نازنین دشتی 

قرعه‌کشی جام‌جهانی همیشه لحظه‌ای است که در آن، امید و ترس با هم درمی‌آمیزند. برای فوتبال ایران که سال‌هاست پشت سد صعود از مرحله گروهی مانده، نگاه‌ها همیشه به گوی‌هایی دوخته شده که می‌توانند مسیر تاریخ را عوض کنند. اما این‌بار، داستان متفاوت بود. انگار که کائنات صدای سرمربی تیم ملی ایران را شنیده باشد، گوی‌ها دقیقا همان‌گونه چرخیدند که امیر قلعه‌نویی آرزویش را داشت. ایران، بلژیک، مصر و نیوزلند. 

این گروه که بسیاری از کارشناسان آن را «گروه زندگی» یا دست‌کم یکی از متوازن‌ترین گروه‌های ممکن برای ایران می‌دانند، حالا صحنه آزمونی بزرگ است. آزمونی که نه فقط توان فنی بازیکنان، بلکه اعتبار کلام و وعده‌های سرمربی تیم ملی را به چالش می‌کشد. 

شاید عجیب‌ترین بخش ماجرا، تطابق حیرت‌انگیز قرعه با مصاحبه‌های پیشین امیر قلعه‌نویی باشد. او پیش از قرعه‌کشی، با صراحتی کم‌نظیر گفته بود که دوست دارد با مصر و بلژیک هم‌گروه شود. در دنیای فوتبال، مربیان معمولا از آرزو کردن برای روبه‌رو شدن با تیم‌های خاص پرهیز می‌کنند تا مبادا انگیزه حریف را تحریک کنند یا متهم به دست‌کم گرفتن رقبا شوند. اما قلعه‌نویی این ریسک را پذیرفت و حالا سرنوشت، دقیقا همان چیزی را در دامانش گذاشته که خواسته بود. 

این اتفاق، بار مسئولیت را روی دوش کادر فنی چندین برابر می‌کند. وقتی شما تیمی را می‌طلبید و قرعه آن را سر راه‌تان قرار می‌دهد، دیگر هیچ راه فراری برای بدشانسی، قرعه سخت یا اتفاقات فوتبال باقی نمی‌ماند. قلعه‌نویی حالا در زمینی بازی می‌کند که خودش ابعادش را ترسیم کرده بود. 

بیایید واقع‌بینانه به رقبا نگاه کنیم. چرا تصور می‌شود ایران شانس صعود دارد؟ از بلژیک شروع کنیم؛ شیرهای پیر. بلژیک دیگر آن هیولای ترسناک ۲۰۱۸ نیست. نسل طلایی آنها پا به سن گذاشته است. دی‌بروینه و لوکاکو (اگر در اوج باشند) خطرناکند، اما خط دفاعی این تیم کند شده و برابر مهاجمان سرعتی و تکنیکی ایران (مثل طارمی، آزمون یا قایدی) می‌تواند آسیب‌پذیر باشد. بلژیک تیمی است که اگر تحت فشار قرار بگیرد، شکننده نشان می‌دهد. 

تیم سید سوم گروه ایران؛ صلاح و یارانش. مصر تیمی فیزیکی و شبیه به ساختار تیم‌های غرب آسیاست، اما با یک تفاوت بزرگ؛ محمد صلاح. با این حال، فوتبال ایران ثابت کرده که راه مقابله با تک‌ستاره‌ها را بلد است (همان‌طور که رونالدو را در ۲۰۱۸ مهار کرد). مصر تیمی است که می‌توان با آن فوتبال بازی کرد و از پیش بازنده نبود.

اما ضعیف‌ترین تیم گروه که ما را به صعود امیدوار می‌کند. روی کاغذ، نیوزیلند ضعیف‌ترین تیم گروه است. تیمی فیزیکی که فوتبال ساده‌ای بازی می‌کند. برای تیمی که سودای صعود دارد، پیروزی مقابل نماینده اقیانوسیه نه یک هدف، بلکه یک وظیفه اجباری است. سه امتیاز این بازی، کف مطالبات هواداران است. 

