فرشاد گلزاری

شاید بارها و بارها نام «اسکاندیناوی» را شنیده باشید؛ به‌خصوص در شرایط کنونی ایران که اغلب از مهاجرت به خارج از کشور سخن به میان می‌آید، نام این منطقه به گوش می‌خورد. این منطقه که در شمال اروپا واقع شده، اغلب به نظام رفاهی مدون و مترقی‌اش معروف است. عموماً در این منطقه با آب و هوای سرد روبرو هستید که دلیلش متاثر بودن این منطقه از اقلیم قطب شمال است. نظم و وجود نظام اقتصادی -اجتماعی مشخص که بدان «نظام رفاقتی» یا «نظام دوستانه» هم گفته می‌شود باعث شده بسیاری از مردم دنیا اسکاندیناوی را برای مهاجرت انتخاب کننده که البته میزان دریافت مالیات با ارقام بالا یکی از مسائلی است که باعث می‌شود هرکسی این منطقه را برای هجرت تا زمان فوت انتخاب نکند! در این میان باید توجه داشت که اسکاندیناوی در معنای محدود آن دربرگیرنده سه کشور سوئد، نروژ و دانمارک است که به آن شبه‌جزیره اسکاندیناوی گفته می‌شود و در معنای گسترش یافته آن فنلاند، ایسلند، جزایر فارو و جزایر الند را نیز شامل می‌شود. این منطقه از حیث وجود انرژی از مناطق جغرافیایی بسیار مهم به حساب می‌آید که در نهایت موردنظر بسیاری از ابرقدرت‌ها مانند روسیه و آمریکا بوده است. این جغرافیا البته با جمعیت حدوداً 22 میلیون نفری بیش از هر موردی به عنوان دو نقطه مهم برای مسکو در نظر گرفته می‌شود؛ چراکه فنلاند دقیقاً دیوار به دیوار روسیه است و سوئد هم به دلیل نزدیکی با روسیه یک کشور مهم برای کرملین (خصوصاً از حیث امنیتی) به شمار می‌آید. در این میان آنچه که باعث شده در این نوشتار به سوئد و فنلاند اشاره کنیم، صرفاً آب و هوای خوب یا نظام رفاهی مترقی این دو کشورِ اروپای شمالی نیست، بلکه چند روزی  است پرونده اوکراین و تعمیق این بحران باعث شده تا هر دو کشور (سوئد و فنلاند) به سرتیتر اخبار رسانه‌ها تبدیل شوند. بدون تردید طی هفته‌های اخیر همه جهان متوجه شده‌اند که یک تقابل همه جانبه و بیش از حد خطرناک میان روسیه و غرب (اعم از آمریکا و اتحادیه اروپا) به وجود آمده که خروجی این تقابل را در زمین اوکراین شاهد هستیم. اینکه آلمان بودجه یک میلیارد یورویی برای ارسال تسلیحات به اوکراین تصویب می‌کند و از سوی دیگر بریتانیا و آمریکا بدون وقفه تسلیحات ضد تانک و ضد هلی‌کوپتر به کی‌یف روانه می‌کنند و حتی ایتالیا در فکر صادرات مجدد اسلحه و مهمات به این کشور است، نشان می‌دهد که تنش میان مسکو و دولت‌های غربی علناً بالا گرفته و گویا قرار نیست به این زودی آتش درگیری‌ها فروکش کند. در این میان ناتو یا همان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یکی از محورهایی است که به صورت مستقیم سعی دارد روسیه را از حیث امنیتی و نظامی مورد هدف قرار دهد و روس‌ها هم علناً این موضوع را طی 50 روزاخیر با گوشت و پوست و استخوانشان درک کرده‌اند، اما مساله این است که آیا این اقدامات ناتو قرار است ادامه داشته باشد یا در همین نقطه متوقف خواهد شد؟

اقدامِ اتحادیه اروپا در سوق دادن هلسینکی و استکهلم به سمت عضویت در ناتو در حالی انجام می‌شود که بروکسل قصد دارد ششمین بسته تحریمی علیه مسکو با موضوعیت بانکداری و انرژی را ظرف روزهای آینده اعمال کند که احتمالاً اوضاع را متشنج‌تر خواهد کرد

تهدید از مرزهای شرقی!

روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به صورت مشخص شاهد رشد همگرایی و گسترش مرزهای اتحادیه اروپا بوده است که حالا همین موضوع باعث تحت فشار قرار گرفتن روسیه شده است

اگر به نقشه جغرافیا نگاه کنیم به خوبی می‌بینیم که فنلاند، دقیقاً دیوار به دیوار مرزهای شرقی روسیه قرار دارد و روس‌ها از گذشته در مورد پیوستن این کشور به ناتو حساس بوده‌اند. واقعیت این است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی روسیه سعی کرد خود را از حیث سیاسی، امنیتی و اقتصادی تا حد زیادی رشد دهد و نگذارد که از غرب عقب بماند. در این میان ولادیمیر پوتین بخش اعظم این پروژه را به عهده داشته و دارد و همین حالا هم در حال تلاش برای برتری همه جانبه بر غرب است. اما در مقابل کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا هم بیکار ننشسته‌اند و بر همین اساس، دو عامل برای تهدید روسیه به وجود آمد. عامل نخست، رشد همگرایی و گسترش مرزهای اتحادیه اروپا بود. روسیه پس از شوروی به صورت مشخص شاهد این رشد بوده است. عامل یا سطح دوم، مسائل نظامی یا همان پیمان ناتو است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا وارد پیمانی شدند که بنیانگذارش آمریکا بود و هدفش ایجاد یک سپر دفاعی مقاوم در برابر تهدید شوروی سابق و روسیه فعلی بوده است. بر این اساس این پیمان در حالی که روسیه به اوکراین حمله کرده، بیش از پیش فعال شده است و عملاً یک ابزار برای رویارویی با مسکو به شمار می‌رود. اینکه فنلاند و سوئد حالا اعلام کرده‌اند که به احتمال زیاد تا تابستان به عضویت ناتو درمی‌آیند دقیقاً نشان می‌دهد غرب در حال ایجاد یک آرایش جدید علیه روسیه آن هم کمی آنطرف‌تر از مرزهای این کشور است. مساله عضویت دو کشور سوئد و فنلاند در ناتو بدون تردید برای روسیه نه تنها خوشایند نیست بلکه کرملین این موضوع را به نوعی اعلام جنگ می‌داند. همین چند روز پیش بود که دمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه هشدار داد که در صورت پیوستن سوئد و فنلاند به پیمان آتلانتیک شمالی، روسیه نیز باید سیاست دفاعی خود را تقویت کند؛ چراکه دیگر نمی‌توان در مورد وضعیت عاری از سلاح هسته‌ای در منطقه بالتیک صحبت کرد و باید تعادل برقرار شود. اگر سخنان مدودف را کالبدشکافی کنیم، می‌بینیم که او به صورت نه چندان غیرمستقیم به بحث استقرار موشک‌های فراصوت با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای در مرز با فنلاند اشاره می‌کند که سوئد را هم تهدید خواهد کرد. روسیه با این اقدام علناٌ اتحادیه اروپا را تهدید کرده است و حالا شاهد آن هستیم که مقامات کشورهای اروپایی مانند آلمان و غیره عضویت سوئد و فنلاند در ناتو را یک حق مشروع قلمداد می‌کنند. این اقدامِ اتحادیه اروپا در سوق دادن هلسینکی و استکهلم به سمت ناتو در حالی انجام می‌شود که بروکسل قصد دارد ششمین بسته تحریمی علیه مسکو با موضوعیت بانکداری و انرژی را ظرف روزهای آینده اعمال کند. از سوی دیگر سفرهایی که از سوی مقامات اروپایی مانند بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا و سایر مقامات اروپا به اوکراین انجام شده این پیام را صادر می‌کند که غرب یک تنه به دنبال تجدیدنظر در روابطش با روسیه است. حال باید دید که آیا عضویت فنلاند و سوئد باعث می‌شود که آرایش دفاعی غرب علیه روسیه به اینجا ختم شود یا اینکه آنها مسکو را مجدداً به نوعی دیگر سورپرایز خواهند کرد.