نگار رشیدی

مدتی پیش سهیلا منصوریان سانداکار ایران حضور در مسابقات قهرمانی جهان ووشو که به قهرمانی تیم ملی ساندا منجر شد را از دست داد اما او خیلی زود از طرف باشگاه چینی‌اش پیشنهاد حضور در مبارزه‌ای را گرفت که تا به حال هیچ ایرانی‌ای در آن شرکت نکرده است. مبارزه‌ای سخت و سنگین که ریشه تایلندی دارد و چینی‌ها از آن به عنوان «رینگ خونین» یاد می‌کنند! 

مسابقه موی‌ بوران رقابتی است که در آن یک جنگ‌ تمام‌عیار رقم می‌خورد. نبردی که به سبک جنگجویان قدیم تایلند برگزار می‌شود که تنها تجهیزاتش استفاده از طناب‌های ابریشمی برای بانداژ کردن دست‌ها و یک لثه‌بند است. در این مبارزه هیچ خبری از محافظ‌های ساق و شکم و کلاه نیست. این مبارزه در پنج راند سه دقیقه‌ای برگزار می‌شود اما نکته جالب اینجاست که طرفین مبارزه در صورت توافق می‌توانند تعداد راندها را زیاد کنند و حتی به هشت راند ارتقا دهند! حالا سهیلا منصوریان که برای موفقیت در این میدان تحت تمرینات فشرده است . باید 12 کیلوگرم وزن کم کند، می‌خواهد در نخستین تجربه خودش را به فینال و رقابت بر سر کمربند برساند.  

    

 چند وقتی است به چین رفته‌ای. در حال حاضر مشغول چه کاری هستی؟

بله من دو ماهی می‌شود که بار دیگر وارد لیگ چین شده‌ام ولی این بار با یک باشگاه جدید قرارداد امضا کرده‌ام. این برای سومین بار است که من باشگاهم را عوض کردم ولی هر بار هم به یک تیم بهتر آمده‌ام. من الان در تیم شهر وو‌هان حضور دارم. 

  دلیلت برای انتخاب این تیم چه بود؟

در انتخاب باشگاه قبلی‌ام مسایل مالی برایم اهمیت داشت ولی اینجا بازیکنان بسیار خوبی حضور دارند. شرایط زندگی اینجا خیلی حرفه‌ای است و شرایط اردوی تیم ملی را دارد، به طوری که حتی محل اقامت ما در خود باشگاه است. به همین دلیل تمام فکر و ذکر ما تمرین است.

  الان هم با مسابقه‌ای که پیش رو داری سخت مشغول تمرین هستی. 

بله همین‌طور است. من باید وزن زیادی را کم کنم. در انتخابی تیم ملی در وزن 75 کیلوگرم شرکت کردم چون می‌خواستم به قهرمانی جهان بروم و مطمئن بودم که می‌توانم مدال طلا را بگیرم ولی اتفاقاتی افتاد که نتوانستم بروم. آن زمان وقتی گریه می‌کردم، مادرم می‌گفت چرا گریه می‌کنی، در این اتفاقات خیریتی وجود دارد. خدا می‌خواهد چیز بهتری به تو بدهد و تو برای داشتن آن چیز بد گریه می‌کنی؟ خدا را شکر همین اتفاق هم افتاد و من یک پیشنهاد عالی که شرکت در مسابقات موی‌ بوران بود را از باشگاه چینی‌ام گرفتم. به همین خاطر الان باید 12 کیلو وزن کم کنم. 

  کمی درباره این مبارزه توضیح می‌دهی؟ 

این یک ورزش تایلندی است که بدون هیچ حفاظ و کلاهی برگزار می‌شود. ما تنها یک لثه‌بند داریم که اگر دندان‌مان شکست از گلوی‌مان پایین نرود. یک طناب ابریشمی هم هست که با آن دست‌های‌مان را می‌بندیم. این یکی از پرطرفدارترین مبارزه‌هاست و چینی‌ها هم استقبال زیادی از آن می‌کنند. چینی‌ها عنوان رینگ خونین را به این مسابقه داده‌اند. مبارزه در پنج راند سه دقیقه‌ای برگزار می‌شود ولی دو بازیکن اگر به توافق برسند، می‌توانند تعداد راندها را به هفت و هشت راند هم برسانند. من اولین ایرانی‌ای هستم که می‌خواهم در این مسابقه مبارزه کنم و امیدوارم بتوانم یک نتیجه خوب بگیرم. 

