آریا رهنورد

عصر فردا، نساجی و آلومینیوم باید فینال جام حذفی را برگزار کنند اما هر دو باشگاه همچنان در بلاتکلیفی محض هستند. فدراسیون فوتبال کشوری که زمانی ادعای مدیریت جهان را داشت، حتی از پس برگزاری یک فینال ساده نیز برنمی‌آید. تا امروز چندین بار میزبان جام حذفی تغییر کرده و مدام خبررسانی‌های مختلفی درباره حضور یا عدم حضور تماشاگرها در این بازی به چشم خورده است. خنده‌دار است اما فوتبال ایران در چنین وضعیتی، با ژستی انسان‌دوستانه(!) خواهان کمک به قطر برای میزبانی جام جهانی هم بود. شما فینال حذفی خودتان را برگزار کنید و وقتی جام جهانی قطر شروع شد، فقط به «تماشا» مشغول باشید. اینکه چرا آنها می‌توانند و شما نه، سوالی است که باید پاسخش را از شما بشنویم.

در فاصله‌ای کوتاه با برگزاری آخرین مسابقه فصل جام حذفی، دو تیم فینالیست به تمرکز نیاز دارند اما مگر سازمان لیگ اجازه می‌دهد چنین تمرکزی در دو باشگاه شکل بگیرد؟ ابتدا با نظر عجیب سازمان لیگ، تبریز به عنوان میزبان دیدار فینال انتخاب شد. شهری که فاصله‌اش هم از قائمشهر و هم از اراک زیاد بود و انتخابش برای برگزاری چنین مسابقه‌ای عاقلانه به نظر نمی‌رسید. البته این تصمیم در سازمان لیگ فوتبال ایران قابل درک است. چراکه این نهاد اساسا طرفدار دیدارهای فوتبال کم‌تماشاگر با سکوهایی بسیار خلوت به نظر می‌رسد. هر دو باشگاه به این تصمیم اعتراض داشتند و ترجیح می‌دادند در آزادی به میدان بروند. آلومینیوم در همین استادیوم آزادی پرسپولیس را از جام حذفی کنار زد و نساجی نیز دو دیدار آخرش در این تورنمنت را در همین ورزشگاه برگزار کرد تا راهش را به طرف فینال هموار کند. سازمان لیگ سرانجام ناچار شد موافقتش را با این تصمیم نشان بدهد و بازی را به دلیل اصرار مفرط دو باشگاه به آزادی منتقل کند. با این وجود باز هم زمزمه‌هایی از انجام بازی در تبریز به گوش می‌رسید. آن‌ هم در شرایطی که تنها 48 ساعت به برگزاری مسابقه باقی مانده بود. اتفاق عجیب دیگر، احتمال بدون تماشاگر بودن مسابقه بود. برای یک لحظه تصور کنید که برای برگزاری همین بازی ساده نیز، چه هرج و مرجی در فوتبال ایران رقم خورده است. طبیعتا هواداران دو باشگاه باید برنامه‌ریزی کنند تا برای این بازی راهی تهران شوند اما اینکه آنها در فاصله‌ای کوتاه با شروع بازی هنوز از سرنوشت باز یا بسته بودن درها خبر ندارند، حیرت‌آور به نظر می‌رسد. اتفاقی که تنها مختص فوتبال ایران است.

خیال نکنید که چنین ماجرایی، فقط به همین سازمان لیگ و همین مدیرها برمی‌گردد. این عادت همیشگی مدیرانی بوده که برای سال‌ها در فوتبال ایران فعال بوده‌اند و بی‌نظمی را دوره به دوره گسترش داده‌اند. حتما به خاطر دارید که با اصرار فدراسیون فوتبال، برای چند سال دیدارهای فینال حذفی در خرمشهر برگزار می‌شد. یک انتخاب «نمادین» برای انتقال بازی به چمنی که روی آن فوتبال بازی کردن به هیچ قیمتی ممکن نبود. یعنی فدراسیون برای نمادگرایی، فوتبال را قربانی کرد و موجب شد بخشی از بی‌کیفیت‌ترین دیدارهای تاریخ جام حذفی در این شهر رقم بخورند. حتی بعد از آن نیز انتخاب میزبان همیشه با دردسرهای زیادی همراه بود و تقریبا در هیچ شرایطی فینالیست‌ها از وضعیت‌شان در بازی‌های نهایی رضایت نداشتند. جام حذفی یکی از مهم‌ترین مسابقه‌های فوتبال در هر فصل به شمار می‌رود. این بازی به نوعی ویترین فوتبال ایران است و حتی احتمال دارد مخاطبانی از کشورهای دیگر نیز داشته باشد. این میزان بی‌توجهی و سهل‌انگاری نسبت به وضعیت ایده‌آل برگزاری این بازی، در نوع خودش باورنکردنی به نظر می‌رسد. در چنین شرایطی تیم‌ها در اوج نگرانی و سرگیجه به فینال می‌رسند و طبیعتا آمادگی چندانی برای انجام دیدار فینال ندارند. نساجی و آلومینیوم، با شایستگی راهی فینال حذفی شده‌اند. هر دو تیم مسیر بسیار سختی را طی کرده‌اند و کار دشواری برای رسیدن به این مرحله داشته‌اند. با این وجود به نظر می‌رسد اصلی‌ترین رقیب آنها برای بردن این جام، سازمان لیگ باشد. اگر واقعا امکان برگزاری فینال با انتخاب یک میزبان مناسب برای سازمان لیگ وجود ندارد، چرا خیال خودش را راحت نمی‌کند و مسابقه نهایی را به صورت رفت و برگشتی انجام نمی‌دهد؟ این بلاتکلیفی قرار است تا چند سال دیگر تیم‌های فینالیست این تورنمنت را آزار بدهد؟ این روند قرار است تا چند سال دیگر ادامه داشته باشد؟

برای پی بردن به آن‌چه در این سال‌ها در فدراسیون فوتبال سپری شده، کافی است به فهرست پاداش‌های پرداختی از سوی رییس سابق فدراسیون شهاب‌الدین عزیزی خادم نگاه بیندازیم. مردی که مدام از حساب‌های خالی فدراسیون می‌گفت اما به اطرافیانش به «یورو» پاداش می‌داد و برای چهره‌های رسانه‌ای تیم ملی میلیاردی هزینه می‌کرد. این، خلاصه ماجراهای فدراسیون فوتبال است. افراد نابلد با دستمزدهای کلان و پاداش‌های نجومی. آنها که نه برای کمک به ارتقای فوتبال، که برای کمک به وضعیت مالی خودشان کار را دست گرفته‌اند و خیلی هم برای‌شان مهم نیست که فوتبال قرار است در این دوران به چه سرنوشتی دچار شود.