فرشاد گلزاری

 زمانی که صدای اولین شلیک‌های سربازان روسیه و ادوات نظامی آنها به سمت مواضع اوکراین شنیده شد، بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به همراه ایالات متحده آمریکا مواضع تندی علیه مسکو اتخاذ کردند. این روند تا همین حالا هم ادامه دارد و غرب اساساً در حال اعمال فشارهای شدید علیه روس‌ها است. در این میان تنها دولتی که نظاره‌گر اوضاع بود و به نوعی سکوت خود را تا آخرین دقایق حفظ کرد، اسرائیل بود. دولت نفتالی بنت که در وضعیت کنونی نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی را به عهده دارد، در همان روزهای ابتدایی بحران اوکراین سعی کرد تا از اتخاذ موضع روشن علیه هر یک از طرفین این پرونده خودداری کند ولی دیری نپایید که عازم مسکو شد. دیدار نفتالی بنت به عنوان اولین مقام سیاسی در دنیا با ولادیمیر پوتین آن هم در زمانی که او درگیر یک جنگ تمام‌عیار شده به خوبی نشان داد که تل‌آویو تا چه حد در مسکو نفوذ دارد. در این میان باید توجه داشت که اسرائیل سال‌هاست میزبان یهودیان روس‌تبار بوده؛ مخصوصاً در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ میلادی که اوضاع در روسیه چندان خوب نبود و بعد از آن هم فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد. اگرچه اسرائیل و روسیه در دوره جنگ سرد مخالف یکدیگر تلقی می‌شدند، اما از سال 2000 میلادی و با انتخاب ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس‌جمهوری روسیه، او علناً حامی اسرائیل شناخته شد؛ به گونه‌ای که در زمان نخست‌وزیری آریل شارون که بیش از پیش حامی روسیه بود، روابط اسرائیل و روسیه به ‌طور شایان توجهی بهبود پیدا کرد. از سوی دیگر باید دانست که اسرائیل تنها کشور روس زبان جهان خارج از روسیه محسوب می‌شود. زبان روسی پس از زبان‌های عبری و عربی، سومین زبان پراستفاده در اسرائیل است و سومین گروه بزرگ روس‌زبانان خارج از کشورهای شوروی سابق و بزرگترین میزان روس‌تبارها از کل جمعیت، در اسرائیل زندگی می‌کنند. همین چند آمار ابتدایی به ما می‌گوید که چرا پس از حمله روسیه به اوکراین، نفتالی بنت توانست به مسکو سفر کند. سفر بنت به روسیه بدون شک ریشه در علقه‌های عاطفی و ریشه‌های مذهبی یهودیان اوکراین با اسرائیل دارد. شاید بحث این باشد که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین یهودی‌تبار است و به همین دلیل مسائل اوکراین برای اسرائیل ارجحیت دارد، اما واقعیت این است که علیرغم ریشه یهودی زلنسکی، جامعه بزرگی از یهودیان در اوکراین زندگی می‌کنند و به همین دلیل این کشور از قدیم‌الایام برای تل‌آویو مهم بوده است. بر این اساس اگر بخواهیم اهمیت سفر بنت را کنار بگذاریم، باید به سمت اظهارات و مواضع اخیر مقامات اسرائیل چرخش تحلیلی داشته باشیم؛ چراکه نه تنها طی روزهای اخیر هیچ حمایتی از روسیه توسط اسرائیل انجام نشده، بلکه حالا کار به جایی رسیده که علاوه بر احضار سفیر اسرائیل در روسیه، بیانیه‌ای کوبنده علیه تل‌آویو از سوی وزارت خارجه روسیه صادر شده است. اما سوال اصلی این است که چرا روند دیپلماسی دو کشور به صدور بیانیه رادیکال از سوی مسکو علیه تل‌آویو انجامیده است.

اینکه روس‌ها صرفاً به صدور بیانیه خصمانه علیه اسرائیل اکتفا می‌کنند یا خیر، موضوعی است که نمی‌توان به‌روشنی به آن پاسخ داد؛ چراکه گِره‌های مذهبی، فرهنگی و تاریخی میان دو طرف بسیار متعدد است و نمی‌توان متصور بود که مسکو با تمام قوا علیه متحد قدیمی خود اقدام کند

یک مجادله آشکار اما بی‌سابقه!    

