فرشاد گلزاری

 روز شنبه (11 مرداد) یک خبر بسیار کوتاه از سوی رسانه‌های آمریکا و سایر منابع خبری منتشر شد که بسیاری از تحلیلگران و حتی مخاطبان هیچ اعتنایی به آن نکردند. خبر خیلی کوتاه بود؛ اما اهمیت آن در بازه زمانی فعلی به حدی است که می‌تواند تبعات گسترده و مهمی را در منطقه خاورمیانه رقم بزند. داستان از این قرار است که لیندسی گراهام (سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی) پنجشنبه گذشته در جلسه کمیته روابط خارجی سنا در حضور مایک پامپئو، وزیر خارجه این کشور صریحا و برای اولین بار به صورت مستقیم اعلام کرد مظلوم عبدی (مظلوم کوبانی)، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) به او خبر داده که توافقی را با یک شرکت نفت آمریکایی برای توسعه میادین نفتی در شمال شرق سوریه امضا کرده است. اینکه مظلوم کوبانی چنین خبری را به یکی از ارشدترین سناتورهای ایالات متحده که اتفاقاً از افراد نزدیک به ترامپ هم به شمار می‌رود، داده است، به این معناست که توافق مذکور بیش از اندازه برای کردهای سوریه با محوریت قسد یا همان نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) اهمیت دارد و از سوی دیگر نشان‌دهنده اولویت‌های ایالات متحده در نوار شمالی سوریه است. در همان جلسه، لیندسی گراهام از پامپئو صحت و سقم این قرارداد را پرسید که وزیر خارجه آمریکا هم این موضوع  را تایید کرد. پامپئو اعلام کرده که امضای این توافق بیش از حد انتظار زمان برد اما این قرارداد حالا در مرحله اجرا است! اینکه مبدأ زمینه‌چینی‌ برای امضای این توافق چه تاریخی بوده، مهم نیست؛ چراکه آمریکایی‌ها حدود 4 ماه پیش زمانی که وارد منطقه شمال شرق سوریه شدند، یک راست و بدون توقف، ادوات و خودروهای نظامی‌شان را در کنار چاه‌های نفت شمالِ شرق سوریه مستقر کردند. همان هنگام (اردیبهشت ماه سال جاری) بود که ترامپ با صدای بلند و برای طفره رفتن از پرسش یک خبرنگار در مورد شکست خوردن سیاست «شعارِ بازگشت سربازان به خانه»، اعلام کرد: حضورمان در سوریه برای حفاظت از نفت است! این اظهارات ترامپ آبِ پاکی را روی دست بسیاری از بازیگران موجود در شامات به خصوص روسیه و ترکیه ریخت؛ چراکه کاخ‌سفید با این اظهارات رئیس‌جمهورش صریحا این پیام را به همه داد که هدف اول و آخر ما، تصرف نفت است. از اینرو متحدان استراتژیک واشنگتن در شمال سوریه که همان کردها به رهبری مظلوم کوبانی هستند هم در این میان پیمانکار قرارداد نفتی جدید خود با آمریکا هستند و این یعنی تهدیدِ واضِحِ ترکیه. وزارت خارجه ترکیه، اقدام شرکت آمریکایی در امضای توافقنامه‌ با نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) در حوزه منابع نفتی سوریه را محکوم کرد و آن را به معنای نادیده گرفتن قوانین بین‌المللی دانست! خنده‌دار اینجاست که آنکارا تجاوز نظامی خود به سوریه، حمایت از جریان‌های تروریستی مانند احرارالشام در ادلب و همچنین هدف قرار دادن کردهای این کشور را نقض قوانین بین‌المللی نمی‌داند، ولی توافق نفتی کردها با آمریکا را به سرعت محکوم می‌کند! وزارت خارجه ترکیه در بیانیة خود اعلام کرده که جریان‌های ی.پ.گ و پ.ک.ک با به دست گرفتن منابع طبیعی متعلق به «مردم سوریه» آرزوی خود برای جدایی از سوریه را آشکارا نشان دادند. اینکه آنکارا از لفظِ مردم سوریه طی هشت سال گذشته استفاده دوگانه کرده، بر هیچ شخصی پوشیده نیست اما به نظر می‌رسد ترکیه به خوبی می‌داند زمانی که صحبت از نفت می‌شود و کسی مانند ترامپ در کاخ‌سفید نشسته است، هیچ چیز برای او و تیمش معنا ندارد، جز منابع مالی!

آمریکایی‌ها حدود 4 ماه پیش زمانی که وارد شمال شرق سوریه شدند، ادوات و خودروهای نظامی‌شان را در کنار چاه‌های نفت این منطقه مستقر کردند و ترامپ اعلام کرد که برای محافظت از نفت، در سوریه هستیم!

