آریا طاری

به نظر می‌رسد برخی از رشته‌های تیمی ورزش ایران، در حساس‌ترین مقطع ممکن هستند. مقطعی که قرار است به یک تغییر نسل کلیدی در این رشته‌ها بینجامد. عجیب اینکه در چنین شرایط حساس و سرنوشت‌سازی، هدایت این تیم‌ها به مربیان ایرانی سپرده شده‌اند. آزمون و خطایی که قبلا همه به زیر و بم آن در ورزش ایران پی برده‌اند. رفتن این رشته‌ها به سراغ مربیان بزرگ خارجی، یک خواسته عمومی است. خواسته‌ای که البته بعید به نظر می‌رسد در راس هرم مدیریت این رشته‌ها جدی گرفته شود. چراکه آنها کار کردن با مربی ارزان ایرانی را به جذب نفرات گرانقیمت خارجی ترجیح می‌دهند.

شکست دردناک تیم ملی فوتسال روبه‌روی قزاق‌ها، به روشنی نشان داد که یک مربی متوسط داخلی چطور می‌تواند در چنین شرایط حساسی، تیم را با مشکلاتی روبه‌رو کند. البته منصفانه نیست که سرمربی را به تنهایی مقصر همه این اتفاق‌ها بدانیم اما بدون شک، این مسئولیت مهم یک سرمربی است که تیمش را در چنین مواقعی آرام نگه دارد و روحیه همه نفرات را برای لحظات سرنوشت‌ساز حفظ کند. در جریان مسابقه با قزاقستان، هر وقت که دوربین‌ها چهره ناظم‌الشریعه را نشان می‌دادند، او به شدت عصبی و مضطرب بود و به نظر می‌رسید دائما اصلا از شرایط راضی نیست. چهره یک سرمربی در کنار زمین، چیزهای زیادی را نشان می‌دهد و این حقیقت، انکارشدنی نیست که ما قبل از شکست در زمین مسابقه، روی نیمکت به حریف و مربی برزیلی‌اش باخته بودیم. اگر هدف تکرار صعود چهار سال قبل به نیمه نهایی نبود و اگر تیم ملی آمادگی لازم برای چنین کاری را نداشت، حداقل بهتر بود به جای شکست مصلحتی روبه‌روی آلبی‌سلسته، ایران با تمام قوا به مصاف این رقیب بزرگ می‌رفت و خودش را روبه‌روی یکی از غول‌های دنیای فوتسال محک می‌زد. تیم ملی هر چهار سال یک‌بار می‌تواند با تیم‌های بزرگ دنیا بازی کند اما حالا که این فرصت بزرگ هم به دست آمده بود، کادر فنی ایرانی تیم ملی با خوشحالی از «شکست» روبه‌روی حریف می‌گفتند و از اینکه حالا مسیر تیم برای رسیدن به جمع چهار تیم برتر دنیا هموار شده است. اتفاقی که در نهایت رخ نداد. البته که تیم ملی فوتسال، مشکلات بزرگی داشت. این تیم در چند سال گذشته، اردوی منسجمی برگزار نکرد و نتوانست در دیدارهای تدارکاتی، روبه‌روی قدرت‌های اصلی دنیا قرار بگیرد. شاید اگر یک سرمربی خارجی در این تیم حضور داشت، حداقل کمی به فدراسیون فشار می‌آورد تا به سراغ برگزاری چند دیدار دوستانه برود اما برای ناظم‌الشریعه، نشستن روی نیمکت تیم ملی کافی به نظر می‌رسد و نمی‌توان انتظار داشت که او تحت هیچ شرایطی وارد یک چالش جدی با فدراسیون فوتبال شود.

فاصله‌ای که در بسیاری از رشته‌های ورزشی بین مربیان ایرانی و خارجی وجود دارد، آنقدر زیاد است که اصلا نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. تیم ملی فوتبال ایران قبل از انتخاب دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی جدید، دو گزینه جدی داخلی داشت. امیر قلعه‌نویی و علی دایی، دو مردی بودند که عملا تا یک قدمی تصاحب نیمکت تیم ملی پیش رفتند. قلعه‌نویی چند ماه بعد، بدون جام سپاهان را ترک کرد و حالا مربی تیم متوسط گل گهر سیرجان است. علی دایی هم از همان موقع، حتی یک پیشنهاد جدی لیگ برتری نداشته و در هیچ تیمی مشغول به کار نبوده است. به جای این دو نفر، فدراسیون دست به یک ریسک زد و با دراگان اسکوچیچ قرارداد بست. یک تئوریسین در حوزه فوتبال که البته به خاطر رزومه نه‌چندان جذاب، انتخابش با انتقادهای وحشتناکی همراه شد. به هر حال اسکوچیچ به مرور زمان نشان داد که مربی ایده‌آلی برای تیم است و حداقل بهتر از داخلی‌ها می‌تواند تیمش را به طرف مقصدهای بزرگ هدایت کند. نتیجه دادن این تصمیم، نشان می‌دهد که ورزش ایران برای سایر رشته‌ها هم باید به دنبال جذب مربی خارجی باشد. اتفاقی که باید برای نسل تازه فوتسال ایران هم بیفتد.

تیم ملی فوتسال با 16 بازیکن به جام جهانی رفت که «12» نفرشان بیشتر از 30 سال داشتند. طبیعتا این تیم در مقطع یک تغییر نسل اساسی است و این کار تنها با یک مربی بزرگ خارجی ممکن می‌شود. یک مربی که قید مهره‌های تمام‌شده را بزند و شهامت دعوت از جوان‌ترها به تیم ملی را داشته باشد. این شرایط برای رشته‌هایی مثل بسکتبال و والیبال هم صدق می‌کند.  

رشته‌هایی که باید همین روزها به وداع با سوپراستارهای زیادی بپردازند. در این سه رشته بسیار مهمی تیمی، به یک بازسازی بسیار اساسی نیاز داریم اما نکته تلخ و گزنده این است که هدایت هر سه تیم به مربیان ایرانی سپرده شده است. این یعنی کج گذاشته ‌شدن اولین خشتی که برای پیشرفت تک تک این رشته‌ها نیاز داریم. مربیان ایرانی مردانی با دستمزد پایین، سختکوشی مثال‌زدنی و سکوت همیشگی هستند و طبیعی است که فدراسیون‌ها در چنین شرایطی، دردسر جذب مربیان مطرح خارجی را به خودشان ندهند. این کار اما چیزی جز محروم کردن نسل جوان ستاره‌های ورزشی از دانش به روز شده و تمرین‌های مدرن نخواهد بود.