فرشاد گلزاری

 روز گذشته (یکشنبه) انصارالله یمن از حملات ائتلاف سعودی به فرودگاه بین‌المللی صنعا خبر داد. بر اساس آنچه شبکه المسیره وابسته به این تشکیلات اعلام کرد، جنگنده‌های ائتلاف سعودی دو حمله هوایی را به اطراف فرودگاه بین‌المللی پایتخت یمن انجام دادند که گفته می‌شود بخشی از باندهای فرود این فرودگاه دچار صدمه شده است. این حمله در حالی رخ داده که رسانه‌های یمن روز گذشته اعلام کرده بودند که قبل از هدف قرار گرفتن فرودگاه صنعا، ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی طی ۲۴ ساعت ۱۴ بار به استان‌های «الحدیده، عمران، مأرب و صعده» حمله هوایی انجام داده است.

در این میان منابع امنیتی یمن اعلام کردند که جنگنده‌های ائتلاف سعودی روز شنبه هم یک بار به شهرستان «اللحیه» در استان «الحدیده» حمله کرده‌اند. گفته شده که در حمله‌های روز گذشته (یکشنبه)‌ جنگنده‌های سعودی همچنین سه بار منطقه «الجبل الاسود» و یک نهاد دولتی در شهرستان «حرف سفیان» در استان عمران را هدف قرار دادند. در استان مأرب نیز ائتلاف سعودی طی ۲۴ ساعت گذشته، هشت بار شهرستان «مدغل» را هدف قرار دادند.

مشابه این اقدام‌ها در روز جمعه هم به وقوع پیوست؛ به گونه‌ای که رسانه‌های یمن و در صدر آن «شبکه المسیره» اعلام کردند که ائتلاف عربی سحرگاه جمعه تا حوالی ظهر، ۱۷ حمله هوایی به صنعا و اطراف آن انجام داده که به کشته شدن یک غیرنظامی و زخمی شدن چهار تن دیگر منجر شد و این مساله موجی از انتقادها را دربرداشت. شاید بسیاری از مخاطبان ما به این نکته اشاره کنند که چرا با وجود اینکه صرفاً یک غیرنظامی در این حملات کشته شده است باید اقدام به تشریح این حملات کرد؟ برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه کرد که عربستان به همراه امارات، بحرین و مصر از فروردین سال ۹۴ اقدام به تجاوز نظامی به کشور فقیر یمن به بهانه بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس‌جمهوری مستعفی و فراری این کشور به قدرت کرد و در طول حدود شش سال گذشته در نتیجه حملات ائتلاف سعودی به یمن هزاران نفر کشته شده‌اند و به گفته دبیر کل سازمان ملل این کشور با بدترین قحطی قرن مواجه است.

 استقرار بی سر و صدای تفنگداران سلطنتی بریتانیا در میادین نفتی عربستان سعودی به خوبی نشان می‌دهد که ریاض و در رأس آن بن‌سلمان به هر دری می‌زند تا بتواند حمله خود به یمن را قانونی و بر اساس «تئوری تقابلِ متوازن» به دنیا جلوه دهد

از این منظر اهمیت حملات صرفاً به میزان کشته‌شدگان آن مربوط نمی‌شود بلکه از حدود سه سال پیش تاکنون، مناطقی که توسط این ائتلاف مورد حمله قرار می‌گیرد، عموماً مکان‌های عمومی و زیرساخت‌های

حیاتی یمن است.

به عنوان مثال در منطقه‌ای مانند الحدیده حدود دو سال پیش یک کارخانه تولید آرد طی 12 ساعت سه بار بمباران شد زیرا سعودی‌ها به دنبال کور کردن شاهراه‌های حیات هستند که شامل خوراک، مسکن و دارو می‌شود. اینکه می‌بینیم روز گذشته مجدداً و برای چندمین بار فرودگاه صنعا مورد حملات هوایی جنگنده‌های سعودی قرار می‌گیرد، به صورت مشخص نشان می‌دهد که ریاض قصد ندارد پل‌های ارتباطی میان یمن با دنیای خارج را برای ورود و خروج غذا و دارو باز بگذارد.

به همین دلیل است که می‌بینیم طی هفته‌های اخیر به‌رغم آنکه مقامات و نهادهای حقوق‌بشری در مورد به راه افتادن سیل قحطی و گرسنگی در یمن به دفعات هشدار داده بودند؛ باز هم سعودی‌ها از حملات خود دست برنداشتند و به همین دلیل است که انصارالله یمن هم برای اعمال فشار بر ریاض دست به انجام حملات مختلف علیه مواضع سعودی زده است.

