سی و چهارمین اجلاس سران عرب در بغداد با تمرکز بر فلسطین برگزار شد؛
بازسازی نقش عربی در سایه آتش و آوار

رامین پرتو
روز گذشته (شنبه) مصادف با ۱۷ مه ۲۰۲۵، بغداد میزبان سی و چهارمین اجلاس سران عرب بود؛ نشستی که در فضایی مملو از بحرانهای منطقهای برگزار شد و در آن، محوریت با فلسطین و بهویژه وضعیت غزه بود. این اجلاس در شرایطی برگزار شد که جنگ در غزه به یکی از شدیدترین مراحل خود رسیده و بسیاری از ناظران از آن با عنوان «نقطه عطف جدید در مسئله فلسطین» یاد میکنند؛ چراکه در این راستا اخبار و گزارش نهادهای بین المللی نشان میدهد که وضعیت در این باریکه به شدت وخیم است. نکته اینجاست که اجلاس بغداد با مشارکت سران کشورهای عضو اتحادیه عرب و در حضور پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، به عنوان تنها مقام غیرعرب برگزار شد. این حضور بیسابقه، نشانهای از تغییر در معادلات سیاسی منطقهای و جهانی بود و نشان داد که مسئله فلسطین دوباره به جایگاه محوری خود در دیپلماسی بینالملل بازگشته است.
غزه، درد مشترک عربی
بحران غزه در سالهای اخیر، بهویژه از زمان آغاز عملیات نظامی اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، وارد مرحلهای خونبار و فاجعهبار شده است. در ماههای اخیر، حملات هوایی و زمینی اسرائیل به بخشهای مختلف نوار غزه باعث کشته شدن بیش از ۳۵ هزار فلسطینی، عمدتاً غیرنظامی، شده است. زیرساختهای حیاتی نظیر بیمارستانها، مراکز آموزشی و تأسیسات آبرسانی تقریباً نابود شدهاند و سازمان ملل شرایط را «غیرقابل تحمل و ضد انسانی» توصیف کرده است. در این شرایط، کشورهای عربی به این نتیجه رسیدهاند که ادامه انفعال میتواند نه تنها به افزایش هزینههای انسانی منجر شود، بلکه جایگاه منطقهای و حتی هویت سیاسی جهان عرب را به چالش بکشد. لذا اجلاس بغداد تصمیم گرفت مسئله غزه را در اولویت قرار داده و با اجماع، خواستار پایان فوری حملات، لغو محاصره و فراهمسازی مسیر برای ارسال کمکهای بشردوستانه شود تا بلکه تا حدودی بتوانند بیعملی خود را تطهیر کنند.
بحرانهای همزمان
اگرچه غزه محور اصلی نشست بود، اما سران عرب از پرداختن به سایر بحرانهای منطقهای نیز غافل نماندند. در سوریه، بحران سیاسی و انسانی همچنان ادامه دارد؛ در یمن، توافق آتشبس شکننده است و بازیگران منطقهای هنوز بر سر راهحل سیاسی اختلاف دارند. در سودان، جنگ داخلی بین نیروهای ارتش و نیروهای واکنش سریع به رهبری حمید تی، هزاران کشته و میلیونها آواره برجای گذاشته و در لیبی، دولتهای موازی همچنان مانعی جدی برای ثبات هستند. تحلیلگران بر این باورند که اجلاس بغداد میتواند گامی مؤثر در جهت تدوین نقشه راهی جامع برای مقابله با این بحرانها باشد، اما صرفاً در صورتی که مصوبات آن به مرحله اجرا برسد. این نکته از زبان برخی رهبران عرب نیز شنیده شد که «دیگر زمان صدور بیانیههای نمادین گذشته و باید تصمیمات واقعی اتخاذ شود».
رهبران کشورهای عربی از گذشته تاکنون از کمیتههایی برای پیشبرد گفتوگوی ملی در سودان و لیبی حمایت کردند اما با این حال، این طرحها زمانی موفق خواهند بود که میانجیگری عربی با رویکردی بیطرفانه و حرفهای دنبال شود، چراکه در لیبی دو دولت به موازات یکدیگر به دنبال سهم خود هستند و در سودان هم درگیری داخلی ادامه دارد
چرا پدرو سانچز در بغداد حاضر شد؟
یکی از نقاط عطف اجلاس بغداد، حضور پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، به عنوان تنها مقام غیرعرب بود. این دعوت بیسابقه، بازتابی از نقش روزافزون اسپانیا در حمایت از حقوق فلسطینیان و نقد سیاستهای اسرائیل محسوب میشود. سانچز در نطق خود در بغداد ضمن محکوم کردن حملات اسرائیل، آن را «نقض آشکار حقوق بشر» دانست و حتی در برخی گزارشها آمده است که مخالف تجارت کشورش با اسرائیل است. حضور سانچز نهتنها پیام همبستگی اروپا (یا بخشی از آن) با جهان عرب بود، بلکه تاکیدی بود بر اینکه مسئله فلسطین دیگر صرفاً یک منازعه خاورمیانهای نیست، بلکه به موضوعی بینالمللی تبدیل شده که نیازمند پاسخ جهانی است.
