فرشاد گلزاری

همانگونه که همه انتظار داشتند با مستقر شدن «جو بایدن» در کاخ سفید، سیاست‌های ضد شرقی دولت دموکرات‌ آمریکا رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت. در طول چهار سال گذشته که دونالد ترامپ سکان هدایت ایالات متحده را در دست داشت ما شاهد سرشاخ شدن جدی واشنگتن و مسکو نبودیم، بلکه با تفاوت‌های بسیار فاحش یک گردش به راستِ مشهود در عرصه سیاست خارجی آمریکا در قبال فدراسیون روسیه صورت گرفت.

این گردش به راست تا حدی عیان بود که شرق به رهبری سیاسی - امنیتی مسکو و سردمداری اقتصادی چین به نوعی در ادبیات سیاسی ایالات متحده مجدداً مورد تجدید نظر قرار گرفت. به عبارتی دیگر تیم ترامپ در مورد شرقِ دور تهدید اول و آخر خود را چین دانست و در اینجا بود که روس‌ها نفس راحتی طی چهار سال حضور ترامپ در کاخ سفید کشیدند.

بر این اساس است که دموکرات‌ها و در رأس آن بایدن، در کمپین‌های انتخاباتی خود طی سال 2020 بارها و بارها اعلام کردند که ترامپ، به نوعی در حال قدم زدن در حیاط خلوت مسکو است و برخی دیگر از دموکرات‌های طیفِ چپ مانند برنی سندرز اعتقاد داشتند که ترامپ به نوعی فرستاده کرملین به کاخ‌سفید است. این حرف و حدیث‌ها حالا تمام شد و طی سه ماه گذشته که بایدن وارد میدان شده، به وضوح می‌بینیم که او و تیمش در حال تاختن بر روسیه هستند.

اتحادیه اروپا اعلام کرده فدراسیون روسیه کارزاری برای سربازگیری در شهر سواستوپول و جزیره کریمه، آغاز کرده تا شهروندان آن به زور در نیروهای مسلح این فدراسیون ثبت‌نام کنند که این اقدام مسکو نقض قوانین بین‌المللی می‌شود

این حملاتِ گاه و بیگاه دموکرات‌های واشنگتن البته در چندین سطح قابلیت بررسی و تحلیل دارد. سطح اولِ این منازعه آشکار در حوزه حقوق بشر است که همین موضوع خود به دو شاخه تقسیم می‌شود. نخست، حمله تیم بایدن (اعم از وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی) و رسانه‌های آنها به مسائل حقوق بشری داخل روسیه است که جدیدترین و مهمترین آن را می‌توان بازداشت الکسی ناوالینی، رهبر اپوزیسیون روسیه دانست که حالا در زندان به سرمی‌برد و طی روزهای اخیر دست به اعتصاب غذا زده است. واشنگتن بارها و بارها از زمانی که ناوالنی از آلمان وارد خاک روسیه شده اقدامات نیروهای امنیتی و پلیس این کشور در سرکوب معترضان به زندانی کردن او را محکوم و حتی تحریم‌های جدید علیه مقامات مسکو وضع کرده است.

دومین شاخه از حوزه حقوق بشر که آمریکا در حال اعمال فشار بر مسکو از طریق آن است، هدف قرار دادن وضعیت حقوق بشری کشورهایی بود که از زمان حیات اتحاد جماهیر شوروی تاکنون به عنوان حوزه نفوذ سنتی مسکو شناخته می‌شوند که بلاروس یکی از آنها به شمار می‌آید. در مینسک هم ما شاهد آن هستیم که دستگاه سرکوبِ الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهوری بلاروس هنوز از پا ننشسته است و مدام در حال حذف و هرس معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته میلادی در این کشور است. این موضوع هم یکی دیگر از اهرم‌های فشار بر مسکو از سوی آمریکا است؛ چراکه دولت بایدن با همکاری و همیاری اتحادیه اروپا بسیاری از مقامات بلاروس که با روسیه در ارتباط هستند را در فهرست تحریم‌های خود قرار دادند که به نوعی باید آن را شلیک تیر اخطار برای روس‌ها دانست. حوزه دیگری که آمریکایی‌ها سعی می‌کنند روسیه را تحت‌فشار قرار دهند، ناتو و پیشروی‌های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است. ذات و درون‌مایه این سازمان و نهاد بینِ دُولی اساساً به مهار بلوک شرق مربوط می‌شود ولی حالا که دیگر دیوار برلین فرو ریخته، ناتو تهدید اصلی مسکو به حساب می‌آید. آمریکایی‌ها بارها سعی کردند تا با گسترش حضور ناتو در خارجِ نزدیکِ روسیه این کشور را به نوعی وارد چالش‌های محیطی و نظامی کنند که تاحدودی در این امر موفق شدند اما حالا اوضاع به صورت دیگری است.

