فرشاد گلزاری

چندی پیش «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که برنامه‌ریزی برای برگزاری کنفرانسی در استانبول جهت سرعت بخشیدن به روند صلح افغانستان ادامه دارد و این نشست با مشارکت گسترده بین‌المللی برگزار خواهد شد. وی افزود که «زلمای خلیل‌زاد»، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان در دوحه با طرف‌های پیگیر اوضاع این کشور جهت رسیدن به راه‌حلی سیاسی، در ارتباط است. ند پرایس گفت که کنفرانس استانبول با هدف تکمیل مذاکرات دوحه و پیشبرد مذاکرات میان طرف‌های افغان برگزار خواهد شد. بر این اساس با توجه به آمارهایی که از چندی پیش منتشر شده، قرار است از فردا (16 آوریل) به مدت ۱۰ روز، شماری از مقام‌ها و سیاستمداران دخیل در پرونده افغانستان درباره پیشبرد روند صلح در این کشور به بحث و تبادل‌نظر بنشینند که این نشست را «کنفرانس استانبول» نامگذاری کرده‌اند. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران حوزه افغانستان، کنفرانس استانبول را با کنفرانس بن مقایسه می‌کنند؛ نشستی که اساس نظام جدید افغانستان را در سال 2001 میلادی پایه‌گذاری کرده بود و به نوعی تا به امروز همان ساختار به قوت خود باقیست. واقعیت امر این است که با روی کار آمدن جو بایدن، به عنوان رئیس‌جمهوری جدید ایالات متحده، به نوعی می‌توانیم بگوییم که واشنگتن مجدداً در عرصه سیاست خارجی وارد چندجانبه‌گرایی شده است.

سخنان فرستاده رئیس‌جمهوری روسیه در امور افغانستان و مواضع اخیر مسکو به خوبی نشان می‌دهد که کرملین برای روزهای پس از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان یک برنامه مشخص دارد و آن هم جای‌گیری در اضلاع پنهان پرونده افغانستان به جای واشنگتن است

در زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ ما شاهد آن بودیم که بسیاری از دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نمی‌توانستند وارد برخی پرونده‌ها شوند یا اینکه کاخ‌سفید آنها را به زور وارد یک پرونده و سناریوی جدید می‌کرد. به عبارتی دیگر، در دوران ترامپ اساساً کشورهای منطقه هیچ حق انتخابی از خود نداشتند و عموماً باید با سناریوی ترامپ در یک راستا حرکت می‌کردند، اما با روی کار آمدن دولت بایدن، نقش بازیگران منطقه‌ای در صلح افغانستان بیش از گذشته پررنگ شد و حالا نگاه‌ها بیشتر به سمت آنکارا دوخته شده است. توجه داشته باشید که ترکیه از کشورهای مهم اسلامی است که طی دو دهه اخیر سربازانش را به افغانستان اعزام کرده و دلیلش هم عضویت این کشور در ناتو است. از سوی دیگر باید توجه داشت که ترکیه در مناطق شمالی افغانستان به خصوص در نواحی مشترک با ترکمنستان، نفوذ مذهبی و سیاسی قابل قبولی دارد؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود چندین مسجد بزرگ بعلاوه دفاتر خیریه در این منطقه توسط ترکیه بنا شده است که علاوه بر فعالیت‌های مذهبی و قومی، فعالیت‌های سیاسی و بعضاً امنیتی نیز در آن صورت می‌گیرد و هم‌اکنون هم این روند در جریان است. بر این اساس پیوند ترکیه با ترک‌تبارهای شمال افغانستان و بعضاً تاجیک‌های این کشور را باید یک نوع بازیگری موثر دانست.

از سوی دیگر نزدیکی ترکیه به قطر در پرونده‌هایی مانند لیبی و همچنین بحران شورای همکاری خلیج‌فارس موجب شده تا دوحه به نوعی بتواند در هماهنگی‌های خود با واشنگتن، ترکیه را میزبان خوبی برای کنفرانس صلح افغانستان توصیه کند که حاصلش کنفرانس استانبول به میزبانی آنکارا است. در این میان البته تضادهایی وجود دارد و رخدادهایی نمایان شده که نشان می‌دهد خروجی این کنفراس چندان هم که گفته می‌شود مثبت نخواهد بود وتنها دلیلش پیدا شدن تضادهای جدی میان آمریکایی‌ها و طالبان است.