باید توجه داشت که اسپانیا در سالهای گذشته در کنار چند کشور اروپایی دیگر، همواره از راهحل دوکشوری حمایت کرده است. این رویکرد، ریشه در سیاست خارجی مبتنی بر چندجانبهگرایی و همچنین فشار داخلی ناشی از افکار عمومی اسپانیایی دارد که عموماً با ملت فلسطین ابراز همبستگی کردهاند. پدرو سانچز در سخنرانیاش در بغداد تأکید کرد که بدون تشکیل کشور مستقل فلسطین با پایتختی قدس شرقی، صلحی پایدار در منطقه شکل نخواهد گرفت. او همچنین خواستار اعمال تحریمهایی هدفمند علیه اشخاص، نهادها و دولتهایی شد که مانع تحقق راهحل دوکشوری هستند. این رویکرد، همسو با پیشنهادهایی است که برخی نهادهای حقوق بشری بینالمللی نیز مطرح کردهاند و نشاندهنده عزم اسپانیا برای فعال شدن در دیپلماسی خاورمیانه است.
اعراب مانع اقدامات اسرائیل میشوند؟
یکی از پرسشهای مهم پس از برگزاری اجلاس بغداد این است که آیا بیانیههای صادرشده و مواضع اتخاذشده میتواند عملاً مانع از ادامه تجاوزات اسرائیل به غزه شود یا خیر؟ واقعیت این است که اتحادیه عرب فاقد ابزارهای اجرایی مستقیم برای تأثیرگذاری بر رفتار اسرائیل است. با این حال، پیامدهای سیاسی و دیپلماتیک این نشست نباید نادیده گرفته شود. تأسیس صندوقی برای حمایت مالی از بازسازی غزه و لبنان، فشار دیپلماتیک برای تصویب قطعنامههای الزامآور در مجامع بینالمللی، و ترغیب کشورهای اسلامی و اروپایی برای اعمال تحریمهای هدفمند، از جمله راهکارهایی هستند که در اجلاس مطرح شد. بهویژه تأکید برخی کشورها بر پیگیری حقوقی جنایات جنگی اسرائیل در دیوان بینالمللی کیفری، میتواند جنبه بازدارندگی محدودی ایجاد کند. در عین حال، اگر این اجماع عربی تقویت شود و با حمایت اتحادیه اروپا، آفریقا و کشورهای آمریکای لاتین همراه شود، ممکن است فشارهای بینالمللی بر تلآویو افزایش یابد؛ بهویژه اگر برخی دولتهای اروپایی نظیر اسپانیا، ایرلند و بلژیک نیز کشور مستقل فلسطین را بهطور رسمی بهرسمیت بشناسند.
آینده لیبی و سودان
در اجلاس بغداد، بحرانهای لیبی و سودان نیز بخشی از گفتگوها را به خود اختصاص داد. با توجه به اینکه دو کشور در سالهای اخیر صحنه درگیریهای داخلی و جنگهای نیابتی بودهاند، رسیدن به صلح در این دو منطقه به عنوان اولویت دوم اجلاس تعریف شد. رهبران عرب از کمیتههایی برای پیشبرد گفتوگوی ملی در سودان و لیبی حمایت کردند. با این حال، این طرحها زمانی موفق خواهند بود که میانجیگری عربی با رویکردی بیطرفانه و حرفهای دنبال شود. در غیر این صورت، بیاعتمادی داخلی و رقابتهای منطقهای، همانند گذشته، روند صلح را با بنبست مواجه خواهد کرد. در لیبی، معضل دولتهای موازی در طرابلس و بنغازی همچنان مانع اتحاد ملی است و در سودان نیز شکاف بین نیروهای مسلح و گروههای شبهنظامی عمیقتر شده است. بنابراین اگر اجلاس بغداد بخواهد واقعاً نقطه تحولی در این بحرانها باشد، باید در ماههای آینده نشستهای تخصصیتر، با حضور نمایندگان واقعی گروههای درگیر برگزار شود تا به یک جمعبندی نهایی برسند. این در حالیست که لبنان و یمن هم آبستن حوادث خاص خود هستند.
یکی از نقاط عطف اجلاس بغداد، حضور پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، به عنوان تنها مقام غیرعرب بود و دعوت بیسابقه او، بازتابی از نقش روزافزون اسپانیا در حمایت از حقوق فلسطینیان و نقد سیاستهای اسرائیل محسوب میشود که حتی تا پایان دادن به تجارت با اسرائیل هم پیش رفته است
به صورت کلی باید گفت که اجلاس سی و چهارم سران عرب در بغداد را میتوان نقطه عطفی در بازگشت جدی جهان عرب به معادلات سیاسی منطقه دانست. تمرکز ویژه بر بحران غزه، حضور نخستوزیر اسپانیا، تلاش برای تدوین راهبردهای جدید در مواجهه با بحرانهای سوریه، یمن، لبنان، سودان و لیبی، همگی نشان از ارادهای جدید در سیاست عربی دارد. با این حال، موفقیت نهایی این اجلاس در گروی تعهد واقعی به اجرای مصوبات، هماهنگی با نهادهای بینالمللی، و پرهیز از اختلافات درونی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید