«۱۰۲» هم به تاریخ دربی پیوست
وار وارد میشود؟
دربی تهران سرانجام با مجموعهای از جنجالها، ماجراها و اتفاقها به پایان رسید. اگر هدفمان از تماشای این بازی دیدن یک فوتبال جذاب و پرافت و خیز بود، باید اعتراف کنیم که چیز دندانگیری را تجربه نکردیم اما این بازی هم مثل همه شهرآوردها، لحظات پراضطرابی برای هواداران فوتبال ساخت. در دربی شماره ۱۰۲ پدیدههایی وجود داشتند که قبلا در این بازی دیده نشده بودند. البته که در فهرست عوامل جلب توجه این بازی خاص، بازیکنان در صف آخر ایستادهاند و مسائل و افراد دیگر کاملا روی آنها سایه انداختهاند.
آریا رهنورد
بازار سیاه؛ همان همیشگی
قبل از شهرآورد مدام گفته میشد که این بار دیگر بازار سیاه بلیت وجود ندارد و تلاش میشود تا تماشاگران با کمترین دردسر به سکوها برسند. باز هم تمام بلیتها به محض باز شدن سامانه فروخته شدند و قیمتهای نجومی بلیت در وبسایتهای مختلف، سروصدا راه انداختند. باز هم مثل همیشه حتی تماشاگرانی که بلیت خریده بودند ناچار شدند ساعتها قبل از شروع بازی خودشان را به ورزشگاه برسانند. هزاران بار نوشتهایم و ظاهرا هزاران بار دیگر باید بنویسیم که شیوه برخورد فوتبال ایران با سرمایههای انسانیاش روی سکوها اصلا درست نیست. این یک قلم دیگر تنها چیزی است که فدراسیون و تشکیلات فوتبال مجبور نبودند برای داشتنش دست به جیب ببرند. فدراسیون اما با این شیوه و این سیاست رفتاری، در نهایت تماشاگرها را از استادیوم فراری خواهد داد. هر تماشاگر برای حضور در آزادی و بسیاری دیگر از استادیومهای ایران، باید رنجی بیدلیل متحمل شود. بالاخره کی قرار است این رنج به پایان برسد و شرایط ورود به ورزشگاه برای هواداران کمی سادهتر شود؟
این بار آمدند...
اما زیبایی دربی را باید کجا جستوجو کرد؟ قطعا در سکوهای زنان ورزشگاه آزادی. بالاخره برای اولین بار، زنان سرخابی هم راهی ورزشگاه شدند و بازی را از نزدیک تماشا کردند. اول از همه باید بپرسیم چرا انقدر دیر؟ آیا واقعا این اتفاق نباید زودتر از اینها رقم میخورد؟ الان که دختران وارد ورزشگاه شدند، چه اتفاق بدی رخ داد؟ غیر از این است که شور و حال بازی بیشتر شد؟ بعد باید بپرسیم چرا انقدر دور؟ چرا خانمها باید بلیت دو تا از دورترین سکوهای طبقه دوم آزادی را بخرند؟ آیا حقیقتا نمیتوان جایگاه مناسبتری برای آنها مدنظر قرار دارد؟ در نهایت هم باید بپرسیم چرا انقدر کم؟ سهم سکوهای زنان در دربی تهران حتی یکدهم هم نبود. معمولا در فوتبال بلیت سکوهای تیم مهمان 10 درصد ظرفیت ورزشگاه است. یعنی زنها را به عنوان مهمان هم در فوتبال قبول نداریم؟
امید عالیشاه باز هم ردپایی از خودش در دربیها به جا گذاشت. امید که این اواخر مصدوم هم شده بود، بازی را از روی نیمکت شروع کرد. در بین همه بازیکنان حاضر در فهرست 18 نفره دو تیم، امید قدیمیترین و باسابقهترین بازیکن شهرآورد به شمار میرفت
این دربی دیگری بود
اما به یک دلیل خاص، این شهرآورد با همیشه فرق داشت و آن دلیل، استفاده از وی.ای.آر برای اولین بار در تاریخ رقابتهای لیگ برتر ایران بود. این بازی خیلی زود هم به وی.ای.آر نیاز پیدا کرد. تنها دقایقی از شروع بازی گذشته بود که سرنگونی زاهدی به دست سهرابیان در محوطه جریمه استقلال، نظر گروه وی.ای.آر را جلب کرد. آنها داور را پای مانیتور فرا خواندند و از موعود خواستند این صحنه را بار دیگر نیز تماشا کند. بنیادیفر صحنه را مورد بازبینی قرار داد و این اولین استفاده فوتبال ایران از این تکنولوژی جدید بود. یک لحظه کاملا تاریخی که برای همیشه در یاد هواداران فوتبال باقی خواهد ماند. وی.ای.آر در جریان این بازی، دو بار دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفت. باز هم در همان محوطه جریمه اما این بار در نیمه دوم و برای بررسی صحنههای مشکوک به پنالتی برای استقلال. بنیادیفر یک بار دیگر دست خالی از پای وی.