40 سالگی!

این فقط مدیران باشگاه یوونتوس نیستند که به اهمیت جوانسازی نیمکت‌شان پی برده‌اند. این فرهنگ از چندین سال قبل و پس از درخشش پپ گواردیولا و پس از آن با شاهکارهای زیدان، به صورت مسری در همه دنیا جدی گرفته شد. حالا حتی در لیگ برتر ایران هم مدیران باشگاه‌ها، اهمیت موضوع را درک کرده‌اند و مشغول سپردن تیم‌ها به افراد جوان‌تر هستند. ظاهرا حتی نگاه به مربیگری در تمام دنیا عوض شده و دیگر این مربیان جوان، پرانگیزه و پرجنب و جوش هستند که کار را دست گرفته‌اند و موفقیت‌های بزرگی را هم تجربه کرده‌اند.

آریا طاری

زمانی این باور در فوتبال ایران وجود داشت که مربیان پخته و کارآزموده باید از مرز 55 سالگی رد شده باشند. در حقیقت به نظر می‌رسید که باشگاه‌ها تمایلی برای کار کردن با سرمربیان جوان ندارند و معتقدند که مربی باید حتما به طور کامل از دوران جوانی عبور کرده باشد. استفاده از مربیان مسن آنقدر جدی شده بود که حتی با یک طرح عجیب و من‌درآوردی، قانون منع به کار گیری مربیان بالاتر از 65 سال در فوتبال ایران به راه افتاد. شاید این طرح نیت بدی نداشت اما در عمل، بسیار ناامیدکننده به نظر می‌رسید و نشان می‌داد که مدیران تصمیم‌ساز در فوتبال ایران، عملا هیچ شناختی از واقعیت‌های فوتبال ندارند و تنها شیفته محدودیت‌های مختلف هستند. حالا اما همه چیز نشان از یک تغییر بزرگ دارد. در بین 16 مربی فعلی باشگاه‌های مختلف لیگ برتر فوتبال ایران، تنها «سه مربی» از مرز 55 سالگی عبور کرده‌اند. امیر قلعه‌نویی 56 ساله، مجید جلالی 64 ساله و لوکا بوناچیچ 65 ساله، مسن‌ترین مربیان این فصل فوتبال ایران به شمار می‌روند. نتایج این فصل آنها، امیر را در یک قدمی خط پایان نشان می‌دهد و اوضاع برای مجید جلالی نیز، اصلا ایده‌آل‌تر نیست. جلالی در چند تجربه قبلی نیز موفقیت خاصی را به دست نیاورده و در گل گهر، انتظارها را برآورده نکرده است. لوکا بوناچیچ در یک بازه زمانی کوتاه، توانسته ذوبی‌ها را در لیگ ماندگار کند اما او هم چهره‌ای نیست که سهم زیادی از آینده لیگ برتر داشته باشد. شاید ذوب با یک مربی به مراتب جوان‌تر نیز، در لیگ ماندگار می‌شد و کابوس سقوط را از خودش دور می‌کرد. لوکا در سال‌های گذشته به لحاظ فنی، یک عقب‌گرد کامل را به نمایش گذاشته و نتوانسته با فوتبال روز دنیا هماهنگ شود. شاید مشکل بسیاری از مربیان مسن را باید در چنین موضوعی خلاصه کرد. اینکه آنها همراه با موج پیشرفت‌های روز، پیشرفت نمی‌کنند و خودشان را با آخرین تغییرات دنیای فوتبال، تطبیق نمی‌دهند.

موج استفاده از مربیان جوان حتی به استقلال و پرسپولیس هم سرایت کرده تا فرهاد در 44 سالگی بدون تجربه کاری در لیگ برتر، مرد اول نیمکت آبی‌ها شود. مجیدی البته سابقه دستیاری در استقلال و نشستن روی نیمکت تیم ملی امید را دارد

لیگ برتر نوزدهم به جولانگاهی برای مربیان جوان تبدیل شده است. مربیانی که شاید تجربه زیادی در این پست نداشته باشند و شاید سال‌های زیادی از فعالیت‌شان به عنوان مربی در لیگ برتر سپری نشود اما نشان داده‌اند که توانایی‌های قابل توجهی دارند. جواد نکونام برای سومین فصل متوالی، به عنوان سرمربی در فوتبال ایران فعالیت می‌کند و برای دومین سال پیاپی، مشغول کار در لیگ برتر است. جواد هنوز 40 ساله نشده اما سابقه صعود به لیگ برتر با نساجی، حضور در لیگ با همین باشگاه و البته نشستن روی نیمکت فولاد در لیگ برتر را دارد. تجربه‌هایی که در این سن و سال برای او شگفت‌انگیز به نظر می‌رسند. ستاره سابق اوساسونا و کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران، قصد درجا زدن ندارد و می‌خواهد با تمام قدرت به همین مسیر ادامه بدهد. سرمربی سایپا نیز در لیگ نوزدهم، تنها 41 ساله است. ابراهیم صادقی تیم جوانی ساخته و توانسته چند مهره بااستعداد را به فوتبال ایران معرفی کند. موج استفاده از مربیان جوان حتی به استقلال و پرسپولیس هم سرایت کرده تا فرهاد در 44 سالگی بدون تجربه کاری در لیگ برتر، مرد اول نیمکت آبی‌ها شود. مجیدی البته سابقه دستیاری در استقلال و نشستن روی نیمکت تیم ملی امید را دارد. چهره‌هایی مثل سهراب بختیاری‌زاده، مهدی پاشازاده، تارتار، هومن افاضلی، عبدا... ویسی، یحیی گل‌محمدی، سیروس پورموسوی، ساکت الهامی و بهنام سراج نیز پیش از 50 سالگی،  در لیگ برتر فعالیت می‌کنند. محمود فکری 51 ساله هم به تازگی پس از چندین سال تجربه در سطوح پایین‌تر، حضور قدرتمندانه‌ای در لیگ برتر داشته است. البته که همه این افراد قرار نیست به مربیان بزرگی تبدیل شوند اما رسیدن میانگین سنی نیمکت‌ها در فوتبال ایران به زیر 50 سال، یک اتفاق باورنکردنی به نظر می‌رسد.

اعتماد عمومی به گزینه‌های جوان برای نیمکت‌ها، حتما یک تحول بزرگ را در فوتبال ایران رقم خواهد زد. شاید بعضی باشگاه‌ها نیز از انتخاب بعضی نفرات پشیمان شوند اما احتمالا یک مربی جوان دیگر را جایگزین آنها خواهند کرد. قیمت ارز هم این وسط مزید بر علت شده که حضور خارجی‌ها در لیگ برتر، کم‌رنگ‌تر از همیشه باشد. با این روند، دیر یا زود روزی هم از راه می‌رسد که نیمکت تیم ملی به چهره‌های جوان داخلی سپرده شود. تا امروز همیشه وحشت «مربی داخلی» بر هواداران تیم ملی سایه انداخته اما رفته رفته به مرحله‌ای خواهیم رسید که انتخاب مربی ایرانی برای این تیم، دیگر ترسناک نباشد. چراکه در بین مربیان شاغل در لیگ برتر، چهره‌های مستعد و درخشان زیادی دیده می‌شود.