آریا طاری

درست مثل یک سریال که پایان بسیار بدی داشته و حالا دنباله‌های بدتری هم برایش ساخته‌اند. درست مثل یک حسرت که هر روز بزرگ‌تر و جدی‌تر می‌شود اما ظاهرا هیچ‌کس نمی‌خواهد به آن پایان بدهد. و درست مثل یک رویا که ناگهان به کابوس تبدیل شده و قصد تمام شدن هم ندارد. این داستان استراماچونی و استقلال است. بدون حذف و اضافه. داستانی که طور دیگری درباره‌اش فکر می‌کردیم. حالا اما دیگر امیدی وجود ندارد و کش دادن این ماجرا، تا همین حالا نیز به شدت به آبی‌ها لطمه زده است.

آن‌چه بین آندره‌آ استراماچونی و باشگاه استقلال اتفاق افتاده، فقط مربوط به دیروز نیست. این ماجرا ظاهرا قرار است روی گذشته، حال و آینده باشگاه تاثیر بگذارد. ظاهرا تا وقتی این پرونده بسته نشود، استقلال هم رنگ آرامش را نمی‌بیند اما مدیران باشگاه به جای روشن کردن ماجرا، بیشتر به دنبال پیچیده کردن آن هستند تا برای خودشان زمان و شاید کمی اعتبار بخرند. آندره‌آ حالا واکنش تازه‌ای به استقلال نشان داده و این بار با یک «استوری»، از غمگین بودنش به خاطر متوقف شدن روند بازگشت به فوتبال ایران نوشته است. استوری‌ها فقط «24 ساعت» دوام می‌آورند اما وقتی صحبت از تصمیم‌گرفتن می‌شود، ماجرا کمی فرق می‌کند. همین مربی که امروز به خاطر دور شدن از نیمکت استقلال غمگین نشان می‌دهد، یک روز همین باشگاه را به حال خودش رها کرد و رفت. همین مربی که امروز خودش را متعهد به «قلب‌های آبی» نشان می‌دهد، با ترک ناگهانی استقلال این قلب‌ها را در معرض یک شوک بزرگ قرار داد. باور این ژست‌ها، اصلا کار راحتی به نظر نمی‌رسد. چراکه اگر او واقعا به این اندازه شیفته استقلال و هوادارانش بود، حداقل تا پایان نیم‌فصل صبر می‌کرد و اجازه نمی‌داد باشگاه در سه دیدار پایانی نیم‌فصل، چهار امتیاز سرنوشت‌ساز را به سادگی هرچه تمام‌تر از دست بدهد. استراما مدعی شده که هنوز پیشنهادی از استقلال دریافت نکرده اما طبیعتا اگر پای یک پیشنهاد وسط نبود، او چنین حرف‌هایی را به زبان نمی‌آورد. پرونده مرد ایتالیایی و استقلال، به نقطه اوج پیچیدگی رسیده است. یک طرف میز مذاکره، باشگاهی قرار دارد که هنوز طلب وینفرد شفر را نیز پرداخت نکرده و به لحاظ مالی، اصلا شرایط خوبی ندارد. حتی همین حالا، خطر بسته ماندن پنجره نقل و انتقالات، این باشگاه را تهدید می‌کند. «خواستن» استراماچونی برای چنین باشگاهی هرگز به معنای «توانستن» در جذب این مربی نیست. طرف دیگر هم یک مربی ایتالیایی قرار گرفته که همیشه شروط خاصی برای حضور در استقلال داشته است. وقتی هیچ چیز در باشگاه درست نشده، وقتی مدیران باشگاه هنوز قابل اعتماد نیستند و وقتی مشکلات تحریم و انتقال پول هنوز به قوت خودشان باقی هستند، بعید است استراماچونی حتی در واقعیت به دنبال بازگشت باشد. او بیشتر از این فرصت برای نمایش علاقه‌اش به استقلال استفاده می‌کند اما به صورت همزمان، راه را برای بازگشت می‌بندد.

استراماچونی در کارنامه دوران مربیگری، هیچ‌وقت یک تیم را با پیروزی و در شرایط مطلوب ترک نکرده بود تا اینکه به ایران آمد و خیلی زود به اوج محبوبیت رسید. او با رزومه‌ای که در همین مدت کوتاه در فوتبال ایران برای خودش ساخته بود، می‌توانست حداقل به یک تیم عربی ملحق شود اما به همه پیشنهادها پاسخ منفی داد تا به استراحت بپردازد و همچنان به شکل قابل توجهی از استقلال طلبکار بماند. باشگاه احتمالا در این پرونده بازنده می‌شود و باید رقم سنگینی به این مربی پرداخت کند. در چنین شرایطی هر نوعی از رویابافی در مورد بازگشت احتمالی مرد ایتالیایی، حاصلی به جز ضربه زدن به استقلال نخواهد داشت. زمان زیادی طول کشید تا این تیم، به مرز فراموشی استراماچونی برسد و بحران این خروج ناگهانی را به فراموشی بسپارد اما درست وقتی همه چیز دوباره ایده‌آل به نظر می‌رسید و تیم به دیدار نهایی جام حذفی رسیده بود، تصمیم فاجعه‌بار مدیران باشگاه برای مذاکره دوباره با استراماچونی همه چیز را به هم ریخت. تیمی که استراما را حفظ نکرده بود، با فرهاد مجیدی هم رفتار خوبی نکرد تا با سومین مربی در یک فصل، به استقبال لیگ قهرمانان آسیا برود. حالا باشگاه می‌داند که به لحاظ مالی، قدرت جذب مربی ایتالیایی را ندارد و استراماچونی هم می‌داند که به دلیل انبوهی از مشکلات، نمی‌تواند در فوتبال ایران کار کند. این وسط هر دو طرف مشغول نقش بازی کردن هستند و این هوادار استقلال است که به راحتی فریب می‌خورد و باز هم در رویاهای بزرگش برای تیم محبوب، غرق می‌شود.

خاطرات زیبای استقلال با استراماچونی، حالا به یک نمایش زشت گره خورده‌اند. کاش سعادتمند دست از این مذاکره نمایشی بردارد و واقعیت را بپذیرد و البته کاش استراماچونی برای دومین بار باشگاه را رها کند تا استقلال به خودش بیاید و از این بلاتکلیفی رها شود. انتظار نافرجام برای بازگشت این مربی که در واقعیت هرگز اتفاق نخواهد افتاد، نه‌تنها هیچ روزنه‌ای را برای آینده باشگاه باز نمی‌کند، بلکه هر دری را به روی پیشرفت استقلال در آینده می‌بندد.