فرشاد گلزاری

 منازعه بر سر قره‌باغ یک زخم کهنه و تاریخی محسوب می‌شود و قدمت آن به ۱۰۰ سال می‌رسد. منطقه قره‌باغ در گذشته حوزه تمدنی ایران محسوب می‌شد و تحت کنترل دولت ایران بود که در این دوران مشکل چندانی وجود نداشت و بعداً که روسیه تزاری این مناطق را از دولت قاجار گرفت وضع به همین منوال پیش رفت. بعد از فروپاشی رژیم تزار در سال ۱۹۱۷، یکسال بعد یعنی در سال ۱۹۱۸، آذربایجان و ارمنستان، جمهوری‌های تحت کنترل شوروی شدند و از این زمان بحث قره‌باغ مطرح شد که تحت کنترل کدام یک از این جمهوری‌ها قرار بگیرد؟ چون بیشتر ساکنان منطقه قره‌باغ ارمنی‌نشین هستند، تمایل داشتند تحت کنترل جمهوری ارمنستان باشند و درنهایت تصمیم گرفته شد این منطقه به شکل منطقه خودمختار اداره شود.

در دوره استالین تصمیم‌گیری شد که منطقه قره‌باغ تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان باشد، اما به شکل خودمختار اداره شود؛ به این معنا که یک منطقه خودمختار (اوبلاخت) درون جمهوری آذربایجان باشد، ولی مسئله حل نشد و چون نظام کمونیستی شوروی اقتدارگرا بود، این مناطق زیاد نمی‌توانستند خودی نشان دهند و تحت حاکمیت قوی دولت مرکزی بودند. به همین دلیل باید متوجه بود که مساله قره‌باغ و درگیری‌های آن مربوط به امسال و پارسال نیست بلکه از اواخر دهه 80 میلادی که جمهوری‌های تحت حاکمیت مسکو متوجه شدند که قرار است شوروی فروبپاشد، جنگ میان ایروان و باکو درگرفت و این مساله در سال 1994 زمینه‌های تشکیل گروه مینسک را فراهم آورد.

از آن سال تاکنون این گروه نتوانست صلح یکپارچه را در قره‌باغ به وجود بیاورد و عملاً این گروه به یک محفل بدون خروجی تبدیل شده است. حالا با گذشت چندین دهه باز هم از یک هفته پیش تاکنون شاهد کلید خوردن دوباره این منازعه به شکلی خونین‌تر هستیم. تنش‌های جدید به حدی دامنه گسترده‌ای به خود گرفته است که کمیته بین‌المللی صلیب سرخ  در ژنو، به نقل از مارتین شوپ، مدیر منطقه اوراسیا این کمیته اعلام کرده که کمیته بین‌المللی صلیب سرخ گلوله‌باران بدون تفکیک گزارش‌ شده و دیگر حملات نامشروع در شهرها، شهرک‌ها و دیگر مناطق پرجمعیت را شدیدا محکوم می‌کند؛ چراکه این حملات به کشته‌ شدن غیرنظامیان منجر شده و جراحات وحشتناکی به آنها وارد کرده و زندگی‌شان را برای همیشه تغییر خواهد داد.

شوپ اعلام کرده است که باید تمامی اقدامات ممکن برای حمایت و در امان داشتن غیرنظامیان و زیرساخت‌های غیرنظامی مانند بیمارستان‌ها، مدارس و بازارها انجام شود اما مشکل اصلی و اساسی، قطع آب در این مناطق است که مشخص نیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.

در همین راستا آرمن سرکیسیان، رئیس‌جمهوری ارمنستان مدعی شده که ترکیه هزاران مزدور را برای حمایت از آذربایجان به منطقه قره‌باغ فرستاده است و معتقدیم که مداخله آنکارا، امور قره‌باغ را پیچیده می‌کند؛ چراکه از منظر ایروان هیچ راه حل نظامی برای بحران قره باغ وجود ندارد. او در مصاحبه‌ خود با اسکای نیوز اعلام کرد که ترکیه با قتل یک میلیون و نیم ارمنی (قتل‌ عام ارامنه توسط عثمانی‌ها) مرتکب کشتار شده است و حالا هم در آذربایجان حضور دارد تا دست به پاکسازی نژادی در منطقه قره‌باغ علیه ارمن‌ها بزند!

این  مدل از مواضع ارمنی‌ها از حیث تاریخی توجیه‌های زیادی دارد و به صورت کلی باید آن را یک سند قوی بدانیم اما مساله اینجاست که ترکیه به دنبال آن است تا بتواند در این پرونده برای خود سهمی در نظر بگیرد. اینکه روز گذشته (دوشنبه) الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان صریحا اظهار می‌کند که ترکیه باید در روند حل مناقشه و نزاع قره‌باغ حضور داشته باشد و این کشور بازیگر مهمی در آینده روند صلح به حساب می‌آید، به خوبی نشان می‌دهد که باکو بر کارتِ اردوغان قمارِ خطرناکی کرده است.

