سیدمحمد میرزامحمدزاده

تماشای ترامپ در حالی که مردم کشورش را برای تأمین بودجه ساخت دیوار مرزی به گروگان گرفته است  خود گویای همه آنچه است که باید بدانیم. این موضوع بیشتر از آنکه بیانگر نگرانی ترامپ از اوضاع امنیتی کشورش باشد، نشان از  جوسازی رئیس‌جمهور آمریکا، برای پوشش دادن مسائلی دیگر است. موضوع دیوار چیز جدیدی نیست که ترامپ به ناگاه به اهمیت آن پی برده باشد، او یک‌بار دیگر در سال 2016 افکار را معطوف به آن کرد و از ساخت دیواری بین آمریکا و مکزیک سخن گفت و اذهان عمومی را معطوف به مسئله پناهجویان غیرقانونی مکزیک کرد؛ حالا پس از انتخابات میان‌دوره و تحقق اهدافش از این مسیر، باز هم به این مسئله چشم دوخته است؛ توجه ترامپ به این مسئله، نشان می‌دهد حتماً چیزی پشت پرده هست؛ نویسنده سرمقاله نیویورک‌تایمز باور دارد که ترامپ رو به سقوط، چنگ به این ماجرا زده است.

استارت از اوال آفیس

این صحنه نمایشی هفته گذشته کلید خورد، وقتی که ترامپ در یک بگومگوی تمام عیار در دفتر ریاست‌جمهوری خود، موسوم به اووال آفیس، به نانسی پلوسی و چاک شامر، رهبران دموکرات‌ کنگره آمریکا با افتخار اعلام کرد که اگر بودجه پنج میلیارد دلاری برای ساخت دیوارش از سوی کنگره تأمین نشود، دولت را به تعطیلی می‌کشاند. آنگاه، کل هفته را به این موضوع و تهدید‌های پیاپی پرداخت تا اینکه روز سه‌شنبه هفته گذشته (27 آذر ماه) به واسطه سارا هاکابی سندرز، دبیر مطبوعاتی خود، اعلام کرد که لایحه توقف موقت را که شامل پرداخت پول برای ساخت دیوار نمی‌شود، می‌پذیرد؛ قانون‌گذاران هم به سرعت لایحه را جمع و جور کردند و آن را به کاخ سفید ارجاع دادند تا راه برای تعطیلات کریسمس هموار شود.

بعد از آن بود که داستان‌های توئیتری آغاز شد؛ آن کوتر، مفسر حزب جمهوری‌خواه، وی را «بی‌عرضه» خطاب کرد و سرشناسان محافظه‌کار او را متهم به زیرسوال بردن کمپین امضای خود کردند و تحقیرش کردند. اعضای حزب کانون آزادی (Freedom Caucus) در صحن مجلس جمع شدند تا با ترامپ برای خیانت نکردن به اهداف حزب مذاکره کنند و به این ترتیب پایگاه حامی ساخت دیوار شروع به ریزش کرد.

با وضع پیش آمده، تنها شخصی که روز ولنتاین در دفتر دولت، در کنار ترامپ می‌ماند، مایک مولوینی کفیل ریاست ستاد کارکنان کاخ سفید است که به تازگی به کاخ سفید آمد

ترامپ که قادر نبود طعنه‌های کوتر و راش لیمبو مجری محافظه‌کار رادیویی آمریکا و همچنین چاپلوسان خود در برنامه تلویزیونی فاکس اند فرندز را تحمل کند، به سرعت تصمیم خود را تغییر داد. او توافق موقت بودجه‌ای که کنگره تهیه کرده بود را رد و به صراحت اعلام کرد که یا پنج میلیارد دلار برای  ساخت دیوار (یا آنطور که خود می‌خواند حصار آهنین) را می‌گیرد، یا آمریکایی‌ها «تعطیلی دموکراتیک» را تجربه می‌کنند؛ اسمی که او برای این تعطیلی انتخاب کرد، مهم نیست که ربطی به واقعیت داشته باشد یا خیر.

خشم ترامپ

روز جمعه (30 آذر ماه) او روی حالت کاملاً تهاجمی تنظیم شده بود. در ساعت کاری صبح، وقتش را به بطالت برای توفان توئیتری گذراند و دموکرات‌ها را به باد انتقاد گرفت و به میت مک‌کانل هشدار داد که در صورت لزوم به حالت «هسته‌ای» برود، یعنی با دور زدن قانون و رأی‌گیری در مجلس، با جذب اکثریت آرا، به یک توافق نهایی دست پیدا کند. البته مک‌کانل که نگران از دست‌دادن امتیازات قانونی خود حتی برای مهم‌ترین دیوار است، به سرعت مشخص کرد که نمی‌تواند از این گزینه استفاده کند.

