فرشاد گلزاری

حملات رژیم صهیونیستی به غزه از گذشته تاکنون تبعات پرشماری را برای تل‌آویو و اراضی اشغالی به دنبال داشته است. از یک سو این حملات به نوعی غیرنظامیان زیادی را به کام مرگ کشانده و هزینه‌های انسانی گزافی بر فلسطینی‌ها تحمیل کرده که خروجی آن محکوم شدن اسرائیل در محور حقوق بشر بوده است. متقابلاً زمانی که ارتش اسرائیل دست به حمله علیه فلسطینی‌ها می‌زند، آنها و جریان‌های حاکم بر سرزمین‌های اشغالی هم ساکت نمی‌نشینند و به همین دلیل انگشتانشان روی ماشه می‌رود و تحرکاتی دارند به نوعی یک ضربه میدانی به تل‌آویو به شمار می‌آید؛ چراکه تمام راکت‌های شلیک شده از سوی جریان‌هایی مانند جهاد اسلامی و حماس به سوی اراضی اشغالی یکباره هزینه‌های زیادی را به ساختار پدافندی اسرائیل وارد می‌کند و آنها هم برای دفع این راکت‌ها باید میلیون‌ها دلار هزینه صرف کنند که در قالب پدافند گنبد آهنین آن را نظاره کرده‌ایم. اینکه چند درصد از راکت‌های شلیک شده از سوی جریان‌های فلسطینی به هدف می‌خورد یا اینکه تا چه حد این راکت و موشک‌های کوتاه‌بُرد می‌تواند دقیق‌زنی انجام دهد و به هدف اصابت کند، موضوعی است که لزوماً باید کارشناسان مسائل نظامی و تسلیحاتی در مورد آن سخن بگویند؛ اما مساله این است که صدای فرود آمدن این راکت‌ها  برای شهرک‌نشینان و شهروندان اسرائیل به شدت ترسناک است. این جماعت با دعوت کابینه‌های مختلف اسرائیل در ادوار گوناگون، به عنوان یک انسان‌هایی یهودی‌الاصل از تمام دنیا وارد سرزمین‌های اشغالی می‌شوند و توقع دارند که یک آرامش همیشگی را تجربه کنند اما اینگونه نشده است. آنها هرازگاهی باید شاهد تُرک‌تازی سیاستمداران خود و به‌تبع‌آن اصابت موشک یا راکت به خانه و کاشانه‌شان باشند. بر همین اساس این دومین چالشی است که هر وقت اسرائیل به غزه و کرانه باختری حمله می‌کند با آن مواجه می‌شود؛ چراکه بسیاری از یهودیانی که از آفریقا و سایر مناطق این کره خاکی پا به اسرائیل گذاشته‌اند در میانه شک و تردید زندگی می‌کنند و حتی بسیاری از آنها که دو پاسپورت در دست دارند، ترجیح می‌دهند که خارج از اسرائیل سکنی بگزینند و از این منازعات به دور باشند. در همین راستا سومین هزینه اسرائیل هزینه‌های سیاسی است. تل‌آویو عملاً به دنبال آن بوده تا با عملیاتی کردن سناریوهای منطقه‌ای به نوعی این پیام را به افکار عمومی داخلی و خارجی مخابره کند که همیشه در تهدید و بحران به سر می‌برد اما بر اساس اسناد و مدارکی که از دهه‌ها قبل تا به حالا گردآوری شده، سناریوی خلق و توزیع بحران عموماً از سوی اسرائیل به فلسطینی‌ها و سایر کشورهای منطقه تحمیل شده است. به عنوان مثال دو سال پیش و زمانی که دونالد ترامپ واپسین روزهای ریاست‌جمهوری خود را سپری می‌کرد، اسرائیل در مورد پرونده قدس و حفاری‌های زیرسطحی در این منطقه با اردن وارد چالش جدی شد. اردن به عنوان مسئولِ اوقافِ قدس بارها و بارها به اسرائیل هشدار داده بود که تشدید تنش در این منطقه و حمله به فلسطینی‌ها بعلاوه حفاری‌ها و تشدید جو امنیتی در این منطقه می‌تواند تقابل میان تل‌آویو و فلسطینی‌ها را به نقطه جوش برساند که تبعات آن بدون‌شک اقدامات میدانی جریان‌های فلسطینی علیه اسرائیل خواهد بود.