دولت بایدن با همکاری و همیاری اتحادیه اروپا بسیاری از مقامات بلاروس که با روسیه در ارتباط هستند را در فهرست تحریم‌های خود قرار دادند که به نوعی باید آن را شلیک تیر اخطار برای روس‌ها دانست

و حالا اوکراین!

یکی دیگر از محورهای بسیار مهمی که دموکرات‌های کاخ‌سفید در وضعیت کنونی در حال پیگیری آن هستند، حمایت از اوکراین به رهبری ولودیمیر زلسنکی است. کمدین اوکراینی‌الاصل که به نظر می‌رسد در دوران ترامپ گوشه رینگ یا بهتر بگویم، به حاشیه رانده شد و حالا با آمدن بایدن در حال فعال شدن در عرصه سیاسی و نظامی است. همه به یاد دارند که در سال 2014 میلادی زمانی که انقلاب میدان استقلال در کی‌یف رخ داد و یانکوییچ رئیس‌جمهوری وقت اوکراین از مرزهای شرقی کشورش با کمک روس‌ها فرار را بر قرار ترجیح داد، جدایی‌طلبان تحت حمایت مسکو در لوگانسک و دونتسک پرچم استقلال بر زمین کوبیدند و چندی بعد شبه‌جزیره استراتژیک کریمه با رأی مثبت دومای روسیه به سرزمین‌ تزارها الحاق شد. دقیقاً در همان زمان بایدن معاون باراک اوباما بود و با اروپایی‌ها علیه روسیه وارد مذاکره شد و حالا باز هم او در حال شلوغ کردن محیط این کشور است. روز گذشته ( شنبه) یاکوف اوسادچی، سخنگوی سازمان پلیس جمهوری خودخوانده لوگانسک اعلام کرد که ارتش اوکراین طی حمله توپخانه‌ای به لوگانسک، نخستین مورد استفاده از سلاح سنگین پس از برقراری آتش‌بس در ماه ژوئن سال ۲۰۲۰ را به سمع و نظر جهان رساند. این حمله به معنای شروع منازعه جدید است و دقیقاً همان اعمال فشاری است که دموکرات‌ها در حال اجرای آن علیه مسکو هستند. این حمله در حالی انجام شده که جو بایدن در گفت‌وگوی تلفنی روز جمعه خود با ولودیمیر زلنسکی بر حمایت ناگسستنی آمریکا از حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین در مواجهه با تهاجم مداوم روسیه در دونباس و کریمه تاکید کرد. اوضاع به حدی وخیم شد که دیروز کاخ کرملین اعلام کرد هرگونه اعزام سربازان ناتو به اوکراین، به درگیری بیشتر نزدیک مرزهای روسیه خواهد انجامید و مسکو را وادار می‌کند برای تضمین امنیت خود، اقدامات بیشتری انجام دهد. جالب اینجاست که اروپایی‌ها هم ساکت ننشستند. اتحادیه اروپا پنجشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد فدراسیون روسیه کارزاری برای سربازگیری در شهر سواستوپول و جمهوری خودمختار کریمه که به طور غیرقانونی ضمیمه شده است، آغاز کرده تا شهروندان آن به زور در نیروهای مسلح این فدراسیون ثبت‌نام کنند!

اروپایی‌ها در بیانیه خود اعلام کردند که این اقدام روسیه نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه است. به موازات این تحولات، وزارت دفاع اوکراین در بیانیه‌ای اعلام کرده که لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا به اوکراین تضمین دفاع در برابر روسیه در صورت آغاز مناقشه مسلحانه داده است که این اظهارات مقامات کی‌یف هم تایید دیگری بر فعال شدن دموکرات‌ها در پرونده اوکراین است که بدون تردید موجب عصبانیت حاکم کرملین خواهد شد. بنابراین می‌توان گفت که بایدن و تیمش در حال بازگرداندن اوکراین به مدار تحولات سال 2014 میلادی هستند.