برای ترامپ هرج و مرج نردبان است؛ از دید اکثر مردم، عدم قطعیت و بی‌نظمی ترسناک است و بر این باورند که از اتفاقات غیرقابل مترقبه باید پرهیز کرد، اما برای آقای ترامپ این مسائل همچون دوستان محبوب و دارایی‌های استراتژیک هستند

ترامپ بعد از ظهر همان‌ روز در حال امضای لوایح، همچنان به تقبیح دموکرات‌ها پرداخت و مسئله دیوار را یک جرم خواند و با اشاره به موضوع امنیت عنوان کرد که این مضوع ظرف یک‌ماه ضربات خود را وارد می‌کند و ادعا کرد که حتی رونالد ریگان نیز نتوانست بودجه ساخت دیوار را بگیرد (که در واقع ریگان هیچ‌وقت چنین چیزی نخواسته بود.). سناتورها به خانه رفتند تا بر اساس رویه معمول در مناطق خود به رأی‌گیری بپردازند که آیا باید با آخرین طرح مجلس شامل تأمین پول دیوار ترامپ موافقت کنند یا خیر. اما رهبران مجلس سنا تأکید داشتند، تا زمانی که یک مصالحه فرا حزبی به وجود نیاید چیزی تغییر نمی‌کند. اواسط شب سندرز به روزنامه رول کال، روزنامه کنگره، گفت اگر حتی مبلغ دیوار از چیزی که رئیس‌جمهور خواسته کمتر هم باشد، ترامپ قبول می‌کند. اما مذاکرات شب جمعه هم با شکست مواجه  و تعطیلی دولت قطعی شد.

لرد بیلیش در کاخ سفید

این اتفاق زمانی می‌افتد که ارشدترین مدیر ملت، فلسفه رهبری خود را بر اساس شخصیت پیتر بیلیش، در سریال «بازی تاج و تخت» می‌چیند؛ و آن فلسفه چیزی نیست جز آنکه: هرج و مرج نردبان است. برای اکثر مردم، عدم قطعیت و بی‌نظمی ترسناک است و بر این باورند که از اتفاقات غیرقابل مترقبه باید پرهیز کرد. اما برای آقای ترامپ این مسائل همچون دوستان محبوب و دارایی‌های استراتژیک هستند؛ او به صراحت باور دارد که ایجاد عدم تعادل برای مردم به او قدرت می‌دهد. او که اگر بتواند به میزان کافی به آشوب‌های اطراف خود دامن بزند، همه اطرافیانش تسلیم می‌شوند و صحنه را ترک می‌کنند.

ضمن آنکه چنین رویکردی حتی اگر راه را برای آنچه ترامپ می‌خواهد باز نکند، غم و اندوهی  برای مردم ایجاد می‌کند و  آن‌ها را از تمرکز بر مسائل دیگر باز می‌دارد. ترامپ می‌داند که یک رسوایی موجب خشم مردم می‌شود، اما یک میلیون رسوایی راهکاری استراتژیک است.

هیچ شکی نیست که ترامپ از اینکه حزب وی او را بابت تصمیم سازش برای لایحه دیوار ملامت کردند، ناراحت است. این رئیس‌جمهور نیاز مبرمی برای ستوده شدن دارد. هرچقدر از سوی توده مردم کمتر محبوب شود نیاز بیشتری می‌بیند که به صورت احساسی و سیاسی پایگاه حزبی خود را خوشحال نگه ‌دارد.

با این حال هیزم به آتش جنگ دیوار ریختن می‌تواند توجهات را به صورت گسترده‌ای از دیگر مسائلی که ترامپ را به درون می‌بعلد، دور کند.

مسیر سخت ترامپ

در عین حال حتی با وجود استانداردهای ترامپ، رئیس‌جمهور پا در مسیر پر تلاطمی گذاشته است. در همین هفته جاری، وال استریت (بازار سهام آمریکا)، بدترین دوران خود را در دهه اخیر در سپری می‌کند؛ بنیاد ترامپ توافق کرد که به دلیل اتهامات الگوهای تکان‌دهنده غیرقانونی بازار را تعطیل کند. از طرف دیگر دادگاه عالی آمریکا جلوی قانون منع پناهندگی را به قضاوت روث بیدر گینزبرگ گرفت. این قاضی  بعد از دادگاه برای عمل سرطان ریه پست خود را ترک کرد و از سوی دیگر تصمیم ترامپ برای خارج ساختن نیروهای ارتش از سوریه و افغانستان با مخالفت‌های گسترده مواجه شد.

این مسئله آنقدر از دید جیم ماتیس وزیر دفاع آمریکا، سنگین بود که نامه استعفای خود را روز پنج‌شنبه (29آذرماه) به ترامپ تقدیم کرد؛ نامه‌ای که در واقع نهیبی بر رویکرد رئیس‌جمهور آمریکا به سیاست خارجی و امنیت ملی بود.

با وضع پیش آمده، تنها شخصی که روز ولنتاین در دفتر دولت، در کنار ترامپ می‌ماند، مایک مولوینی، کفیل ریاست ستاد کارکنان کاخ سفید است که به تازگی به کاخ سفید آمده؛ از طرفی شنیده‌ها حاکی است آقای رئیس‌جمهور از اینکه مولوینی با راهکار تعطیلی دولت مخالف بوده ناراحت است.

در سال 2015 مولوینی عنوان کرده بود ایده ساخت دیوار مرزی ترامپ پوچ و کودکانه است. پس هیچ‌کس نمی‌تواند مطمئن باشد که رابطه این دو تا زیاد  به طول انجامد.

مهم‌تر از همه مسائل عنوان شده،‌ با پیش رفتن تحقیقات روسیه، مشکلات حقوقی ترامپ رو به افزایش است. وقتی کسی با این همه مسئله روبرو شود، چرا خود را درون جنگی حتی به بلاهت جنگ دیوار نیندازد و برای آن دولت را نیز به تعطیلی نکشاند؟

با این دیوار حداقل ترامپ می‌تواند تظاهر کند که همچنان اوضاع تحت کنترل او است؛ هرچند که دولتش بیشتر و بیشتر در باتلاق فرو رود.