آریا رهنورد

وقتی دور رفت مرحله مقدماتی جام جهانی تمام شد، فقط یک راه برای زنده ماندن پیش روی تیم ملی بود. «بردن» تنها گزینه روی میز تیم ملی بود و پسران ایران، به خوبی از این گزینه استفاده کردند. برای آنها، نام تیم حریف هیچ فرقی نداشت. آنها با همه وجود به زمین مسابقه رفتند و با چهار برد متوالی، چشم‌ها را خیره کردند. این تیم در اوج شایستگی، صدرنشین شد و حق واقعی‌اش را از این گروه گرفت. این تیم نشان داد که نسبتی با کنار کشیدن و تسلیم ‌شدن ندارد. این تیم، شادی را دوباره به هواداران پرشمارش هدیه کرد.

برای یک لحظه هم که شده، شب شکست تیم ملی در مسابقه رفت روبه‌روی عراق را به یاد بیاورید. شبی که انگار دنیا روی سر هواداران تیم ملی خراب شده بود. آن روز از جام جهانی دور به نظر می‌رسیدیم و در یک روند ناامیدکننده، حتی ممکن بود شانسی برای رسیدن به جام ملت‌های آسیا هم نداشته باشیم. آن شب، تصور رسیدن به چهار برد پیاپی در دور برگشت، به شدت دشوار بود اما ستاره‌های تیم ملی، نشان دادند که متخصص نتیجه گرفتن زیر فشار هستند. حتی یک لغزش کوچک کافی بود تا این تیم همه چیز را از دست بدهد اما ایران نه فقط منطقه صعود، بلکه حتی صدر جدول گروه را پس گرفت. بحرین حتی با وجود میزبانی دور برگشت، نتوانست مقابل تیم ملی حرفی برای گفتن داشته باشد و در نهایت این عراق بود که ناچار شد به اما و اگرها برای صعود چشم بدوزد. شاید وقتش رسیده بود که چیزهای زیادی را به خودمان، حریفان‌مان و قاره آسیا ثابت کنیم. شاید وقتش رسیده بود نشان بدهیم که در سرنوشت‌سازترین روزها، چقدر می‌شود روی ستاره‌های تیم ملی حساب کرد. این بار دیگر خبری از ناکامی و ناامیدی نبود. این بار حقیقتا قصد حذف شدن نداشتیم و تقریبا هیچ موقعیت گل خطرناکی به حریف ندادیم. این پیروزی مهم، تاوان کنترل درخشان تیم ملی در همه دقایق این مسابقه بود.

تیم ملی، به همه خواسته‌هایش در این مرحله رسیده اما تصور اینکه کار همین‌جا تمام شده، ساده‌انگارانه خواهد بود. ما برای رسیدن به جام جهانی، باید یک مرحله بسیار سخت دیگر را روبه‌روی غول‌های درجه یک آسیا پشت سر بگذاریم

کاری که دراگان اسکوچیچ انجام داده، بی‌نهایت تحسین‌برانگیز است. او سرمربی تیمی شد که بدترین نتایج ممکن را پشت سر گذاشته بود. تیمی که ویروس کرونا، بارها و بارها برنامه‌هایش را به هم ریخت. شاید خیلی از مربیان خارجی، در چنین موقعیتی مسئولیت‌شان را رها می‌کردند و اصلا قید تیم ملی را می‌زدند اما اسکوچیچ پای این پروژه ایستاد و حتی در اوج دوران کرونا به ایران سفر کرد. او هم بازی‌های لیگ را به خوبی زیر نظر گرفت و هم لژیونرها را به خوبی دید تا یکی از کم‌اشکال‌ترین فهرست‌های سال‌های گذشته تیم ملی را مهیا کند. نتیجه انتخاب یک فهرست ایده‌آل، آمادگی مثال‌زدنی تیم ملی در سرنوشت‌سازترین روزها بود. شاید خیلی‌ها انتظار می‌کشیدند که تیم ملی ببازد و دراگان را به باد انتقاد بگیرند اما این مربی مسیر همه پیش‌بینی‌ها را تغییر داد. او «اولین» برد تاریخ تیم ملی در منامه را ساخت و سپس پس از «10 سال» اولین برد تیم ملی در یک مسابقه «رسمی» روبه‌روی عراق را رقم زد. کار بزرگ بعدی اسکوچیچ، رسیدن به هفت پیروزی متوالی در هفت تجربه اول هدایت تیم ملی ایران است. او تا امروز بهترین شروع تاریخ یک سرمربی در تیم ملی ایران را خلق کرده است.

تیم ملی، به همه خواسته‌هایش در این مرحله رسیده اما تصور اینکه کار همین‌جا تمام شده، ساده‌انگارانه خواهد بود. ما برای رسیدن به جام جهانی، باید یک مرحله بسیار سخت دیگر را روبه‌روی غول‌های درجه یک آسیا پشت سر بگذاریم. جایی که تیم ملی ممکن است در معرض رقابت با رقبایی مثل ژاپن، استرالیا، کره جنوبی، عربستان و قطر قرار بگیرد. حتی عمان با برانکو ایوانکوویچ هم می‌تواند یکی از غافلگیری‌های آسیا در این مرحله باشد. تا اینجا، کار به درستی پیش رفته و ایران به موقع به مسابقات برگشته اما برای صعود از مرحله بعدی، باید به مراتب آماده‌تر و بی‌نقص‌تر نشان بدهیم.

 شاید حتی نمایشی که برابر بحرین و عراق پشت سر گذاشتیم، برای رسیدن به پیروزی‌های بزرگ در مرحله بعدی کافی نباشد. اگر بیش از حد روی نتیجه این چند مسابقه متوقف شویم، آینده جذابی در انتظارمان نخواهد بود. تیم ملی باید از همین حالا، از فکر کردن به گذشته دست بردارد و همه حواسش را معطوف آینده کند. آنچه واضح به نظر می‌رسد، این است که ما یک تیم رویایی و یک نسل درخشان داریم. شاید در کم‌ترین مقطعی در طول تاریخ، تیم ملی ایران نیمکتی تا این حد آماده و سرحال در اختیار داشته است. برای باور این فرضیه، کافی است بدانیم مهره‌های درجه یکی مثل مرتضی پورعلی‌گنجی، کریم انصاری‌فرد و مهدی ترابی، حتی یک دقیقه هم روبه‌روی عراق به میدان نرفتند. این تیم باید سقف آرزوهای به مراتب بلندتری داشته باشد. این تیم باید دست به کارهای بزرگ‌تری بزند. شاید بردن عراق، فقط یک «شروع» باشد. شروع موفقیت‌هایی تاریخی برای تیمی که قرار است در سال‌های پیش رو، چشم‌ها را خیره کند و بردهای بزرگی را جشن بگیرد.