آریا    طاری

امیرحسین حسین‌زاده در یک قدمی انتقال رسمی به شارلروا قرار دارد. او تنها بعد از یک فصل بازی برای استقلال به واسطه بندی در قراردادش، می‌تواند بدون دخالت باشگاه تهران را ترک کند. ظاهرا او را باید از همین حالا یکی از بازیکنان فصل جدید فوتبال بلژیک بدانیم. لژیونرشدن در این سن و سال برای امیرحسین تجربه جذابی خواهد بود. با این وجود نیمکت‌نشینی در تیم جدید رویای او برای رسیدن به جام جهانی را به خطر می‌اندازد. مرور تجربه هشت ستاره ایرانی این سال‌های لیگ بلژیک، نشان می‌دهد این لیگ اصلا موقعیت خوبی برای پیشرفت در اختیار مهره‌های شناخته‌شده فوتبال ایران قرار نداده است.

کاوه رضایی: کاوه در اوج از فوتبال ایران جدا شد و همه انتظار داشتند به یک ستاره بی چون و چرا در فوتبال بلژیک تبدیل شود. او شروع درخشانی در این لیگ داشت و در همان فصل اول 16 گل برای شارلروا زد. همین موفقیت کافی بود تا باشگاه بروژ به سراغ این بازیکن بیاید اما عملکرد رضایی در این تیم اصلا خوب نبود و او هیچوقت نتوانست جای ثابتی در بروژ برای خودش پیدا کند. این مهاجم بعد از مدتی دوباره به شارلروا قرض داده شد و مدتی هم به باشگاه لوون رفت. در مجموع نمی‌توان دوران حضور کاوه در بلژیک را موفقیت‌آمیز توصیف کرد. او حالا در آستانه بازگشت به لیگ برتر ایران قرار دارد.

علی قلی‌زاده: در بین بازیکنان ایرانی لیگ بلژیک، بهترین عملکرد را داشته و در مجموع مهره مهمی برای شارلروا بوده اما اگر قرار است درخشش در فوتبال بلژیک این بازیکن را به لیگ‌های بزرگ‌تری بفرستد، معلوم نیست چرا این اتفاق رخ نمی‌دهد. قلی‌زاده در سه فصل بازی برای این باشگاه، 95 بار به میدان رفته و 17 گل نیز به ثمر رسانده است. با این حال او برای رفتن به یک لیگ برتر در انتظار رقابت‌های جام جهانی و پوشیدن لباس تیم ملی ایران است.

یونس دلفی: رفتن به فوتبال اروپا در 18 سالگی یک موفقیت آرمانی برای یونس دلفی بود اما روند پیشرفت این ستاره جوان از زمان انتقال به بلژیک متوقف شده است. او دو سال در عضویت شارلروا بود و فقط پنج بار برای این تیم به زمین مسابقه رفت. این همان مقطعی بود که می‌توانست به پیشرفت این بازیکن سرعت بدهد اما عملا چنین اتفاقی رخ نداد. دلفی این روزها عضو لیگ کرواسی است و در این فصل 21 بار برای تیمش بازی کرده است. او باید کمی زودتر از فوتبال بلژیک جدا می‌شد.

علیرضا بیرانوند: با امیدواری زیادی به آرزوی قدیمی‌اش برای لژیونر شدن رسید اما فقط یک فصل در باشگاه آنتورپ دوام آورد و در آن فصل نیز فقط 10 مسابقه انجام داد. رفتن به فوتبال بلژیک، تصمیم خوبی برای علیرضا نبود. او یک فصل نه‌چندان موفق را هم در پرتغال سپری کرد و سپس دوباره به پرسپولیس برگشت. شاید اگر او مقصد بهتری را برای جدایی‌اش در نظر می‌گرفت، هنوز در اروپا حضور داشت.

امید ابراهیمی: بعد از سپری کردن دو فصل خوب در ترکیب الاهلی قطر، امید ابراهیمی به یوپن در لیگ بلژیک منتقل شد. او در آن فصل 20 بازی برای این تیم انجام داد اما در فهرست خروجی باشگاه قرار گرفت و دوباره به قطر برگشت. شاید اگر زمان به عقب برگردد، ابراهیمی دیگر به پیشنهاد باشگاه یوپن پاسخ مثبت ندهد. این چالش چندان موفقیت‌آمیزی برای این ستاره به شمار نمی‌رفت.

سعید عزت‌اللهی: او هم درست مثل امید به باشگاه یوپن ملحق شد تا ترکیب تیم ملی ایران در میانه میدان را در این تیم بسازد. مصدومیت اما اجازه نداده سعید فرصت چندانی برای بازی در ترکیب این تیم به دست بیاورد. عزت‌اللهی در آن فصل فقط چهار بازی انجام داد و عملا حضور در بلژیک به یکی از بدترین و ناامیدکننده‌ترین فصل‌های دوران فوتبال این ستاره تبدیل شد. او در هیچ فصل دیگری در دوران فوتبالش کم‌تر از این بازی نکرده است!

میلاد محمدی: به عنوان بازیکن ثابت تیم ملی راهی فوتبال بلژیک شد اما به مرور زمان جای همیشگی‌اش در تیم ملی را از دست داد. میلاد که در لیگ روسیه یک ستاره بود، در خنت بلژیک هم به صورت ثابت به میدان می‌رفت. او در دو فصل 65 بازی برای این باشگاه انجام داد اما تصمیم گرفت از این تیم جدا شود و به آاک آتن در لیگ یونان برود. حضور در فوتبال بلژیک هم یک موفقیت بزرگ برای محمدی محسوب نمی‌شد و او خیلی زود در مسیر جدایی قرار گرفت.

امید نورافکن: امید نورافکن هم یکی از بازیکنان ایرانی پرشمار باشگاه شارلروا بود که تنها یک نیم‌فصل برای این تیم بازی کرد و در آن نیم‌فصل فقط دو بازی برای این تیم انجام داد. او خیلی زود به ایران برگشت و این بار برای استقلال به میدان رفت. حضور در فوتبال بلژیک هیچ کمکی به پیشرفت این ستاره جوان نکرد و او توانست راهش را در لیگ برتر ایران پیدا کند. نورافکن حالا پای ثابت اردوهای تیم ملی است.