بیست و یک سال قبل، تیم ملی والیبال ایران در رقابت‌های جهانی با لهستان روبه‌رو شد. در عصری که 15 امتیاز برای بردن هر ست والیبال کافی بود، لهستانی‌ها در یکی از ست‌ها تیم ملی ایران را با نتیجه 15 بر دو شکست دادند. البته که آن روزها سپری شده‌اند و حالا تیم ملی والیبال ایران، دیگر یک تیم ضعیف و شکست‌خورده نیست. با این وجود بردن چند مسابقه بزرگ، به تنهایی ایران را در میان بزرگان والیبال دنیا قرار نمی‌دهد. تیم ملی در لیگ ملت‌های 2019 فوق‌العاده کار کرده است. شکست برابر لهستان با تمام تلخی‌هایش نمی‌تواند پیشرفت این تیم را زیر سوال ببرد. با این وجود نمی‌توان چشم‌ها را روی ساختار والیبال در دو کشور بست و از مقایسه آنها دست کشید. لهستان در حالی صعودش به نیمه نهایی لیگ ملت‌ها را به عنوان تیم صدرنشین گروه با کنار زدن ایران قطعی کرد که از نفرات اصلی‌اش بهره نمی‌برد.  کوبیاک، کورک، دژیسگا و سایر ستاره‌های تیم در کشورشان باقی ماندند تا برای مرحله مقدماتی المپیک 2020 توکیو آماده شوند. آنها در اردوی داخلی حضور داشتند و حتی سرمربی‌شان هنین نیز تنها چند روز قبل از شروع مرحله نهایی لیگ ملت‌ها به کشور میزبان سفر کرد. با این وجود نمایش لهستان هم برابر برزیل و هم مقابل ایران، حیرت‌انگیز به نظر می‌رسید. آنها با یک مشت والیبالیست جوان و کم‌تجربه، توانستند با یک تیر چند نشان بزنند. لهستانی‌ها هم تیم اصلی‌شان را از شکست در امان نگه داشتند، هم مهره‌های جوان را محک زدند و هم در لیگ ملت‌ها نتایج خیره‌کننده‌ای به دست آوردند. این تیم در توپ‌گیری عقب زمین، فراتر از حد انتظار ظاهر شد و استانداردهای والیبال روز دنیا را به سادگی تغییر داد. به نظر می‌رسد همه مهره‌های لهستان والیبال را از سنین کم و به صورت آکادمیک یاد گرفته‌اند و امروز نتیجه آموزش‌های‌شان را پس می‌دهند. امیر غفور تا امروز یکی از امتیازآورترین چهره‌های لیگ ملت‌ها بوده اما تا زمانی که در حمله همه توپ‌ها تنها به یک بازیکن ختم شوند، والیبال ایران روی سکو نخواهد رفت. با هر نتیجه‌ای در لیگ ملت‌ها، مسئولان فدراسیون والیبال باید از همین حالا به فکر آینده باشند. پتانسیل فوق‌العاده‌ای در ایران برای والیبال وجود دارد و استعدادهای این رشته ورزشی در کشور، بی‌شمار هستند. یک طرح بزرگ برای استعدادیابی جدی و شناسایی مهارت در سن و سال کم، شاید ایران را نیز در مسیری شبیه به مسیر لهستان قرار بدهد. والیبال ایران در حال حاضر یک تیم درخشان دارد اما برای عبور از این سطح، باید به نفراتی مثل مجرد، یلی، توخته و سایر استعدادهای جوان اعتماد کرد. علاوه بر این، پسران نسل آینده نیز باید در شهرهای مختلف کشف شوند و در بازی‌های حساس، فرصت بازی به دست بیاورند. همین حالا سعید معروف، تنها پاسور تیم ملی به شمار می‌رود و پس از خداحافظی مهدوی، والیبال ایران دیگر پاسوری نزدیک به معروف در اختیار نداشته است. اگر آینده همچنان نادیده گرفته شود، خداحافظی ستاره‌های این نسل از والیبال ایران به معنای پایان روزهای خوب تیم ملی خواهد بود.