آریا رهنورد

مهدی طارمی و سردار آزمون، زوج خوبی هستند. آنها شباهت‌های بسیار زیادی با هم دارند و به مروز زمان، رفتارشان نیز شبیه به هم شده است. جدا از توانایی‌های فنی قابل توجه، نقطه اشتراک هر دو نفر این است که به سختی تلاش می‌کنند تا هواداران تیم ملی دوست‌شان نداشته باشند! طارمی گل می‌زند، پاس گل‌ می‌دهد، می‌دود و می‌درخشد اما با یک کارت زرد بیهوده جهت قضاوت‌ها در مورد خودش را عوض می‌کند. سردار هم درست بعد از اولین نمایش درخشان بعد از مدت‌ها، به شبکه‌های اجتماعی یورش می‌برد تا از منتقدانش انتقام بگیرد.

حتی اگر کارلوس کی‌روش حرارت مصاحبه‌های آتشینش را کاهش بدهد و از مطرح کردن عبارت‌های جنجال‌برانگیز در کنفرانس‌های مطبوعاتی دست بکشد، باز هم تغییری در رفتار سردار آزمون ایجاد نخواهد شد. او اساسا با «آرامش» بیگانه است و به «تمرکز» اعتقاد چندانی ندارد. هنوز چند روز از اظهارنظر عجیب این بازیکن در مورد کی‌روش و لیپی نگذشته بود که او این بار با شادی گلش مقابل چین خبرساز شد. آزمون که ظاهرا به هر مسابقه به چشم فرصتی برای تسویه‌‌حساب شخصی با منتقدانش نگاه می‌کند، این بار بعد از باز کردن دروازه حریف خودش را به دوربین‌ها رساند تا با نشان دادن علامت سکوت، پیام روشنی را منتقل کند. او برای آن‌که مطمئن شود پیامش به درستی منتقل شده، چند مصاحبه نیز انجام داد و البته از صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام نیز در جهت رسیدن به هدفش استفاده کرد. همه این جاروجنجال‌ها بعد از یک گل کاملا ساده شکل گرفت. گل به اسپانیا و پرتغال؟ گل به برزیل و آرژانتین؟ هیچ‌کدام. او بعد از باز کردن دروازه چین، دست به چنین رفتارهایی زد. سردار می‌تواند برای سال‌ها در ترکیب تیم ملی به میدان برود. می‌تواند برای سال‌ها در این تیم بدرخشد و به چهره‌ای محبوب تبدیل شود. او برای رسیدن به یک جایگاه اساطیری در فوتبال ایران، همه چیز دارد اما همچنان اصرار به خرج می‌دهد تا در مسیر دیگری قدم بزند. در حساس‌ترین روزهای جام ملت‌ها، تیم ملی به یک مهاجم آماده، گل‌زن، متمرکز و بی‌رحم نیاز دارد تا خودش را به قهرمانی نزدیک کند اما ظاهرا برای آزمون، «فوتبال» هرگز مهم‌ترین مساله دنیا نبوده است.

«طلبکاری» تمام‌نشدنی سردار آزمون شاید ناشی از روحیه‌ای باشد که در تمام جامعه رواج دارد. بین مربیان و فوتبالیست‌های جوان ایرانی یا حتی میان آدم‌هایی که در شغل‌های دیگری مشغول به کار هستند. او بر چه اساسی تیم ملی را «مدیون» خودش می‌داند؟ سردار بعد از چند نمایش ضعیف در جام جهانی مورد انتقاد قرار گرفت اما به جای ایستادن و جنگیدن برای آینده به شیوه مردها، راه «پسربچه‌ها» را انتخاب کرد و به قهر کردن پناه برد. کی‌روش که پیش از این برای هیچ بازیکنی صبر نمی‌کرد و ناز هیچ ستاره‌ای را نمی‌کشید، در مورد سردار رفتار کاملا متفاوتی بروز داد و شاید همین اتفاق، مقدمه رفتارهای ناخوشایند بعدی این مهاجم شد. قبل از هر کاری، آزمون باید این روحیه طلبکارانه را اصلاح کند. در فوتبال فرانسه، کیلیان ام‌باپه 19 ساله تیمش را قهرمان جام جهانی کرد، بیشتر از هر بازیکنی دوید و موثرتر از هر ستاره دیگری نشان داد و در نهایت نیز بعد از قهرمانی، همه پاداشش را به خیریه بخشید. چراکه اعتقاد داشت بازی در پیراهن تیم ملی، چیزی بیشتر از یک «وظیفه» نبوده است. سردار اما بعد از جام جهانی، از اینکه به خاطر فوتبال از «تعطیلات‌»‌ خود گذشته، عصبانی بود. آزمون شاید هیچ‌وقت به لحاظ فنی به سطح ام‌باپه نرسد اما حداقل می‌تواند به لحاظ اخلاقی از این ستاره جوان تقلید کند.

«اگر قرار بود همه موقعیت‌ها را گل کنم که به بارسلونا می‌رفتم!» این جمله شاید همه حقیقت را در مورد سردار آزمون؛ از زبان خودش بیان می‌کند. درست وقتی همه هواداران فوتبال ایران امیدوارند او را در لباس باشگاه‌های بزرگ دنیا ببینند، انتقال به این باشگاه‌ها حتی در دورترین نقاط ذهن خود سردار نمی‌گنجد و این بازیکن از همین انتقال همیشگی میان روستوف و روبین کازان و جابه‌‌جایی با تصمیم قربان بردی‌اف، کاملا راضی به نظر می‌رسد. او اگر موقعیت‌هایش را با سهل‌انگاری از دست ندهد، به جای لیگ روسیه به لالیگا خواهد رفت اما تا زمانی که برای هر موقعیت از دست رفته یک توجیه داشته باشد، به هیچ نقطه باشکوهی از فوتبال دنیا نخواهد رسید. سردار به عنوان یک فوتبالیست «حرفه‌‌ای» باید زندگی زیر فشار را یاد بگیرد. علی دایی سال‌ها برای تیم ملی بازی کرد و بهترین گل‌زن ملی تاریخ فوتبال دنیا شد. او همیشه با موجی از انتقادها روبه‌رو بود اما پس از هیچ‌کدام از 109 گل ملی‌اش به هیچ‌کس سکوت نشان نداد. لئو مسی نیز با هت‌تریک رویایی‌اش در سخت‌ترین شرایط آرژانتین را به جام جهانی 2018 روسیه رساند اما با منتقدانی که در روساریو برایش هو می‌کشیدند و مجسمه‌اش را می‌شکستند، تسویه حساب نکرد. سردار آزمون، باید کمی بزرگ شود. او فوتبالیست قابلی است اگر بتواند کودک درونش را مهار کند.