فرشاد گلزاری

 نگاهی به پرونده سوریه طی 10 سال گذشته نشان می‌دهد که کشورهای عربی منطقه، بیشترین سهم را در تخریب این کشور و ادامه بحران تروریستی شامات به عهده داشته‌اند. همگان به یاد دارند که پس از اوج گرفتن بهار عربی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، یکباره سوریه به محلی امن برای زاد و ولد گروه‌های تروریستی تبدیل شد که شاخص آنها داعش و جبهه‌النصره (شاخه سوری القاعده) بود. روند فعالیت جریان‌های تروریستی در این کشور به حدی افزایش پیدا کرد که هر روز جهانیان شاهد اخباری از قتل و غارت صدها و هزاران نفر به شدیدترین و شنیع‌ترین وجه ممکن بودند. از ذبح مردان بی‌گناه گرفته تا بی‌خانمان شدن زنان و کودکان، یک به یک، بساط خلق یک تراژدی را به وجود آوردند که خروجی آن آوار شدن سقف خانه‌ها و انباشت هزاران درد و آلام روحی و جسمی بود. آرام آرام تبعات روحی و روانی جنگ سوریه در حال نمایان شدن است، اما واقعیت این است که با گذشت یک دهه از آن روزها، کودکانی در سوریه وجود دارند که سراسر وجود آنها را انتقام و کینة تسویه حساب فراگرفته است. کسانی در سوریة امروز در کوچه و خیابان‌های این کشور قدم می‌زنند که مادر و پدر و یا خواهر و برادرانشان و حتی دوستان و هم‌محلی‌هایشان جلوی چشمانشان نابود شده‌اند و هرچه پا به سن می‌گذارند، این سوال در ذهنشان به وجود می‌آید که چه شخصی یا کدام کشور باید جوابگوی نابود شدن کودکی یا جوانی‌شان باشد؟ پاسخ به این پرسش قدری مشکل است و البته زاویه دید تحلیل هم در این میان تاثیرگذار خواهد بود. کشورهای عربی، مقصر اصلی این بحران را دولت حاکم بر دمشق می‌دانند و در این 10 سال از هیچگونه حمایت مالی، تسلیحاتی، انسانی و سیاسی برای سرنگونی بشار سد دریغ نکرده‌اند. از عربستان و امارات گرفته تا قطر، کویت، اردن و حتی ترکیه در این سناریوی خونین مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم داشتند و جبهه غرب به رهبری ایالات متحده هم در این میان بازی خود را به جهانیان نشان داد. حالا پس از فرونشستن غبارهای جنگ سوریه، بعدازظهر سه‌شنبه، عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات به دمشق رفت و با رئیس‌جمهوری سوریه دیدار کرد. در تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از این دیدار، بشار اسد، با آغوشی باز و لبی خندان از بن‌زاید استقبال می‌کند که البته در دنیای سیاست نمی‌توان جز این، با مهمانان خارجی برخورد داشت. براساس گزارش منتشر شده از سوی خرگزاری رسمی سوریه (سانا) خلیفه شاهین، وزیر مشاور در امور خارجه و علی محمد حماد الشامسی، رئیس سازمان گمرک فدرال و امنیت گذرگاه‌ها وزیر خارجه امارات را در این سفر همراهی می‌کنند. بر اساس اعلام منابع نزدیک به دولت سوریه؛ در این دیدار روابط دوجانبه بین دو کشور، توسعه همکاری دوجانبه در زمینه‌های مختلف، گشودن چشم‌اندازهای جدید همکاری به خصوص در زمینه‌های مهم به منظور تقویت مشارکت سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها بررسی شد.

امارات می‌خواهد با احیای عضویت سوریه در اتحادیه عرب این کشور را وارد یک کریدور سیاسی - تجاری با سایر اعضای این اتحادیه کند که آنها هم بتوانند درنهایت ضمن سرمایه‌گذاری مبالغ هنگفت در دمشق، سفارت‌های خود را این شهر مجدداً بازگشایی کنند

دور کردن دمشق از تهران؟!