غیبت احتمالی طالبان

دقیقاً سه روز مانده به کنفرانس استانبول، جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد که تا بیستمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ (11 سپتامبر 2021) همه نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج خواهد کرد. این در حالیست که جن ساکی، سخنگوی کاخ ریاست جمهوری آمریکا در تازه‌ترین اظهاراتش درباره افغانستان اعلام کرده بود که بایدن قبل از اول ماه مه (زمان خروج نیروهای آمریکایی براساس توافقنامه دوحه) تصمیم خروج نظامی از افغانستان را اعلام می‌کند و چندی بعد هم اعلام کرد که روند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان از ماه مه آغاز شده و تا یازدهم ماه سپتامبر خاتمه می‌یابد. تا به اینجای کار شاید از دید بسیاری از مخاطبان هیچ اتفاق خاصی رخ ندهد و حتی خروجی این امر مثبت ارزیابی شود، اما موضوع آنجایی شیب تهدیدآمیز به خود می‌گیرد که طالبان از امتناع این گروه به شرکت در مذاکرات صلح با دولت افغانستان خبر می‌دهد.

در این راستا نعیم وردک، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در دوحه روز گذشته (چهارشنبه) اعلام کرده که تا خروج کامل نیروهای خارجی از سرزمینمان، امارت اسلامی (طالبان) در هیچ کنفرانسی که بخواهد درباره افغانستان تصمیم بگیرد حاضر نخواهد شد. بدون تردید این اقدام طالبان را باید نوعی ضربه جدی و جدید بر پیکره مذاکرات صلح افغانستان زد؛ چراکه تنها 48 ساعت مانده به برگزاری این کنفرانس، شاهد آن هستیم که طالبان از عدم حضور خود در این کنفرانس با جدیت تمام خبر می‌دهد.

ترکیه در مناطق شمالی افغانستان نفوذ مذهبی و سیاسی قابل‌قبولی دارد؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود چندین مسجد بزرگ بعلاوه دفاتر خیریه در این منطقه توسط ترکیه بنا شده است که علاوه بر برنامه‌های مذهبی و قومی، فعالیت‌های سیاسی و بعضاً امنیتی در آن انجام می‌شود

در این میان باید توجه داشت که طالبان متعهد شده اگر نیروهای خارجی تا مهلت مقرر (ماه مه) خارج نشوند، حملات خود را به نظامیان ایالات متحده و ناتو ادامه خواهد داد و این دقیقاً همان چیزی است که متحدان آمریکا در ناتو به شدت از آن ترس دارند. به عنوان مثال آنه‌گرت کرامپ  کارن‌باوئر، وزیر دفاع آلمان روز گذشته (چهارشنبه) در گفتگویی با شبکه خبری ARD اعلام کرد برلین بارها گفته است که نیروهایمان را در افغانستان با هم مستقر و سپس با هم خارج می‌کنیم.

او صریحاً اعلام کرده که خواهان خروج هماهنگ نیروهای کشورش از افغانستان به همراه نیروهای آمریکا و سایر اعضای ناتو است. در کابل اما به نظر می‌رسد که مقامات ارگ، نگران هستند. وحید عمر، مشاور ارشد ریاست جمهوری افغانستان در امور روابط عمومی و استراتژیک در حساب توئیتر خود نوشته است که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان میان کابل و واشنگتن در گذشته چندین بار بحث شده بود و کابل به هر تصمیمی که آمریکا درباره نیروهایش می‌گیرد، احترام می‌گذارد اما بهتر است که ریاست جمهوری آمریکا، جزئیات این خروج را در اختیار اشرف غنی و دولت افغانستان قرار دهد! در این میان البته یک بازیگر بسیار مشعوف هم وجود دارد که «روسیه» است. ضمیر کابالوف، فرستاده رئیس‌جمهوری روسیه در امور افغانستان اعلام کرده که با توجه به تصمیم واشنگتن برای به تعویق انداختن خروج نیروهایش از این کشور تا ۱۱ سپتامبر سال جاری میلادی، مسکو هر کاری که لازم باشد برای حفظ روند صلح در افغانستان انجام می‌دهد. این موضع روسیه به خوبی نشان می‌دهد که کرملین برای روزهای پس از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان یک برنامه مشخص دارد و آن هم جایگیری در اضلاع پنهان پرونده افغانستان است؛ پرونده‌ای که با ذکر مجدد تاریخ 11 سپتامبر، لرزه بر اندام دستگاه‌های اطلاعاتی منطقه و غرب انداخته و معلوم نیست چرا بایدن این تاریخ را انتخاب کرده است؟!