فرشاد گلزاری

بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند که با حضور جو بایدن در کاخ سفید و خروج  دونالد ترامپ از گردونه قدرت؛ بسیاری از سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا با تغییر مواجه می‌شود که گویا بخشی از این تحلیل‌ها به مشکل یا بن‌بست برخورده‌اند. یکی از دلایل این امر،‌ چرخش‌های ناگهانی بایدن و تیم سیاسی - امنیتی او در حوزه سیاست خارجی است.

نمونه بارز این چرخش را باید در افغانستان و تبدیل این کشور به برزخ جدید جنوب آسیا جستجو کرد که همه دنیا تا به همین ساعت مات و مبهوت مانده‌اند و نمی‌دانند در مورد این اقدام کاخ سفید چه بگویند. بخشی از اروپایی‌ها علیرغم آنکه با ایالات متحده رابطه حسنه‌ای دارند اما باز هم معتقدند واشنگتن در قضیه افغانستان به آنها خیانت کرده است و حالا آنها در حال هزینه دادن هستند. از سوی دیگر در مسائلی مانند خاورمیانه هم شاهد یکسری چرخش‌های عجیب و غریب بایدن و دموکرات‌ها هستیم. آنها به هیچ وجه قرار نیست از منطقه غرب آسیا و همچنین حاشیه خلیج فارس خارج شوند اما واقعیت این است که ایالات متحده تا ژانویه 2022 میلادی تحرکاتی را در منطقه به نمایش می‌گذارد که می‌تواند معادلات را تغییر دهد و اوضاع را طور دیگری رقم بزند.

به عنوان مثال روز گذشته (جمعه) فرماندهی عملیات مشترک عراق از توافق این کشور و آمریکا برای کاهش نیروهای نظامی در پایگاه‌های عین‌الاسد و اربیل خبر داد. چندی قبل هم خبر آمد که آمریکایی‌ها قرار است در خلیج فارس یگان پهپادی به راه بیندازند که صرفاً همین دو خبر نشان از بحران‌های جدید در منطقه دارد. با این وجود اما یکی از راهبردهای استراتژیک ایالات متحده و تیم بایدن همچنان بحث تقابل با چین است. این پروژه که حداقل از سال 2000 میلادی و از زمان به روی کار آمدن بوشِ پسر کلید خورد و در زمان باراک اوباما با مسامحة نسبی روبرو شد و در دوران دونالد ترامپ به اوج خود رسید، در دولت بایدن به صورت دیگری ادامه خواهد داشت. همه فکر می‌کردند که او همانند اوباما به نوعی یک مسامحه با چین را در دستور کار می‌گذارد و در این میان صرفاً چندین پروژه تقابلی را ادامه خواهد داد اما اوضاع اینگونه پیش نرفت.

از زمان روی کار آمدن دموکرات‌ها حملات سیاسی و دیپلماتیک به پکن افزایش پیدا کرده و حالا شاهد اقدامات جدیدی هستیم که اگر بگوییم «بوی جنگ» یا به بیانی بهتر، «بوی باروت» می‌دهد، گزافه نگفته‌ایم. ماجرا از این قرار است که سحرگاه پنجشنبه به وقت تهران دولت‌های بریتانیا، آمریکا و استرالیا در تلاش برای مقابله با قدرت فزاینده چین، از امضای یک پیمان ویژه برای به اشتراک گذاشتن فناوری‌های پیشرفته دفاعی خبر دادند که بسیاری از کشورها از جمله چین را به شدت متعجب کرد.

بر  اساس گزارش بی.بی.سی این پیمان که به پیمان آکوس  (AUKUS)معروف است به استرالیا امکان می‌دهد برای اولین بار زیر دریایی‌هایی با نیروی محرکه هسته‌ای بسازد. از سوی دیگر این پیمان همچنین شامل همکاری در زمینه هوش مصنوعی، فناوری کوانتومی و سایبری خواهد بود که مجموعه این اقدام‌ها نشان می‌دهد هر سه کشور نگران رشد قدرت و حضور نظامی چین در منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام هستند.