ای.آر برگشت اما بالاخره در سومین تجربه بازبینی صحنه، تصمیم گرفت برای استقلال خطای پنالتی اعلام کند. صحنهای که به شدت مورد اعتراض پرسپولیسیها قرار دارد. قرمزها همچنین شدیدا معتقد هستند که داور باید در دقیقه 60 امید حامدیفر را از زمین اخراج میکرد. بازیکنی که از قبل یک کارت زرد داشت اما با تکل خشن، شهاب زاهدی را سرنگون کرد. جالب اینجاست که بالاخره وی.ای.آر را به این بازی خاص پیوند زدهایم اما اعتراض به عملکرد داور و نوشتن بیانیه، باز هم از سوی هر دو تیم ادامه داشته است. به هر حال وی.ای.آر اول به فوتبال ایران آمده و فرهنگ و آموزش مرتبط با این پدیده قرار است بعدا در این فوتبال جا بیفتد. بدون شک اولین تجربه استفاده از این تکنولوژی، گافهای بزرگ زیادی در فوتبال ایران داشت.
بالاخره برای اولین بار، زنان سرخابی هم راهی ورزشگاه شدند و بازی را از نزدیک تماشا کردند. سهم سکوهای زنان اما حتی یکدهم هم نبود. معمولا در فوتبال بلیت سکوهای تیم مهمان 10 درصد ظرفیت ورزشگاه است. یعنی زنها را به عنوان مهمان هم در فوتبال قبول نداریم؟
کسالتبار، مثل نیمه اول
نمایش نیمه اول استقلال و پرسپولیس در دربی، یکی از ضعیفترین نیمههای نخست تاریخ این بازی را رقم زد. نیمه اولی که در آن پرسپولیسیها فقط پاسهای کوتاه کم ریسک میدادند و استقلالیها نیز تصمیم گرفته بودند با نفرات پرشمار در دفاع حاضر شوند. انگار هر دو تیم فقط با این دستور به سراغ شروع بازی رفته بودند که گل نخورند و در نیمه دوم به دنبال فرصتی برای باز کردن دروازه حریف باشند. با آن فرم خاص بازی دو تیم در نیمه اول، فقط یک معجزه میتوانست کاری کند که گلی به ثمر برسد. معجزهای هم در کار نبود تا بینندههای این بازی پس از تماشای نیمه اول، احساسی از جنس کسالت و سر رفتن حوصله داشته باشند. البته که در نیمه دوم هم به لحاظ فنی، اصلا شاهکاری اتفاق نیفتاد. بازیکنان دو تیم در مجموع، نمایشی بسیار معمولی داشتند و از نظر فنی، چیزی عرضه نکردند. جالب اینکه این بازیکنان در پایان مسابقه چنان با آب و تاب از بازی تیمشان تعریف میکردند که انگار به تماشای بازی دیگری نشستهاند و اصلا از خود این دربی بیخبرند!
دربیبازترین دربیباز دربی!
چه فوتبالیستی است این امید عالیشاه. او باز هم ردپایی از خودش در دربیها به جا گذاشت. امید که این اواخر مصدوم هم شده بود، بازی را از روی نیمکت شروع کرد. در بین همه بازیکنان حاضر در فهرست 18 نفره دو تیم، امید قدیمیترین و باسابقهترین بازیکن شهرآورد به شمار میرفت. یحیی اواسط نیمه دوم تصمیم گرفت این بازیکن را وارد زمین مسابقه کند. او به همراه محمد عمری به زمین رفت و در ترکیب جانشین مهدی ترابی شد. امید مثل همیشه در دربی، فرصتطلب بود. پاس عقب خطرناک سهرابیان برای حسینی، این گلر را دچار مشکل کرد و حسینی چارهای نداشت جز اینکه توپ را با سر کمی دور کند. بلافاصله امید عالیشاه از راه رسید و با یک ضربه از راه دور، کار را تمام کرد. این سومین گل کاپیتان پرسپولیس در شهرآوردها به حساب میآمد. او یک بار در لیگ چهاردهم گل پیروزی تیمش را در شهرآورد زد، پیراهنش را درآورد، کارت زرد دوم را گرفت و از زمین مسابقه اخراج شد. امید یک بار هم در فینال فصل گذشته جام حذفی، توپ را به صورت مستقیم از یک ضربه ایستگاهی وارد دروازه استقلال کرد و آنجا هم در شادی گل از داور اخطار گرفت. عالیشاه این بار باز هم گل زد و باز هم برای شادی گل، پیراهنش را درآورد تا اخطار بگیرد اما این گل یک تفاوت اساسی با دو گل دیگر این بازیکن داشت. این بار گل امید پرسپولیس را برنده بازی نکرد و آخرین گل مسابقه نبود.