اما بخش جنجالی و هیجان‌انگیز ماجرا، وعده‌ جسورانه قلعه‌نویی است:«چهار امتیاز می‌گیریم و کاری می‌کنیم ایران یک هفته تعطیل شود.» بیایید این جمله را تحلیل کنیم. کسب چهار امتیاز در این جام‌جهانی، فرمول کلاسیک صعود است. معمولا (نه همیشه)، تیم‌هایی که چهار امتیاز می‌گیرند به دور بعد راه می‌یابند. این یعنی سناریوی ذهنی سرمربی ایران احتمالا چنین چیزی است؛ پیروزی مقابل نیوزیلند (سه امتیاز)، تساوی مقابل بلژیک یا مصر (یک‌امتیاز) و شکست احتمالی در بازی سوم (که اهمیتی نخواهد داشت اگر چهار امتیاز تضمین شود). این وعده، شمشیر دو لبه است. از یک طرف، اعتماد‌به‌نفس بالایی را به بازیکنان و جامعه تزریق می‌کند. این ذهنیت که ما برای صعود می‌رویم نه برای بازی‌های آبرومندانه، همان حلقه گمشده فوتبال ایران بوده است. اما از طرف دیگر، سطح توقعات را به سقف می‌چسباند. اگر ایران با یک امتیاز یا دو امتیاز حذف شود، این مصاحبه تبدیل به سندی تاریخی علیه قلعه‌نویی خواهد شد. وعده‌ تعطیلی یک‌هفته‌ای اشاره به جشن‌های خیابانی و شور و شعفی دارد که تنها یک‌بار (بعد از بازی با استرالیا یا آمریکا) تجربه شده است. قلعه‌نویی وعده‌ تکرار آن حماسه را داده است. 

بزرگ‌ترین دشمن ایران در این گروه، نه دی‌بروینه است و نه محمد صلاح؛ بلکه غرور کاذب است. تاریخ جام‌جهانی پر از تیم‌هایی است که بعد از دیدن قرعه، جشن صعود گرفتند و در زمین بازی تحقیر شدند. گروه آسان، تمرکز را پایین می‌آورد. بازیکنان ممکن است ناخودآگاه فکر کنند که نیوزیلند را برده‌اند و مصر هم که در حد اروپایی‌ها نیست. این دقیقا همان لحظه‌ای است که فاجعه رخ می‌دهد. قلعه‌نویی که حالا به آرزویش رسیده، باید اولین کسی باشد که با این تفکر مبارزه می‌کند. او باید به بازیکنانش بفهماند که بلژیک هنوز تیم سوم رنکینگ فیفاست و مصر نایب‌قهرمان آفریقا. آسان بودن قرعه فقط روی کاغذ است؛ در زمین چمن، هیچ تیمی در جام جهانی برای باختن نمی‌آید. 

امیر قلعه‌نویی سال‌هاست که در فوتبال ایران از حقانیت فنی خود و دست‌های پشت پرده یا شانس بد حرف زده است. او همیشه معتقد بوده که اگر ابزار و شرایط فراهم باشد، می‌تواند کارهای بزرگ بکند. حالا همه چیز فراهم است. دیگر هیچ ابری جلو خورشید نیست. وعده‌ او برای کسب چهار امتیاز، حالا متر و معیار سنجش اوست. جامعه ایران که خسته از فشارهای اقتصادی و اجتماعی است، تشنه‌ آن یک هفته تعطیلی و آن شادی بی‌حد‌و‌حصر است که ژنرال وعده‌اش را داده. 

اگر او بتواند تیم را از این گروه عبور دهد، نامش را برای همیشه در تاریخ فوتبال ایران جاودانه می‌کند و تمام انتقادات سال‌های اخیر را می‌شوید و می‌برد. اما اگر در گروهی که خودش آرزویش را داشت ناکام بماند، شاید این آخرین پرده از نمایش مربیگری او در سطح اول ملی باشد. 

آقای قلعه‌نویی! سوت آغاز بازی زده شده است. شما توپ را خواستید، زمین را خواستید و حریف را انتخاب کردید. حالا نوبت شماست که به قولی که به ۸۵‌ میلیون نفر دادید، عمل کنید. ایران منتظر آن یک هفته تعطیلی است.