واقعیت این است که اماراتی‌ها با پوشش و اهرم اقتصادی و تجاری وارد دمشق شده‌اند تا بتوانند با سرمایه‌گذاری در این کشور، نفوذ خود را آرام آرام به رخ کشورهای منطقه و به خصوص ایران بکشند

آرایش تیم اماراتی‌ها در سفر به دمشق کاملاً نشان می‌دهد که ابوظبیبه دنبال آن است تا بتواند از طریق نزدیک شدن به دمشق، منافع خود را در این کشور تعریض کند و به همین دلیل باید گفت که اماراتی‌ها حالا با ابزار اقتصادی به دمشق آمده‌اند. اماراتی‌ها به خوبی می‌دانند که سوریه عملاً ویران شده و زیرساخت‌های این کشور به صورت گسترده از بین رفته است. به همین دلیل آنها با پوشش و اهرم اقتصادی و تجاری وارد دمشق شده‌اند تا بتوانند با سرمایه‌گذاری در این کشور، نفوذ خود را آرام آرام به رخ کشورهای منطقه و به خصوص تهران بکشند. بسیاری معتقدند که این اقدام دولت دمشق و نزدیک شدن آنها به ابوظبی را باید نوعی فاصله گرفتن از تهران دانست، اما واقعیت این است که سوریه در این مدت که از جمع کشورهای اتحادیه عرب کنار گذاشته شده بود، به صورت علنی با دولت‌های این بلوکِ منطقه‌ای وارد چالش جدی نشد و به نظر می‌آید که بشار اسد در این راستا به دنبال ایجاد توازن و اجرای صبر استراتژیک بوده است. در این میان باید توجه داشت که خرابی‌های تحمیل شده به سوریه به حدی است که امارات و حتی عربستان به تنهایی قادر به بازسازی آن نیستند و به همین دلیل سناریوی اصلی یعنی «پیوستن مجدد سوریه به اتحادیه عرب» مطرح شده است. در سفر بن‌زاید به دمشق یکی از اصلی‌ترین محورهای گفت‌وگو با بشار اسد، بحث بازگشت سوریه به جمع کشورهای عضو اتحادیه عرب بود. در این میان حدو.د چهار ساعت پس از این دیدار، سایت آر.تی به نقل از منابع و فعالان سیاسی سوریه و امارات گزارش داد که مقامات امارات تلاش‌های دیپلماتیک عربی را هدایت می‌کنند و می‌خواهند سوریه را با اعراب آشتی دهند. چندی بعد هم وئام وهاب،‌ رئیس حزب توحید عربی در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «جرأت امارات در روابط با سوریه باید انگیزه‌ای برای دیگر عرب‌ها باشد». این دو واکنش به خوبی نشان می‌دهد که اماراتی‌ها در این میان دو هدف اصلی را دنبال می‌کنند. هدف اول این است که آنها با احیای عضویت سوریه در اتحادیه عرب بتوانند این کشور را وارد یک کریدور سیاسی - تجاری با سایر اعضای این اتحادیه کنند که آنها هم بتوانند در نهایت مبالغ هنگفتی را در دمشق سرمایه‌گذاری کنند و از سوی دیگر سفارت‌های خود را مجدداً در این کشور بازگشایی کنند. هدف دوم امارات که بدون شک با عربستان سعودی هماهنگ شده و به احتمال زیاد بریتانیایی‌ها هم در آن دخیل هستند، ایجاد فاصله میان تهران و دمشق است. آنها به خوبی می‌دانند که سوریه زیر بار قانون سزار آمریکا در حال تحمل سختی‌های زیادی از حیث اقتصادی است، اما از سوی دیگر هم به خوبی‌ می‌دانند که ایران هم در موضوع اقتصاد با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند و توان سرمایه‌گذاری بیشتر در این کشور را ندارد. این در حالیست که بسیاری از منابع خبری کشورهای عربی منطقه مانند روزنامه البعث چاپ سوریه، روزنامه الاتحاد امارات و روزنامه الخلیج امارات در گزارش‌های تحلیلی خود اعلام کردند که روابط میان سوریه و امارات حتی در تاریک‌ترین لحظات از بحران سوریه قطع نشد و در نهایت امارات ۲۷ دسامبر ۲۰۱۸ سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرد و اولین تماس تلفنی محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی و معاون فرمانده عالی نیروهای مسلح امارات با اسد در تاریخ ۲۷ مه ۲۰۲۰ انجام شد. بر همین اساس باید این ملاقات را یک دیدار میان دو کشور عربی دانست که به دنبال شروع مناسبات عربی - عربی خود هستند.