دو تساوی و یک ‌شکست در سه مسابقه ابتدایی لیگ، برای تراکتور و سرمربی پرآوازه‌اش چندان خوشایند به نظر نمی‌رسد. تراکتورسازی از سه ‌بازی ابتدایی فصل تنها دو ‌امتیاز دشت کرده و همچنان در حسرت اولین پیروزی لیگ برتری در فصل جدید به سر می‌برد. این تیم بعد از تساوی هفته اول در دیدار خارج از خانه، بدون حضور هوادارانش در خانه با نساجی مسابقه داد و در حالی که اولین گل بازی را به ثمر رسانده بود، سرانجام به تساوی راضی شد و در هفته سوم هم در آزادی به استقلال باخت. جالب‌تر از خود بازی اما، واکنش سرمربی تیم تبریزی به بازی‌های این فصل بوده است. توشاک در کنفرانس خبری بعد از بازی با نساجی دست روی این نکته گذاشت که تیمش «خوش‎ شانس» بوده و پس از بازی با استقلال هم به این موضوع تاکید کرد. او اعتقاد داشت بازی با نساجی اگر 10 دقیقه دیگر ادامه داشت، شانس مازندرانی‌ها برای پیروزی نبرد بیشتر می‌شد و استقلالی‌ها هم این شانس را داشتند تا پنج ‌گل به تراکتورسازی بزنند. او نساجی و استقلال را تیم برتر زمین مسابقه معرفی کرد و به بازیکنان و کادر فنی تیم حریف تبریک گفت. جملاتی مشابه آن‌چه مرد اول نیمکت تراکتور به زبان می‌آورد، در کنفرانس‌های خبری دیدارهای دیگر لیگ برتر، شنیده نمی‌شود.

جان توشاک به تازگی مشغول کار در تراکتور شده و هنوز با فضای فوتبال ایران آشنایی چندانی ندارد. او هنوز با پدیده‌ای به نام مجید جلالی روبه‌رو نشده که بعد از رویارویی با استقلال، بحران بازیکن در تیم حریف را نادیده می‌گیرد و آن را به جدایی «دو بازیکن» تعبیر می‌کند. مردی که بازیکنانش مقابل ترکیب جوان استقلال وقت را می‌کشند و مورد ستایش او قرار می‌گیرند. علی دایی، امیر قلعه‌نویی و سایر چهره‌های آشنای نیمکت‌های لیگ برتر، به طور معمول ترجیح می‌دهند حقیقت را به کنفرانس‌های خبری بعد از هر بازی راه ندهند. آنها در هیچ شرایطی نمی‌پذیرند که تیم‌شان ایراد فنی و بدنی داشته و هر شکست را به بی‌عدالتی و روی بی‌رحم فوتبال پیوند می‌زنند. این دسته از مربی‌ها معمولا به جای نفرات تیم خودی، همیشه از داور انتقاد می‌کنند و حتی ممکن است در پایان یک مسابقه، برای کمرنگ‌ کردن نقش خودشان در ناکامی، به «فیفا» هم «لعنت» بفرستند! این در حالی است که توشاک پس از بازی با استقلال، خودش و تصمیماتش را مقصر اصلی شکست معرفی کرده و همه چیز را یک‌تنه گردن گرفته است.دوران سخت کاری جان توشاک در تبریز، به شکل جدی آغاز شده است. به محض اضافه شدن اشکان دژاگه و مسعود شجاعی، انتظارها از او بالاتر رفته و فشارها روی شانه تیم بیشتر شده است. این مربی در دیدارهای بزرگ و حساس، فرصت خوبی برای آشنا شدن با خلق و خوی مربیان شاغل در لیگ برتر دارد. حتی چهره‌هایی مثل شفر و برانکو، به مرور زمان تغییر کرده‌اند و صاحب ادبیاتی شبیه ادبیات رایج فوتبال ایران شده‌اند. تا چند ماه دیگر، مشخص خواهد شد که مقاومت توشاک مقابل این نوع تفکر، چقدر ادامه خواهد داشت. همرنگ ‌نشدن با جریان همیشگی لیگ برتر، نبردی است که معمولا تا امروز مربیان تازه‌‌وارد همواره در آن شکست خورده‌اند!