این قاتل خونسرد چند پسته
چه پنالتیزنی است این کوین یامگا. بازیکنی که هر وقت اراده کند به هر گلری در دنیا پنالتی میزند و اصلا محال است این شانس را از دست بدهد. او این بار یکی از دیرهنگامترین گلهای تاریخ دربی را از روی نقطه پنالتی زد. پنالتی زدن در آن دقیقه آن هم وقتی تیم در دربی از حریف یک گل عقب است، اصلا مسئولیت سادهای به نظر نمیرسد. کافی بود این ضربه خراب شود تا عالم و آدم، این شکست را بر سر یامگا بکوبند اما او با خونسردی مثالزدنی و یک دورخیز کوتاه، توانست دروازه حریف را باز کند و به راحتی گلر شماره یک ایران در مهار پنالتیها را شکست بدهد. یامگا شاید فوتبالیست عجیب و غریبی نباشد اما بدون شک بهترین پنالتیزن حال حاضر فوتبال ایران است. بازیکنی که با در اختیار داشتنش هر وقت صاحب یک ضربه پنالتی میشوید، گل خواهید زد. ارزش چنین بازیکنی را اتفاقا پرسپولیسیهایی میفهمند که همین چند روز قبل به خاطر از دست رفتن یک ضربه پنالتی، شانس پیروزی روبه روی الدحیل را از دست دادند و از لیگ قهرمانان آسیا کنار رفتند.
بطری میخریم که پرت کنیم
انصافا هدف تماشاگرها از خرید بطری قبل از ورود به ورزشگاه چیست؟ به نظر میرسد آنها فقط بطری میخرند که بتوانند بازیکنان حریف را بزنند. این رفتار حتی در آماتورترین سطوح دنیای فوتبال نیز اصلا پذیرفتنی به نظر نمیرسد و در سطح بینالمللی میتواند محرومیتهای سنگینی را به همراه داشته باشد. عجیب است که هیچ ارادهای هم برای جلوگیری از این اپیدمی در فوتبال ایران وجود ندارد. نهایتا وقتی بازیکن خودی با خواهش و التماس از هوادار میخواهد که به حریف بطری نزند، این پرتاب برای چند دقیقه متوقف میشود اما به محض رفتن بازیکن، دوباره همه چیز به همان وضعیت قبلی میگردد. این اتفاق یعنی اخلاق در فوتبال ایران کاملا دچار یک سقوط جدی شده است. بطری انداختن هم انگار تفریح هوادارانی است که میخواهند انتقام شرایط سخت تماشای بازی را از بازیکن گرانقیمت تیم حریف بگیرند.
وایرالترین مردان روزگار
از این بازی، چند ویدیوی خاص وایرال شده است. در یکی از آنها رییس کمیته داوران در حال خوشحالی دیده میشود. ظاهرا افشاریان در لحظه رقم خوردن پنالتی به سود استقلال به این وضعیت درآمده است. معلوم نیست که رفتارهای غیرحرفهای این چهره، تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد. ظاهرا هیچ چیز نمیتواند مانع باقی ماندن این چهره در فوتبال ایران شود. ویدیوی بعدی نیز به مهدی هاشمینسب اختصاص دارد که باز هم مثل همیشه برای هواداران پرسپولیس کری میخواند. مهدی هنوز هم جنجالیترین بازیکن تاریخ دربی به شمار میرود و هنوز هم انگار از ماجراهای عجیب آن اتفاق خاص رها نشده و ظاهرا هم قرار نیست هیچ چیز در مورد او تغییر کند. هنوز هم هر سوالی از مهدی در نهایت به ماجراهای همان انتقال ختم میشود.
دیدگاه تان را بنویسید