انتقال طیفی از تروریست‌های سوری از سوریه با آذربایجان توسط ترکیه و همچنین نفوذ سنتی روسیه در قفقاز جنوبی و منافع مورد نظر آمریکا و اسرائیل در این منطقه، بسیار بعید است که سوریة دوم در قره‌باغ اتفاق بیافتد

از منظری دیگر باید توجه داشت که اسرائیل هم حدود 60 درصد از تسلیحات ارتش آذربایجان را تامین می‌کند و در همین راستا، روسیه هم در حال تامین تسلیحات ارمنستان و آذربایجان بوده است. این درهم تنیدگیِ منافع باعث شده تا بسیاری از تحلیلگران اوضاع و دورنمای نزاع در منطقه قره‌باغ را بسیار خطرناک برآورد کنند.

آیا سوریة دوم در راه است؟

کمتر از ۱۳ میلیون نفر جمعیت در ارمنستان و جمهوری آذربایجان که از جمهوری‌های متعلق به شوروی سابق بودند زندگی می‌کنند و با این حال جنگی که بین آنها در گرفته با ریسک تبدیل شدن به یک حریق جهانی مواجه است. خصومت‌ها عمیق است و رهبران هر دو طرف درخواست برای مذاکره را رد کرده‌اند. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان در سخنرانی روز شنبه خود به مردم ارمنستان اعلام کرد که ما احتمالاً با تعیین‌کننده‌ترین لحظه در تاریخمان به قدمت یک هزاره روبرو هستیم و همه ما باید خودمان را وقف یک هدف واحد کنیم که آن پیروزی است.

الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان نیز در مصاحبه با الجزیره خواستار خارج شدن نیروهای ارمنی از مناطق مجاور قره باغ شده و دولت پاشینیان را به تضعیف فرآیند صلح دو کشور که از حکم بین‌المللی برخوردار بوده، متهم کرده است. اما مساله اینجاست که بسیاری از تحلیلگران معتقدند این روند می‌تواند باعث ایجاد درگیری میان مسکو و آنکارا شود.

 اگر جنگ گسترش بیاید و به کانون‌های دیگری به دور از قره‌باغ کشیده شود، امکان قرار گرفتن روسیه و ترکیه در مقابل هم در یک جنگ نیابتی دیگر بعد از حمایت‌های آنها از طرف‌ها در سوریه و لیبی متصور است. با این حال مردم روسیه هر چه بیشتر با ماجراجویی‌های خارجی کرملین مخالفت می‌کنند و این می‌تواند دورنمای اقدام روسیه را محدود کند اما در نظر داشته باشید که پیشروی ترکیه آمریکا و حتی اروپایی‌ها در منطقه قفقاز جنوبی، برای روسیه بسیار ناخوشایند است.

رئیس جمهور ارمنستان معتقد است که ترکیه با قتل یک میلیون و نیم ارمنی (قتل‌ عام ارامنه توسط عثمانی‌ها) مرتکب کشتار شده است و حالا  هم در آذربایجان حضور دارد تا دست به پاکسازی نژادی در منطقه قره‌باغ علیه ارمن‌ها بزند!

مسکو تنها تامین‌کننده گاز اروپایی‌ها در این منطقه به حساب می‌آید و حضور یک شریک دیگر را برنمی‌تابد. از سویی دیگر حضور آمریکا و اروپا در کنار هم،‌ آن هم در یکی از جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق، به معنای پیشروی ناتو در حریمِ روسیه است که مسکو به شدت با آن مخالف است. برخی دیگر معتقدند که آمریکایی‌ها خودشان را از این مساله عقب کشیده‌اند و اگر ترامپ چیزی درباره جمهوری آذربایجان شنیده به خاطر این بوده که می‌خواسته در آنجا یک «برج ترامپ» بسازد و حتی نمی‌داند که قره‌باغ در کجای دنیا قرار دارد.

بر این اساس، وجود و انتقال طیفی از تروریست‌های سوری از سوریه با آذربایجان توسط ترکیه و همچنین به دلیل نفوذ سنتی روسیه در قفقاز جنوبی و منافع مورد نظر آمریکا  اسرائیل در این منطقه، بسیار بعید است که سوریة دوم اتفاق بیافتد؛ اما به نظر می‌رسد ایران باید چشم و حواس خود را بیش از گذشته نسبت به این موضوع جمع کند تا بازنده نهایی، تهران نباشد.