آریا رهنورد

دو هفته از فصل جدید لیگ برتر آغاز شده و این مدت، جملات جالب زیادی را از بازیکنان و مربیان شنیده‌ایم. بد نیست قبل از ورود به هفته سوم و ساخته شدن جملات بعدی، این جملات را با هم مرور کنیم. البته جای خالی استاد بی‌بدیل جملات قصار یعنی حمید مطهری در لیگ برتر احساس می‌شود. او این روزها به عنوان مربی تیم ملی، لیگ را زیر نظر گرفته است.

چهار نفر را بیاوریم به علی حقیقی فحش بدهند : یکی از اولین جملات جالب این فصل رقابت‌های لیگ برتر را حامد لک به زبان آورد. در دیدار هفته اول هوادار با مس رفسنجان، قرار نبود تماشاگری حضور داشته باشد اما ظاهرا چند نفر روی سکوها، علیه حامد لک حرف‌هایی زده بودند. اتفاقی که سنگربان مس را به شدت عصبانی کرد. او که چند بار به اعتراض علیه این چند نفر پرداخته بود، آخر بازی جمله جالبی را با صدای بلند گفت:«به ما گفتن بازی تماشاگر نداره، اگه داره ما هم چهار نفر بیاریم علی حقیقی رو فحش بدن!». لک که فصل را نسبتا خوب شروع کرده، هنوز یک سنگربان جنجالی در فوتبال ایران است.

دوست شما دوست ما نخواهد بود: از اوضاع و احوال خاص علیمنصور در فولاد، هرچه بگوییم کم گفته‌ایم. او معمولا همیشه رگ خواب هوادارها را در دست داشته اما هرگز در اهواز پذیرفته نشده و هیچ‌وقت رابطه خوبی با طرفداران فولاد برقرار نکرده است. این هفته در کنفرانس خبری پس از دیدار با نفت آبادان، اتفاق عجیبی برای منصوریان افتاد که برای چند روز سوژه رسانه‌ها هم بود. او از محل کار یک خبرنگار پرسید و وقتی مدیر رسانه‌ای فولاد این خبرنگار را دوست خودش دانست، منصوریان یکی از آن جمله‌های خاص و منحصربه‌فرد خودش را به زبان آورد:«دوست شما، دوست ما نخواهد بود!» محال است چنین جمله‌ای را به جز منصوریان، از هیچ مربی دیگری در لیگ برتر ایران بشنوید.

همه با هم غرق می‌شویم: جواد نکونام در استقلال، روزهای سخت و عجیبی را پشت سر گذاشته است. او این چند هفته، دائما مشغول هشدار دادن در مورد وضعیت تیم بوده و به تازگی نیز با جمله «اگر قرار به غرق شدن باشد، همه با هم غرق می‌شویم»، یاد و خاطره تایتانیک را زنده کرده است. هرچند که در آن فیلم هم در نهایت همه با هم غرق نشدند. به هر حال جواد نگران شرایط تیمش است و وضعیت استقلال به لحاظ ابزار برای فصل جدید، اصلا تعریفی ندارد.

برای بازیکن خرج می‌کنید، برای زمین نه: سرمربی یونانی گل‌گهر، خیلی زود به شناخت دقیقی از فوتبال ایران رسیده است. او در کنفرانس خبری پیش از جدال هفته دوم تیمش، جملاتی را به زبان آورد که کاملا آشنا بودند. جملاتی که قبلا مربیان خارجی دیگر در فوتبال ایران نیز به آنها اشاره کرده‌اند:«در فوتبال ایران شما پول زیادی به بازیکن‌ها می‌دهید اما به زمین‌ها رسیدگی نمی‌کنید. برای انجام بازی‌های خوب شما در درجه اول به زمین‌های استاندارد نیاز دارد.» درست می‌فرمایید اما کیست که گوش بدهد آقای اوزیندیس! 

این تیم را من نبسته‌ام: پاکو خمز نیز که برخلاف فصل گذشته در این فصل اصلا بشاش و خوشحال نیست، به سبک خودش یک شوک بزرگ به فوتبال ایران وارد کرده است. تراکتور پرهزینه‌ترین تیم این فصل فوتبال ایران بوده و به اندازه یک تیم کامل بازیکن خریده اما خمز در جواب خبرنگاری که به خاطر بستن این تیم خوب به او تبریک گفت، کلمات جالبی را انتخاب کرد:«این تیم را من نبستم. در بسیاری از موارد این‌طور نبوده است!» به نظر می‌رسد مرد اول نیمکت تراکتور از جدایی چند ستاره تیمش در تابستان و همچنین خرید چند ستاره متوسط،  شاکی شده باشد.

حتی اسم حمدا... را نشنیده‌ام: هواداران پرسپولیس امیدوار بودند رضا درویش، ستاره سرشناس خط حمله الاتحاد را برای‌ تیم‌شان بخرد اما درویش با اعتراف به اینکه حتی اسم این بازیکن را هم نشنیده، آب پاکی را روی دست‌ها ریخت. حالا اینکه چرا مدیرعامل باشگاهی مثل پرسپولیس حتی اسم یکی از بهترین مهاجمان فوتبال باشگاهی آسیا را هم نشنیده، در نوع خودش جالب به نظر می‌رسد. قرمزها هنوز امیدوارند تیم‌شان برای فصل جدید مهاجم خارجی جذب کند اما عبدالرزاق حمدا...، قراردادش را برای یک فصل دیگر با الاتحاد تمدید کرده است.

به من هم تیم 600 میلیاردی بدهید!: رسول خطیبی هم خواسته جالبی از فوتبال ایران دارد و آرزوهایش را با صدای بلند به زبان آورده است. او درخواست کرده که برای یک بار هم که شده، تیمی پانصد یا ششصد میلیاردی را به این مربی بدهند و ببینند او در این تیم موفق می‌شود یا نه! البته با سابقه‌ای که رسول خطیبی به عنوان سرمربی دارد، بعید به نظر می‌رسد که چنین اتفاقی رخ بدهد. چراکه تیم ششصد میلیاردی، اساسا یک مربی بزرگ هم می‌خواهد. حالا بماند که همه تیم‌ها، سقف بودجه‌شان را حوالی 300 میلیارد اعلام کرده‌اند که کاملا واقعی(!) است و مو لای درزش نمی‌رود.