بدون تردید پیمان آکوس آن هم در شرایط کنونی، ضربه‌ای مهم به چین به شمار می‌آید و نشان می‌دهد دموکرات‌ها برخلاف جمهوریخواهان به دنبال آن هستند بدون هیچگونه تقابل مستقیم با پکن، از استرالیا برای این منظور استفاده کنند

کانبرا، موی دماغ چین در اقیانوس هند و آرام

بدون تردید این پیمان آن هم در شرایط کنونی ضربه‌ای مهم به چین به حساب می‌آید که نشان می‌دهد دموکرات‌ها بر خلاف جمهوریخواهان و تیم دونالد ترامپ به دنبال آن هستند تا هیچگونه تقابل مستقیمی با پکن نداشته باشند و به همین دلیل با بریتانیا که شریک سنتی و قدیمی خود است وارد مذاکره شده‌اند و پس از ماه‌ها تبادل اطلاعات به این نتیجه رسیده‌اند که باید با یک اهرم جدید به جنگ چین بروند که این اهرم «استرالیا» است.

حالا چینی‌ها به خوبی می‌دانند که  قرار است چه اتفاقی در این میان رخ دهد و به همین دلیل لیو پنگیو، سخنگوی سفارت چین در واشنگتن در واکنش پیمان آکوس تاکید کرد که کشورش با تشکیل هر بلوک انحصاری که ممکن است به منافع طرف سوم آسیب برساند، مخالف است. سفارت چین در واشنگتن گفته است که کشورها باید ذهنیت جنگ سرد و تعصبات عقیدتی را کنار بگذارند.

پیمان سه‌جانبه آمریکا، بریتانیا؛ استرالیا به کانبرا امکان می‌دهد که برای اولین بار زیردریایی‌هایی با نیروی محرکه هسته‌ای بسازد که این مساله پاریس را به شدت عصبانی کرده است

سخنگوی سفارت چین همچنین معتقد است که این کشورها نباید بلوک‌های انحصاری برای هدف قرار دادن یا آسیب رساندن به منافع طرف‌های سوم تشکیل دهند، بلکه باید ذهنیت جنگ سرد و تعصبات ایدئولوژیک خودشان را کنار بگذارند. کشورها باید کارهای بیشتری انجام دهند که برای همبستگی و همکاری بین دولت‌ها مفید است، از جمله برای ثبات منطقه‌ای.

از سوی دیگر ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به این مساله اعلام کرد اینکه آمریکا و بریتانیا به صادر کردن تکنولوژی هسته‌ای بپردازند شدیداً غیرمسئولانه است. فارغ از این انتقادها اما پیمان آکوس یه متضرر و یک معترض اروپایی هم دارد که آن فرانسه است. باید بدانید فرانسه در سال ۲۰۱۶ برنده یک قرارداد 66 میلیارد دلاری برای ساخت ۱۲ زیردریایی برای نیروی دریایی استرالیا شده بود که بزرگترین قرارداد دفاعی استرالیا به حساب می‌آمد. این پروژه با تاخیر مواجه بود، چراکه کانبرا شرط گذاشته بود بسیاری از قطعات از منابع استرالیایی تامین شود و حالا این اقدام بریتانیا و آمریکا و امضای پیمان آکوس موجب شد تا این قرارداد به صورت کامل ملغی شود. در همین راستا فلورانس پارلی ، وزیر دفاع فرانسه هم اعلام کرد که پاریس ممکن است از استرالیا بخواهد به دلیل خروج از توافقنامه زیردریایی 66 میلیارد دلاری با کشتی‌ساز گروه دریایی فرانسه، غرامت بپردازد.

ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه هم به این توافق واکنش منفی نشان داد و آنرا «خنجری از پشت» به پاریس قلمداد کرد. اما واکنش فرانسه به اینجا ختم نشد و پاریس مراسم گرامیداشت روابط خود با آمریکا و همچنین دویست و چهلمین سالگرد نبرد چساپیک که قرار بود صبح دیروز (جمعه) در ایالات متحده برگزار شود را به نشانه اعتراض لغو کرد.

اگرچه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده که فرانسه را همچنان شریک حیاتی ایالات متحده می‌داند، اما واقعیت این است که بایدن حالا برای ضربه زدن و نبرد سهمگین با چین، در حال هزینه دادن در قبال شرکای اروپایی خود است. حال باید دید پیمان آکوس می‌تواند به موی دماغ چین در اقیانوس هند و آرام تبدیل شود، یا اینکه ضررش بیش از منافعش برای واشنگتن و لندن خواهد بود.