پیروزی «جو بایدن»  و شروع تحولات آشکار و پنهان در منطقه

در این مسیر ارتش و کمیته‌های مردمی یمن بامداد دوشنبه هفته گذشته با یک فروند موشک کروز قدس۲، ایستگاه توزیع تاسیسات نفتی آرامکو در شهر جده را هدف قرار دادند و پس از آن سرتیپ یحیی السریع، سخنگوی ارتش یمن اعلام کرد عملیات مذکور در پاسخ به حملات اخیر ائتلاف عربی به رهبری عربستان و محاصره یمن صورت گرفته است.  این اقدام به حدی برای طراح و مجری جنگ یمن یعنی «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی سنگین تمام شد که بلافاصله به برادر کوچکتر خود «خالد بن سلمان» که حالا قائم‌مقام وزیر دفاع (یعنی بن سلمان) است دستور داد تا مواضعی را در یمن هدف قرار دهند؛ ولو اینکه اهداف مذکور اهمیت خاصی نداشته باشند. اینکه چرا بن سلمان و تیم او که در وزارت دفاع عربستان سعودی قرار دارند در حال بالا بردن ضریب اقدام خود علیه یمن هستند دو دلیل اصلی دارد.

نباید از یاد برد که موساد و ارتش اسرائیل پس از آنکه تل‌آویو توافق عادی‌سازی روابط با امارات را امضا کرد، وارد یمن شدند و این به معنای سنگین شدن کفه ترازو به نفع ابوظبی است که می‌تواند تبعات بدی برای سعودی‌ها داشته باشد

نخست اینکه موساد و ارتش اسرائیل پس از آنکه تل‌آویو توافق عادی‌سازی روابط با امارات را امضا کرد، وارد یمن شدند و این به معنای سنگین شدن کفه ترازو به نفع ابوظبی است؛ به‌گونه‌ای‌که فرماندهی نیروهای سعودی در ائتلاف عربی واقع در یمن گزارش‌هایی ارائه کرده و طی آن خواستار تنظیم مجدد اختیارات مراکز اطلاعاتی وابسته به کشورهای عضو ائتلاف و عمدتا امارات شده است. این گزارش که در ماه اکتبر توسط افسران سعودی ارائه شده است از اختلافات گسترده و تناقض در هماهنگی میان سرویس اطلاعاتی عربستان و امارات پرده برداشت که به کاهش دقت در عملیات نظامی علیه انصارالله یمن منجر شده است‌.

به عبارتی دیگر سعودی‌ها تا‌حدودی بی‌مسئولیتی امارات را دلیل حملات اخیر انصارالله به خاک عربستان می‌دانند. از سوی دیگر با پیروزی «جو بایدن» ما شاهد یک سری از تحولات آشکار و پنهان در منطقه (اعم از خاورمیانه و حاشیه‌ خلیج‌فارس هستیم) که یکی از آنها دیدار ولیعهد سعودی با بنیامین نتانیاهو در شهر نئوم بود.

 اگر این دیدار را در کنار حملات اخیر انصارالله به آرامکو و پاسخ سعودی بگذاریم و از سوی دیگر ترور دانشمند هسته‌ای ایران را مدنظر قرار دهیم، به این خروجی می‌رسیم که ولیعهد سعودی و در حاشیه آن، نتانیاهو به دنبال آن است تا در روزهای باقی مانده از دولت ترامپ به هر نحوی بر اساس منافع خود استفاده کنند. از سوی دیگر استقرار بی سر و صدای تفنگداران سلطنتی بریتانیا در میادین نفتی عربستان سعودی به خوبی نشان می‌دهد که ریاض و در رأس آن بن‌سلمان به هر دری می‌زند تا بتواند حمله خود به یمن را قانونی و بر اساس «تئوری تقابلِ متوازن» به دنیا جلوه دهد. در این مسیر باید متوجه بود که فشار بر عموم‌ِ مردم یمن دو چندان شده است؛ چراکه از یک سو زیرساخت‌های حیاتی یمن به شدت آسیب دیده‌اند و از جهتی دیگر پاندمی کرونا موجب شده است تا اوضاع در میان نبودِ امکانات بهداشتی وخیم‌تر شود.

تمام این مسائل در حالی اتفاق می‌افتد که ریاض و تل‌آویو همچنان نگران پیامدهای ورود بایدن به کاخ‌سفید هستند و همین موضوع باعث کلید خوردن تسویه حساب در وقت اضافه شده است.