هزارتوی یک ژنرال

بیستم اسفندماه هم گذشت و خبری از معرفی سرمربی جدید تیم ملی ایران نشد. بر اساس وعده‌های رئیس فدراسیون فوتبال، قرار بود سرمربی جدید تیم در این تاریخ معرفی شود. با این حال به نظر می‌رسد مذاکره با فلیکس سانچز در این روز به بن‌بست رسید و حالا یک مربی ایرانی به نیمکت تیم ملی نزدیک شده است. ظاهرا امیر قلعه‌نویی را باید سرمربی جدید تیم ملی بدانیم. مردی که حدود ۱۶ سال قبل، مدت کوتاهی روی نیمکت تیم ملی نشست و حالا قصد دارد دوباره به این نیمکت برگردد.

آریا طاری

 

سانچز و یک اختلاف بزرگ

فدراسیون فوتبال این اواخر مذاکره‌های زیادی را با فلیکس سانچز انجام داد اما در نهایت با این مربی به توافق نرسید. اختلاف نظر اول بر سر رقم قرارداد بود اما ظاهرا سرمربی سابق قطر در این زمینه مشکل حادی با فدراسیون نداشت. با این حال مهدی تاج قصد داشت تا پایان جام ملت‌ها با این مربی قرارداد ببندد و این شرایط مورد پسند سانچز قرار نگرفت. او یک قرارداد بلندمدت از فدراسیون می‌خواست و به همین خاطر همه چیز متوقف شد.  با این حساب، عملا دیگر ماجرای تعویض دو مربی بین دو تیم ایران و قطر، لغو شده و فقط سرمربی تیم ملی ایران بوده که راهی قطر شده است. سانچز نکات مثبت و منفی خاصی برای ورود به فوتبال ایران داشت اما پیشنهاد همزمان اکوادوری‌ها به این مربی نیز، شرایط را کمی پیچیده کرد.

سایر خارجی‌ها؛  گزینه‌هایی که جدی نبودند

این اواخر نام چند مربی خارجی دیگر نیز در اطراف تیم ملی به گوش رسید. یکی از آنها وینچنزو مونتلا بود اما این مذاکره‌ها هیچ‌وقت جدی نشدند. از مربیان خارجی شاغل در لیگ برتر نیز نام برده شد اما فعلا بعید به نظر می‌رسد که آنها نیز به تیم ملی ملحق شوند. فعلا همه تمرکز این نفرات روی تیم باشگاهی‌شان است. در حقیقت به نظر می‌‌رسد تنها گزینه خارجی جدی فدراسیون همان سانچز بود که در نهایت به توافق نهایی با تاج دست پیدا نکرد. از اینجا به بعد دیگر توپ در زمین مربیان داخلی خواهد بود.

این یک انتخاب فوتبالی است؟

از همان ابتدا هم مشخص به نظر می‌رسید که در بین مربیان داخلی حاضر در فهرست منتشرشده از سوی فدراسیون، شانس قلعه‌نویی بیشتر از دیگران است. شاید حتی برخی از افرادی که اتفاقا خودشان را شایسته می‌دانند، صرفا به صورت تزئینی در فهرست قرار گرفته بودند! جالب اینکه اولین مربی انصرافی از فهرست هم خود ژنرال بود که به شدت از اقدام تاج عصبانی به نظر می‌رسید. او اصلا دوست نداشت در یک فهرست مشترک با مربیانی قرار بگیرد که در رده داخلی نیز موفقیتی نداشته‌اند. ظاهرا این استعفا نه‌تنها امیر را از تیم ملی دور نکرد، بلکه حتی او را در موقعیتی نزدیک‌تر به نیمکت نیز قرار داد. سوال بزرگی که در خصوص نیمکت تیم ملی مطرح می‌شود، این است که آیا این انتخاب یک تصمیم صرفا فوتبالی است؟ چراکه به نظر می‌رسد برخی افراد نه‌چندان فوتبالی نیز روی فدراسیون فشار گذاشته‌اند تا با قلعه‌نویی قرارداد امضا کند. به هر حال اگر این اتفاق رخ ندهد، مربی دیگری نیز در قواره‌های تیم ملی در لیگ وجود ندارد. این البته به معنای موفق بودن خود قلعه‌نویی هم نیست. فعلا از فهرست مربیان ایده‌آل فدراسیون، دقیقا همان کسی که به فدراسیون برنامه نداده در یک قدمی انتخاب شدن به عنوان سرمربی جدید تیم ملی است. وضعیت آشفته فدراسیون را می‌شود از همین ماجرا فهمید!‌

از همان ابتدا هم مشخص به نظر می‌رسید که در بین مربیان داخلی حاضر در فهرست منتشرشده از سوی فدراسیون، شانس قلعه‌نویی بیشتر از دیگران است. شاید حتی برخی از افرادی که اتفاقا خودشان را شایسته می‌دانند، صرفا به صورت تزئینی در فهرست قرار گرفته بودند!

تیم ملی، از امیر تا امیر

امیر قلعه‌نویی در تجربه قبلی در شرایطی هدایت ایران را بر عهده گرفت که در بخش به مراتب بهتری از کارنامه کاری‌اش نسبت به امروز قرار داشت. او هنوز یک مربی جوان بود که توانسته بود استقلال را قهرمان لیگ کند. وقتی آن اتفاق‌ها رخ دادند و ژنرال خیلی زود ناچار به ترک تیم ملی شد، این مربی کوهی از انگیزه بود. او اتفاقا در چند سال بعد از آن ماجرا، فوق‌العاده نتیجه گرفت. امیر دو بار استقلال و دو بار سپاهان را قهرمان لیگ برتر کرد.

 اگر قرار به انتخاب او برای نیمکت تیم ملی بود، این اتفاق باید همان موقع رخ می‌داد اما ژنرال در آن مقطع به تیم ملی نرفت و آرام آرام در سرازیری قرار گرفت. هنوز هم آخرین موفقیت او در فوتبال ایران مربوط به لیگ برتر دوازدهم است و قلعه‌نویی پس از آن دیگر نتوانسته هیچ جامی به دست بیاورد. او البته قبل از اسکوچیچ نیز در مقطعی گزینه جدی کار کردن در تیم ملی بود اما باز هم این اتفاق رخ نداد. هنوز هم سرمربی جدید تیم ملی ایران رسما معرفی نشده اما اگر این انتخاب امیر باشد، او هم در ادامه مسیر کی‌روش به دومین مربی تبدیل می‌شود که در دو دهه اخیر دو بار سرمربی تیم ملی ایران بوده است. فعلا همه سرنخ‌ها در اطراف فدراسیون به او می‌رسند و همه چیز به ژنرال ختم می‌شود.