آریا طاری

زمزمه‌های حضور جواد نکونام در فوتبال اسپانیا، در ایران به حد و اندازه‌هایی رسیده‌اند که حتی مدیرعامل باشگاه فولاد، از صدور رضایت برای این مربی صحبت می‌کند. در حقیقت اما هرگز چنین تمایلی از سوی باشگاه اوساسونا اعلام نشده است. اوساسونا اکنون در رده خوبی در جدول لالیگا دیده می‌شود و هیج علاقه‌ای به تغییر دادن کادر فنی‌اش ندارد. این تنها یک احتمال است که از سوی یک رسانه خارجی، برای سال‌های آینده مطرح شده است. البته که حتی احتمال حضور یک مربی ایرانی در سطح اول اروپا جذاب به نظر می‌رسد اما این اتفاق، سخت‌تر از آن خواهد بود که تصور می‌شود.

حضور یک مربی ایرانی در لیگ‌های خارجی، یکی از طلسم‌های بزرگی است که شاید بالاخره روزی شکسته شود. البته همین حالا، چهره‌هایی مثل افشین قطبی و الکس نوری، در لیگ‌های خارجی حضور دارند اما این مربی‌ها، محصول فوتبال ایران نیستند و در همان کشورهای خارجی، مربیگری را آغاز کرده‌اند. برای سال‌ها، در فوتبال ایران مربی بین‌المللی تربیت نکرده‌ایم. اگر در گذشته مربیانی مثل حشمت مهاجرانی برای کار کردن به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس می‌رفتند، حالا همین لیگ‌ها نیز خواهان امضای قرارداد با مربیان فوتبال ایران نیستند. فوتبال در این زمینه، به شدت از رشته‌های ورزشی دیگر عقب افتاده است. همین حالا سرمربی تیم ملی تکواندوی آذربایجان ایرانی است و مربیان کشتی ایران نیز در کشورهای مختلفی حضور دارند. سطح مربیان ایرانی شاغل در لیگ برتر اما در حد و اندازه‌ای نیست که از آنها چهره‌ای بین‌المللی بسازد. آنها حتی اعتماد بخش مهمی از بدنه مردمی همین فوتبال را نیز ندارند. علی دایی یکی از چهره‌هایی بود که شاید اگر در مربیگری پیشرفت می‌کرد، می‌توانست راهی کشورهای خارجی شود. دایی همیشه یک شخصیت مقبول در فوتبال دنیا بود و خیلی زود در شروع دوران مربیگری به موفقیت رسید. همین توفیق بزرگ اما در نهایت به ضرر شهریار تمام شد و شرایطی را به وجود آورد که او در مسیر درستی قرار نگیرد. امیرقلعه‌نویی نیز پس از موفقیت در فوتبال ایران، پیشنهادهایی از ازبکستان داشت اما در این فوتبال ماندگار شد و پس از موفقیت‌های بزرگ اولیه، تا حدود زیادی اشباع شد تا در چند سال گذشته، موفقیت خاصی را تجربه نکرده باشد. شاید جواد نکونام، روزی این طلسم را باطل کند اما آن روز، فعلا نزدیک به نظر نمی‌رسد.

در بین بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های خارجی، کم‌تر فوتبالیستی داشته‌ایم که سال‌های زیادی در یک تیم دوام بیاورد. این ثبات به راحتی به دست نمی‌آید. جواد نکونام، چنین ثباتی را تجربه کرد. او در اوساسونا رشد کرد و به فوتبالیست بهتری تبدیل شد. او خیلی زود در پامپلونا محبوبیت زیادی به دست آورد و حتی زمانی بازوبند کاپیتانی این باشگاه را نیز بر بازو بست. نکو به یکی از بهترین آسیایی‌های تاریخ لالیگا تبدیل شد و نمایش‌های درخشانی در اوساسونا داشت. شاید همین ثبات کمک کند تا او روزی به عنوان سرمربی و یا حتی کمک مربی، به پامپلونا برگردد. در بین فوتبالیست‌های ایرانی، مهدی مهدوی‌کیا نیز چنین ثباتی را در یک باشگاه تجربه کرده و شاید یک روز روی نیمکت تیم اصلی باشگاه هامبورگ دیده شود. نکو برای تبدیل شدن به یک مربی بین‌المللی، چند ویژگی خوب دارد. اول اینکه او با زبان اسپانیایی کاملا آشناست و به راحتی می‌تواند با این زبان ارتباط برقرار کند. معضل زبان، همیشه یک مشکل جدی برای مربیان ایرانی بوده است. این مربی‌ها معمولا زبان خارجی بلد نیستند و حتی بعضی‌ از آنها، فارسی را به سختی صحبت می‌کنند! نکو تجربه حضور در لیگ‌های خارجی را نیز دارد و خیلی زود می‌تواند به زندگی دوباره در اسپانیا خو بگیرد. او همواره فشار دوران حرفه‌ای را درک کرده و از این حیث، به خوبی آب‌دیده شده است. مشکل اصلی این مربی اما به تجربه بسیار کم او برمی‌گردد. جواد برای مدتی بسیار کوتاه، دستیار کی‌روش در تیم ملی بود و سپس از این تیم جدا شد. در واقع او هرگز به شکل جدی دستیاری را تجربه نکرده و این موضوع در رزومه این مربی کمی نگران‌کننده خواهد شد. این مربی کار حرفه‌ای را در خونه به خونه آغاز کرد، بعد از آن به  نساجی رفت و مدتی پس از صعود به لیگ برتر با این تیم، به فولاد خوزستان ملحق شد. نکو تا همین‌جا نسبت به بسیاری از هم‌نسل‌ها، مسیر بهتری را طی کرده و انتخاب‌های درست‌تری داشته اما نساجی و فولاد، باشگاه‌هایی نیستند که یک مربی را به سطح اول فوتبال جهان برسانند.

نسل جدید مربیان ایرانی، دست به هر کاری می‌زنند تا «بدبینی» نسبت به خودشان را از بین ببرند. آنها نباید راه قبلی‌ها را بروند و همین تجربه‌های آزمایش‌شده را تکرار کنند. آنها می‌توانند فوتبالی مدرن و به روز را به نمایش بگذارند و دیدگاه همه هواداران فوتبال در مورد مربیان وطنی را عوض کنند. بین جواد نکونام و فوتبال اروپا، فاصله چشمگیری وجود دارد که با سال‌ها تلاش و انگیزه پر می‌شود. لژیونر شدن برای او به عنوان یک مربی، به مراتب سخت‌تر از لژیونر شدن به عنوان یک بازیکن خواهد بود.