روس‌ها از سال 2015 میلادی تاکنون در سوریه حضور دارند و حدودِ 6 سال اخیر هیچ واکنشی نسبت به انجام عملیات‌های تخریبی اسرائیل علیه دولت سوریه و مواضع ارتش این کشور نداشته‌اند اما حالا از این پرونده علیه تل‌آویو استفاده کرده‌اند

پاسخ به این سوال تا حد زیادی به اظهارات اخیر یائیر لاپید، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی برمی‌گردد. او چندی پیش در مورد رفتار نظامیان روسیه در اوکراین اعلام کرد که مسکو در چندین شهر اوکراین، مرتکب جنایات جنگی شده است. این اظهارات به حدی برای روسیه گران تمام شد که دستگاه دیپلماسی این کشور هم اقدام به صدور بیانیه‌ علیه تل‌آویو کرد، اما این بیانیه صرفاً یک بیانیه عادی نبود، بلکه علناً اسرائیل را مورد عتاب و خطاب‌هایی قرار داد که تاکنون سابقه نداشته است. در گام نخست، روسیه در اقدامی بی‌سابقه جزئیاتی از آخرین حمله جنگنده‌های اسرائیلی در سوریه را منتشر کرد. این اسناد به نوعی نشان می‌دهد که اسرائیل از کدام مسیر هوایی، چگونه و حتی با چه مهماتی مواضع نیروهای دولتی سوریه را هدف قرار می‌دهد که برای اولین بار این اقدام در تاریخ روابط دو کشور رخ داده است. روسیه از سال 2015 میلادی تاکنون در سوریه حضور دارند و حدودِ 6 سال اخیر هیچ واکنشی نسبت به انجام عملیات‌های تخریبی اسرائیل علیه دولت سوریه و مواضع ارتش این کشور نداشته است. به همین دلیل اقدام روس‌ها علیه اسرائیل در این مقطع آن هم با محوریت سوریه که تل‌آویو حساسیت ویژه‌ای روی آن دارد را باید نشانه از تخاصم دیپلماتیک و طعنه سیاسی به اسرائیل در بحث امنیت ملی این رژیم دانست. این اقدام به حدی سر و صدا به پا کرده که رادیوی ارتش اسرائیل در ارزیابی خود اعلام کرد واکنش اسرائیل به بیانیه‌های روسیه یا اقدام روسیه در افشای جزئیات حملات اخیر در سوریه، ممکن است به بروز تنش واقعی در روابط مسکو با تل‌آویو منجر شود یا حتی روسیه در گام بعدی، اقدامات عملی در جلوگیری از حملات اسرائیل در سوریه انجام دهد. اما بیانیه وزارت خارجه روسیه به اینجا محدود نشد بلکه مسکو به رویدادهای اخیر مسجدالاقصی اشاره کرده و گفته ‌است که اسرائیل غزه را به زندانی بزرگ برای فلسطینی‌ها تبدیل کرده ‌است! به این ترتیب، ما شاهد استفاده از یک «کارتِ فعالِ سیاسی» توسط روسیه علیه تل‌آویو هستیم. روس‌ها می‌گویند که اسرائیل از وضعیت ایجاد شده در اوکراین برای منحرف کردن افکار عمومی بین‌المللی در قضیه فلسطین سوء‌استفاده می‌کند. این برخلاف تمام قطعنامه‌های سازمان ملل است که در مورد پرونده فلسطین صادر شده است. در این میان اما باید توجه داشت که رأی مثبت اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر سر تعلیق عضویت روسیه از شورای حقوق بشر سازمان ملل هم یکی دیگر از موارد اختلافی میان مسکو و تل‌آویو است. روسیه به هیچ وجه انتظار نداشت که اسرائیل چنین اقدامی کند ولی به هر ترتیب این موضوع باعث تعمیق شکاف شده است. در این میان نکته مهم، استفاده از وضعیت فعلی منطقه توسط روسیه بر علیه اسرائیل است. اینکه روس‌ها صرفاً به بیانیه اکتفا می‌کنند یا خیر، موضوعی است که نمی‌توان به‌روشنی به آن پاسخ داد؛ چراکه گِره‌های مذهبی، فرهنگی و تاریخی میان دو طرف بسیار متعدد است و نمی‌توان متصور بود که مسکو با تمام قوا علیه اسرائیل اقدام ‌کند. اما آنچه در این میان مورد توجه خواهد بود این است که روس‌ها برای ضربه زدن به تل‌آویو از اهرم‌‌سازی منطقه‌ای استفاده خواهند کرد که شاید ایران، سوریه و عراق بخشی از سناریوی احتمالی آنها باشند!