  این یک مبارزه قدیمی تایلندی است. آیا هنوز به همان شیوه گذشته خود برگزار می‌شود؟

تقریبا بله ولی یکسری تغییرات پیدا کرده است. به عنوان مثال در گذشته به دست‌های‌شان خرده شیشه می‌زدند که وقتی به صورت حریف ضربه می‌زنند صورتش را خونی کنند.

  پوشش‌ مبارزان هم تغییری کرده؟

قبلا مبارزان مرد تنها با یک شلوارک به میدان می‌آمدند ولی درباره من رییس باشگاه که نفوذ دارد، صحبت کرده و قرار است من با حجاب کامل اسلامی و پوششی که مورد تایید ایران است مسابقه بدهم. البته این را هم خیلی سخت قبول کردند ولی رییس باشگاه توانست آنها را متقاعد کند.

  تعداد مبارزه‌ها به چه شکل است؟

در این مسابقات سه تا مبارزه برگزار می‌شود و کسی که به آخرین مسابقه برسد فینالیست می‌شود. اولین مسابقه یک ماه دیگر در کامبوج است. ان‌شاءا... بعد از پیروزی دو روز بعد همان جا یک مسابقه دیگر دارم و در صورت برد در فینال مبارزه می‌کنم. 

با بررسی‌هایی که داشتیم احتمال می‌دهیم رقیب فینال نماینده تایلند باشد. هرچه باشد این رشته برای تایلندی‌هاست. در این صورت مبارزه سختی در فینال رقم خواهد خورد. به همین خاطر رییس باشگاه یک مربی تایلندی آورده تا نحوه مبارزه را به ما آموزش بدهد. موی‌ بوران ترکیبی از همه رشته‌هاست. 

  جایزه‌اش کاپ است یا مدال؟

نفر اول کاپ می‌گیرد و کسی که قهرمان شود برای مبارزه کمربند می‌رود. فکر می‌کنم مبارزه برای کمربند در روسیه باشد. این یکی از مهم‌ترین و سخت‌ترین مسابقات زندگی من است و امیدوارم بتوانم در آن موفق شوم.  

  چه شد این پیشنهاد به تو شد؟

رییس باشگاه با صحبتی که با من داشت گفت به سطحی رسیده‌ای که می‌توانی در این مسابقات شرکت کنی اگر موافقی کارهایش را انجام دهیم. من هم گفتم مشکلی ندارم و اگر صلاح می‌دانند حتما این کار را انجام می‌دهم. معمولا این مبارزه را به خود چینی‌ها و مبارزانی که بسیار خوب هستند می‌دهند ولی این بار من از بین 35 بازیکنی که در باشگاه هستند انتخاب شدم. 

  راستی الهه و شهربانو هم چین هستند. 

بله آنها هم چین هستند. ما هر سه در شانگهای هستیم. آنها در خود شانگهای هستند و من در ووهان. ما یک ساعت با هم فاصله داریم و از جهانی به بعد دیگر نتوانستم آنها را ببینم. متاسفانه ما با هم هم‌تیمی نیستیم. خیلی دوست داشتم این اتفاق بیفتد ولی بعضی وقت‌ها هم فاصله بیفتد بد نیست. این فاصله باعث می‌شود بیشتر به خودم متکی باشم. در این مدت یک اتفاق خوب دیگر هم افتاده است. 

 در انتخابی تیم ملی در وزن 75 کیلوگرم شرکت کردم چون می‌خواستم به قهرمانی جهان بروم و مطمئن بودم که می‌توانم مدال طلا را بگیرم ولی اتفاقاتی افتاد که نتوانستم بروم. اما درعوض یک پیشنهاد عالی به من شد و شرکت در مسابقات موی‌ بوران بود را از باشگاه چینی‌ام گرفتم 

  چه اتفاقی؟

من برای اولین بار یکی از شاگردانم را وارد چین کردم و او در تک‌مبارزه‌ای که داشت توانست مدال بگیرد. هلیا ذاکری با تلاش‌هایش و کمک‌های من توانست این اتفاق را رقم بزند که بالاترین خوشحالی برای من بود. او فقط پنج ماه است که دارد کار می‌کند ولی توانست دو-سه حریف چینی را شکست بدهد. اگر استرس نداشت می‌توانست حریفش را دو رانده شکست بدهد. حالا من یک ماه دیگر قرار است در کامبوج مبارزه کنم و ان‌شاءا... با پیروزی‌ام برای هر دو اتفاق جشن می‌گیریم.