آریا طاری

حامیان سرسخت کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران، قبل از نبرد تیم ملی با عراق مدام به اسکوچیچ می‌تاختند و او را گزینه‌ای نامناسب برای تیم ارزیابی می‌کردند اما بعد از این برد بی‌سابقه و سنگین روبه‌روی یک حریف همیشه سرسخت، ناگهان به سراغ عبارت «میراث کی‌روش» رفته‌اند و موفقیت دراگان را به مرد پرتغالی ربط می‌دهند. جالب اینجاست که خود کی‌روش هرگز موفق نشد در یک مسابقه رسمی به تیم ملی عراق غلبه کند اما حالا عده‌ای باور دارند که نقشه‌های قدیمی او، راه را به تیم ملی نشان داده است. تصوری که حتی از یک توهم بزرگ هم فراتر به نظر می‌رسد.

برخی از دوستداران و نزدیکان کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران، بردهای اخیر تیم ملی و به خصوص شکست دادن عراق را «میراث کارلوس» در تیم ملی می‌دانند. در حقیقت آنها باور دارند که این بردها با کارهای زیربنایی کی‌روش برای تیم ملی به دست آمده است. برای بررسی این ادعا، در درجه اول باید به ترکیب تیم ملی نگاه کنیم. اگر همه نفرات تیم همان نفرات دعوت شده در دوران کی‌روش باشند، می‌شود چنین ادعایی را پذیرفت. در ترکیب نهایی تیم اسکوچیچ برای آخرین مسابقه اما نفراتی هستند که همواره در فهرست سیاه مربی پرتغالی دیده می‌شدند. کی‌روش در بهترین سال‌های دوران فوتبال شجاع ‌خلیل‌زاده، به هیچ قیمتی این مدافع را به تیم ملی دعوت نمی‌کرد. او با آن سلیقه عجیب، روزبه چشمی را مدرن‌ترین مدافع 10 سال اخیر فوتبال ایران می‌دانست و خانزاده را هم به تیم ملی دعوت می‌کرد اما همواره روی نام شجاع قلم قرمز می‌کشید. صادق محرمی هم هیچ‌وقت مورد اعتماد کی‌روش نبود و با تیم ملی به هیچ تورنمنتی نرفت. درست همان‌طور که امید نورافکن در این تیم فرصتی برای خودنمایی نداشت و به تیم ملی دعوت نمی‌شد. در حقیقت از چهار مدافع فیکس این روزهای تیم ملی، سه نفر به هیچ وجه مورد علاقه کی‌روش نبودند و در تیم او جایی نداشتند. در خط هافبک هم احمد نوراللهی در دوران کارلوس جایگاهی در تیم ملی نداشت و معمولا در اردوهای حساس و سرنوشت‌ساز تیم غایب بود. در واقع تا همین‌جا حدود 40 درصد تیم اسکوچیچ، با نفراتی تشکیل شده که در دوران مرد پرتغالی اصلا شانسی برای ملی‌پوش شدن نداشتند. بسیاری از نفرات دیگر اردو هم شرایط مشابهی دارند. نفراتی مثل مهدی قایدی و تعداد زیاد دیگری از ملی‌پوش‌ها، محصول دوران کی‌روش نیستند.

از منظر سبک بازی هم، به هیچ وجه نمی‌توانیم تیم اسکوچیچ را وام‌دار تیم کی‌روش بدانیم. اگر کارلوس هنوز سرمربی تیم ملی بود، این تیم پس از باز کردن دروازه عراق، عقب می‌کشید و تا آخرین ثانیه مسابقه در لاک دفاعی فرو می‌رفت تا این برتری را نگه دارد. کاملا بعید بود که تیم کی‌روش جلو بکشد و مثل تیم اسکوچیچ، به دنبال گل‌های بعدی باشد. کاملا بعید بود که کی‌روش در تیمش، سعید عزت‌اللهی را با سامان قدوس عوض کند. البته که کارلوس به لحاظ دفاعی، یک مربی درجه یک محسوب می‌شد. او یک تکنسین دفاعی بی‌نقص به شمار می‌رفت اما در کارهای هجومی هیچ تبحری نداشت. اگر قرار باشد کی‌روش را با اسکوچیچ مقایسه کنیم، بدون تردید کارلوس مربی بسیار بزرگ‌تر، پرآوازه‌تر و رزومه‌دارتری خواهد بود. با این حال نسبت دادن بردهای اسکوچیچ به این مربی، تنها یک تلاش بسیار آماتور برای تقلیل دادن سطح فنی فعلی تیم ملی است. این فقط در فوتبال ایران اتفاق می‌افتد که اگر «جانشین» یک مربی شکست خورد و بدترین نتایج ممکن را برای تیم ملی به دست آورد، هیچ ربطی به خود آن مربی ندارد اما اگر «جانشین جانشین» او به موفقیت رسید، این بردها حتی میراث همان مربی هستند. این استانداردهای عجیب دوگانه را هرگز نباید در فوتبال جدی گرفت.

دوران کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران، تمام شده است. حتی خود این مربی هم این حقیقت ساده را پذیرفته و بعد از شکست مطلق در فوتبال کلمبیا، حالا به فوتبال مصر ملحق شده است. با این حال همچنان عده‌ای در ایران در حال دوقطبی‌سازی تیم ملی هستند و دست از مقایسه همه مربیان تیم با کی‌روش برنمی‌دارند. کارلوس طی هشت سال، تحولات بسیار مثبتی را به لحاظ فنی رقم زد و تیم ملی را دو بار به جام جهانی رساند. با این حال نمره رفتاری او در آخرین سال‌ها بسیار ناامیدکننده بود. او به همان اندازه که به خاطر توانایی‌های فنی‌اش باید مورد تحسین قرار بگیرد، به خاطر رفتارهای زننده‌اش در آخرین سال‌ها نیز سزاوار نقد و پرسش است. گروهی از افراد که منافع مشترکی با این مربی داشتند اما ظاهرا قصد ندارند آن دوران را برای همیشه فراموش کنند. تیم ملی حالا بیشتر از همیشه به آرامش نیاز دارد. دراگان اسکوچیچ کارش را به درستی انجام داده و تیم‌هایی را کنار زده که در دوران سی کیو، همیشه مزاحم تیم ملی بودند. حتی طرفداران کی‌روش هم باید ممنون اسکوچیچ باشند که کابوس‌های بزرگ مربی پرتغالی را پاک کرده است. در چنین شرایطی مرتبط دانستن بردهای تیم ملی با مردی که دورانش در ایران تمام شده، خنده‌دار خواهد بود.