 کردها و پیامد توافق نفتی

بسیاری بر این باورند که عقد توافق میان کردهای سوریه و شرکت نفتی آمریکایی Delta Crescent Energy LLC، برای این است که آمریکایی‌ها بتوانند با قبضة منابع نفتی شمال سوریه، نسبت به دمشق از حیث اقتصادی اعمال فشار کنند. اینکه نفتِ سوریه مصادره شده و کردهای این کشور هم در آن نقش محوری دارند نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند تا همانند اقلیم کردستان عراق، یک منطقه خودمختار در شمال سوریه و جنوب ترکیه به وجود بیاورند تا بتوانند جای پای خود را در نقشة جدید سوریه محکم کنند. طبیعی است که اگر قرار باشد چنین منطقه‌ای در شمال سوریه به وجود بیاید، بدون شک ترکیه خودش را به آب و آتش خواهد زد؛ چراکه خط قرمز به اصلاح امنیت ملی آنکارا تجدید حیات کردهای سوریه و نفوذ این تفکر به داخل خاک ترکیه است. اینکه دیده می‌شود دولت حاکم بر دمشق توافق مذکور را باطل، فاقد وجاهت قانونی و سرقتِ منابع طبیعی سوریه اعلام کرده، یک طرف ماجرا است. سوی دیگر مساله این  است که دولت سوریه به خوبی می‌داند که ترامپ و مجموعه ایالات متحده هدفشان از عقد این قرارداد، بالا بردن میزان چانه‌زنی در مذاکرات آتی از سوی آمریکا است. توجه داشته باشید که میادین شمال شرق سوریه (شرق فرات) یکی از مهمترین منابع درآمد دولت سوریه به حساب می‌آید و همچنین میدان نفتی «رمیلان» هم در این منطقه قرار دارد که حجم بالایی  از نفت را در خود دارد. بر اساس آمار، دولت سوریه تا پیش از سال ۲۰۱۱ به میزان ۳۸۰ هزار بشکه نفت در روز از میادین نفتی خود بهره‌برداری می‌کرد اما اکنون طبق گفته منابع غیر رسمی، این میزان به ۶۰ هزار بشکه در روز رسیده است. برخی از صاحب‌نظران حوزه اقتصاد سیاسی بر این عقیده هستند که قرارداد مذکور ارزش چندانی از منظر اقتصادی ندارد و بیشتر اهمیت سیاسی و ژئوپلیتیک آن موردنظر آمریکایی‌ها است.  این قرارداد می‌تواند کارت‌های بازی بیشتری در اختیار کردها جهت استفاده در مذاکرات آتی چه با آنکارا یا دمشق قرار دهد و چه بسا آن‌ها از این پس بخواهند سقف درخواست‌های خود را افزایش دهند. در این میان روسیه هم یکی دیگر از بازیگرانی است که توافق مذکور برای آن بسیار مهم است. روسیه طی دو سال گذشته سعی کرده تا در سوریه، رویکرد و سیاست تعاملی را در دستور کار خود قرار دهد؛ به گونه‌ای که مسکو از مدت‌ها پیش با کردها وارد تعامل شده و در مواردی نیز میانجی‌گری میان آن‌ها با ترکیه را به دست گرفته‌ است. در مسأله گفت‌وگوهای میان کردها با دولت دمشق نیز روس‌ها نقش واسطه‌گری دارند. روس‌ها برای آنکه نفوذ خود در شمال شرق سوریه به خصوص در منطقه «تل تمر» و بزرگراه «ام-۴» را تعمیق کنند، وارد همکاری با کردها شدند و به نظر می‌رسد روسیه قراداد نفتی جدید کردها با آمریکا را سد محکم برای گسترش نفوذ خود در میان کردها می‌داند.

واشنگتن در حال اجرای طرحی جدید برای آینده سوریه است؛ امری که می‌تواند ترامپ را برای اقناع دولت ترکیه در مورد کردهای سوریه به زحمت بیندازد ولی به دمشق و مسکو اعلام می‌کند که این قرارداد اول کار است

به هر ترتیب آمریکایی‌ها بر خلاف تصورات بسیاری از روزنامه‌نگاران، تحلیلگران و حتی مقامات کشورهای منطقه، نه تنها از سوریه و عراق خارج نخواهند شد، بلکه آرام آرام در حال فعال کردن نقش خود در شام و عراق هستند. ترامپ و تیمش پس از آنکه درگیری‌ها در سوریه تقریباً فروکش کرد، ابوبکر البغدادی که رهبر بزرگترین و مدرن‌ترین سازمان رادیکالِ جهان به حساب می‌آید را حذف کرد تا به همه بگوید، ایالات متحده همچنان در خاورمیانه زنده است. حالا هم واشنگتن در حال طراحی جدید خود برای سوریه و آینده آن است؛ امری که می‌تواند دولت ترامپ را برای اقناع دولت ترکیه در مورد کردهای سوریه به زحمت بیندازد و در ادامه به سوریه و روسیه هم اعلام کند که این قرارداد می‌تواند «پرده اولِ نمایش واشنگتن» در منطقه باشد، نه آخر!