اردن به عنوان مسئولِ اوقافِ قدس بارها به اسرائیل هشدار داده بود که تشدید تنش در این منطقه و حمله به فلسطینی‌ها بعلاوه حفاری‌ها می‌تواند تقابل میان تل‌آویو و فلسطینی‌ها را به نقطه جوش برساند ،اما باز هم این اقدامات ادامه پیدا کرد

جدال با مصر پس از یک حمله!

سفر رونین بار، رئیس سرویس امنیت داخلی اسرائیل به قاهره و دیدار او با عباس کامل، رئیس سرویس اطلاعاتی مصر شاید بسیاری از تحلیلگران را به این باور برساند که شکاف در روابط دو طرف ترمیم می‌شود، اما اخباری که از کرانه باختری می‌آید خلاف این امر را بازگو می‌کند

مساله تنش با اردن صرفاً اولین و آخرین تقابل اسرائیل با همسایگان خود نیست بلکه حالا این رژیم وارد یک چالش نادر با مصر شده است. به یاد داریم که در اوایل آگوست سال جاری میلادی حملاتی از سوی اسرائیل علیه نوار غزه صورت گرفت که صدای جامعه ملل را به آسمان بلند کرد اما در مقابل جهاد اسلامی هم دست به تقابل و پاسخ نظامی زد. در این میاین اسرائیلی‌ها یک عملیات مرکب چند جانبه را طرح‌ریزی و اجرا کرند؛ به صورتی که از یک سو اقدام به حملات موشکی علیه غزه و مواضع جهاد اسلامی کردند و کار به هدف قرار دادن مواضع زیرزمینی این جنبش کشید، و از سوی دیگر هم نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی دست به رصد، رهگیری و ترور یا دستگیری فرماندهان بلندپایه جهاد اسلامی زدند. این اقدام چندین روز به طول انجامید اما مصری‌ها هیچ اقدامی برای توقف آن انجام ندادند؛ در نهایت نیز قاهره باز هم نقش میانجی را بازی کرد و آتش‌بس اتفاق افتاد. اما در این بین شاهد بودیم که با وجود اعلام آتش‌بس میان دو طرف درگیری، بنی‌ گانتس، وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که دستگاه امنیتی اسرائیل به تلاش خود برای دستگیری و ترور فرماندهان جهاد اسلامی ادامه خواهد داد و در همان هنگام باز هم حملاتی به غزه صورت گرفت که مصر را عصبانی کرد. حالا پس از تایید و تکذیب‌های متعدد طی روزهای اخیر، درنهایت بنی گانتس روز گذشته (دوشنبه) اعلام کرد که مصر بزرگترین دوست اسرائیل محسوب می‌شود و نقش محوری در منطقه ایفا می‌کند اما روابط ما با مصر به دلیل تنش اخیر در نوار غزه، در حال عبور از یک بحران است. اینکه او واژه «در حال عبور از یک بحران» را مورد استفاده قرار می‌دهد نشان از آن دارد که این تنش در حال تعمیق است. از سوی دیگر منابع عبری اعلام کرده‌اند که جرقه بحران در روابط اسرائیل و مصر از دو ماه قبل و پس از اعلام رهگیری پهپاد مصری توسط ارتش اسرائیل زده شد. برخی دیگر از منابع مانند هاآرتص هم اعلام کرده‌اند که این بحران به دلیل وضعیت وخیم امنیتی در کرانه باختری است و مصر نسبت به اقدامات امنیتی اسرائیل در این منطقه پس از آتش‌بس اخیر اعتراض جدی و شدید دارد. همین مساله باعث شده رونین بار، رئیس سرویس امنیت داخلی اسرائیل به قاهره برود و با عباس کامل، رئیس سرویس اطلاعاتی مصر دیدار و گفت‌وگو کند. رسانه‌های اسرائیلی می‌گویند که رونین بار برای رفع هرگونه تنش در روابط بین رژیم اسرائیل و مصر، با رئیس دستگاه اطلاعات مصر دیدار کرده است اما معلوم نیست که اوضاع عادی شود یا خیر. روز گذشته (دوشنبه) هم منابع عربی خبر دادند که نیروهای رژیم صهیونیستی موج بازداشت‌هایی را در مناطق مختلفی از کرانه باختری بالاخص در بیت لحم به راه انداخته است که همین موضوع می‌تواند زخم موجود در روابط دو طرف ترمیم‌ناپذیر کند. حال باید دید که انشقاق در مناسبات دو طرف تا کجا عمیق می‌شود؟