولت وفاق ملی لیبی به رهبری «فائز السراج» سقوط کند و سُکان تمام خاک لیبی به دست خلیفه حفتر بیافتد اما مقاومت طیف حاکم بر طرابلس باعث تاخیر در اجرایی شدن این سناریو شده است. به عنوان مثال چند روز پیش فرودگان طرابلس به مدت 48 سال در دست نیروهای خلیفه حفتر قرار داشت اما نهایتاً نیروهای دولت وفاق ملی لیبی موفق به آزاد کردن آن شدند. در این میان نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است، حرکت ناوهای فرانسه به سوی بنادر شرق لیبی است که اتفاقا چاه‌های نفت این کشور هم در آنجا قرار دارد. این مولفه میدانی بی شک یکی از مهمترین عوامل تثبیت سلطه خلیفه حفتر بر سراسر خاک لیبی به شمار می‌رود و اگر چنین اتفاقی بیافتد بدون تردید شاهد به روی کار آمدن «قذافی دوم» خواهیم بود.

وضعیت در لیبی به صورتی است که مصر، عربستان و امارات به عنوان حامیان منطقه‌ای خلیفه حفتر مشغول به طرح‌ریزی برای به قدرت رساندن وی هستند و از سوی دیگر سکوت ایالات متحده، بریتانیا، روسیه، فرانسه و ایتالیا دقیقاً نماینگر آن است که این کشورها در خط مقدم دفاع از خلیفه حفتر به عنوان متحدان فرامنطقه‌ای شناخته می‌شوند. این روند تا زمان اشغال طرابلس توسط خلیفه حفتر و نیروهای ارتش ملی لیبی ادامه خواهد داشت و به نظر می‌رسد قبل از ماه رمضان شاهد اشغال طرابلس خواهیم بود که البته تغییر احتمالی این روند در گرو مداخله جامعه ملل و کنشگری آنها است. نکته دیگر که در تحلیل اوضاع و احوال لیبی باید مورد نظر قرار بگیرد این است که دولت فعلی حاکم بر طرابلس دارای ریشه های اخوان المسلمین است و همین امر باعث حمایت ترکیه و قطر از این جریان می‌شود. 

موضوع نهایی که اخیراً توجه تمام رسانه‌های دنیا را به تحولات لیبی معطوف کرده، بحث نفت و سناریونویسی بازیگران دخیل در این پرونده برای تصاحب آن است. عکس‌های هوایی و داده‌های رسانه‌ای از سواحل لیبی نشان می‌دهد ناوهای جنگی فرانسه به میادین نفتی لیبی نزدیک شده‌اند و این موضوع رخدادهای لیبی را به سمت دیگر هدایت می‌کند. تا جایی که متوجه می‌شویم بخشی از اقدام خلیفه حفتر به ترانزیت نفت لیبی به اروپا مربوط است.